بخش چهارم
کودتا به روایت اسناد سرویسهای جاسوسی . 4
عملیات مشترک سیا و MI6 آژاکس نامیده شد. نقشه کودتا دو بخش عمده داشت: ایجاد آشوب و ناآرامی به منظور بیثباتی دولت و اجرای کودتای نظامی برای سرنگونی دولت.

اعتمادآنلاین| 1. کرمیت روزولت به عنوان رییس عملیات انتخاب شد. او اگرچه نمیتوانست فارسی صحبت کند و دانش عمیقی درباره ایران نداشت اما از اعتبار و صلاحیتهایی دیگر برخوردار بود. او از سالهای آغازین جنگ جهانی دوم تجربه زیادی در زمینه فعالیت مخفیانه اندوخته بود. او با نام خودش میتوانست از سوی آمریکا با شاه گفتوگو کند. پیش از ترک واشنگتن، اطلاعاتی درباره مصدق به او داده شد مبنی بر اینکه او پیرمردی دهاتیِ عصبی، خلوضع و دور از مسوولیت و واقعیت است اما همچنان درباره تمامی مشکلات از نقطهنظر احساسی خودش داوری میکند.
2. عملیات مشترک سیا و MI6 آژاکس نامیده شد. نقشه کودتا دو بخش عمده داشت: ایجاد آشوب و ناآرامی به منظور بیثباتی دولت و اجرای کودتای نظامی برای سرنگونی دولت.
3. بخشهای اساسی طرح کودتا عبارت بودند از: برجسته کردن تهدید فرضی کمونیسم، مرتبط کردن جبهه ملی و حزب توده، مبالغه در قدرت حزب توده، پرتعداد نشان دادن هواداران حزب، جعل اسناد برای اثبات رخنه حزب در دولت، طرح این ادعا که حزب توده در حال آماده شدن برای الحاق ایران به بلوک کمونیستی فراهم میکند. در همین ارتباط، میبایستی مقالات خبری متعددی در جراید مختلف بریتانیا، آمریکا و ایران به چاپ میرسید. سیاستگذاران آمریکایی و بریتانیایی گرچه به آسانی در بیانیههای عمومی خود از تهدید کمونیسم سخن به میان میآوردند اما در گفتوگوهای خصوصی این موضوع را چندان جدی نمیگرفتند.
4. مونتی وودهاوس یکی از افراد عملیاتی MI6 در خاطراتش تصریح کرده است که در گفتوگوهای خود با آمریکا، آگاهانه تهدید کمونیسم را بزرگ جلوه میکرده و نیاز به کنترل مجدد بر صنعت نفت را کماهمیت جلوه میداده است. همچنین سالها بعد جورج میدلتون ( کاردار سفارت انگلیس) فاش کرد که همواره حزب توده را بیشتر لولوخورخوره میدیده تا تهدیدی واقعی زیرا در مجموع ساختار اجتماعی برای سلطه کمونیستی آماده نبود.
5. مصدق در جلسات دادگاه خود گفت که تهدید کمونیسم، موضوعی انحرافی برای پرت کردن اذهان از مسایل واقعی بوده است: «من هیچ نگران حزب توده نبودم زیرا حتی یک تانک یا حتی یک ماشین نظامی در اختیار نداشتند.» او همین نظر را بعدها در نوشتههای زندان خود یادآور شد. مصدق میدانست که حزب توده فاقد قدرت و نفوذ لازم برای براندازی اوست. او به وزرای خود که از نظر مخالفان، افرادی نفوذی و هوادار دیدگاه کمونیستی بودند، اعتماد داشت. او بهطور روزانه از سوی ابونصر عضد، همسایه و خواهرزاده معتمد خود، مدارکی بهدست میآورد دال بر اینکه حزب توده هیچ طرحی برای کودتا در سر ندارد و حتی به چنین مسایلی فکر نمیکند. عضد معروف به شاهزاده سرخ، مدتی کوتاه عضو حزب توده بود و همچنان با برخی همکاران پیشین در ارتباط بود.
6. یکی از مقالات پرشماری که طبق قرار در روزنامهها به چاپ رسید مدعی شده بود که دکتر فاطمی، همجنسباز، تغییر دینداده به بهاییت و مسیحیت است و به دلیل سرقت پول از مدرسه میسیونری اخراج شده است! این نوشته عملا تحریکی آشکار برای قتل بود.
7. از سوی دیگر، جدیترین کنش در جهت بیثباتی در اردیبهشتماه 32 روی داد که طی آن حامیان بقایی با مشارکت MI6 سرتیپ محمود افشارتوس رییس شهربانی و مسوول پاکسازی نیروهای مسلح را ربودند، شکنجه کردند و به قتل رساندند. پلیس حکم بازداشت بقایی، زاهدی و 15 نفر از همکاران آنان از جمله سردبیر نشریه شاهد و 5 تن از تیمساران بازنشسته را صادر کرد. یکی از ربایندگان بعدها به ساواک پیوست و پس از انقلاب 57 به دلیل مشارکت در قتل افشارتوس اعدام شد.
8. بخش نظامی نقشه کودتا عملا اتکای شدیدی به شاه داشت. قرار بود که او پوششی شبه قانونی به کودتا بدهد. همچنین شاه تنها چهره دارای اعتبار در میان افسران فعال ارتش بود. سیا و MI6 برای جلب مشارکت شاه، از فرستادگانی تازهنفس استفاده کردند که عبارت بودند از شاهزاده اشرف، ژنرال نورمن شوارتسکف رییس هیات ماموریت ژاندارمری آمریکا، اسدالله رشیدیان و کرمیت روزولت. روزولت به شاه اطمینان داد که آمریکا پس از کودتا، کمکهای کافی به ایران میکند و بریتانیاییها نیز با رویکردی مثبت و همراه با انصاف به موافقتنامه نفتی سخاوتمندانهای با ایران اقدام خواهند کرد.
9. شاه که آشکارا مخالف ریسکپذیری بود، تعهد به این موضوع را به تعویق انداخت تا آنکه سرهنگ اخوی رییس سابق رکن 2 ارتش، اسامی 40 تن از افسران فعال آماده برای مشارکت واقعی در کودتا را به او تسلیم کرد. سرلشکر زاهدی هم برای جلب اطمینان شاه قبول کرد نامه بدون تاریخ استعفایش از نخستوزیری را امضا کند.
منبع: کودتا، نوشته، یرواند آبراهامیان، نشر نی
دیدگاه تان را بنویسید