کد خبر: 255072
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۷ ۱۲:۳۰:۰۰
| |

ولادیمیر پوتین به عنوان جاسوس ک.گ.ب در آلمان چه می‌کرد؟

به تازگی اسناد جدیدی درباره ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه که در آلمان مامور مخفی بود منتشر شده است.

ولادیمیر پوتین به عنوان جاسوس ک.گ.ب در آلمان چه می‌کرد؟
کد خبر: 255072
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۷ ۱۲:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| اینکه ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه به عنوان افسر کا.گ.ب تا سال 1990 در شهر درسدن آلمان شرقی سابق چه می‌کرده، تا به امروز همچنان داستانی نامعلوم و مبهم به شمار می‌آید. اما به تازگی و با پیدا شدن کارت شناسایی مخصوص او که ویژه دستگاه و تشکیلات سازمان مخوف اشتازی است تا اندازه‌ای این راز‌ها از پشت پرده به بیرون افتاده و شاید بتوان با مراجعه به اندک اسناد و پرونده‌های آزاد شده به اقدامات و موقعیت پوتین در آلمان شرقی سابق پی برد.

کارت جاسوسی ک گ پوتین شوروی آلمان جاسوس

هر زمان که از «دوستان» سخن به میان می‌آمد، نه تنها افراد و ماموران عادی سازمان اطلاعات و امنیت آلمان شرقی سابق موسوم به اشتازی به اصطلاح خبردار می‌ایستادند، بلکه فرماندهان رده بالای این سازمان هم حساب کار خود را می‌کردند زیرا «دوستان» لقب رفقای شوروی بود که عضو کا.گ.ب (و بیشتر مامور سرویس اطلاعات و امنیت ارتش سرخ موسوم به GRU) بودند و احترام و قدرت خاصی داشتند. به عبارت بهتر این افراد در واقع‌‌ همان کسانی بودند که نسل اولشان در سال 1947 وزارتخانه اطلاعات و امنیت یعنی‌‌ همان اشتازی و پلیس مخفی دیکتاتوری SED را راه‌اندازی کرده و امورات این دو نهاد را بیش از چهار دهه بر عهده داشتند.

اینک کارت خدمت اشتازی متعلق به ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین در مرکز اسناد درسدن پیدا شده و در نمایشگاه اشتازی در معرض دید عموم قرار گرفته است. این کارت شناسایی در 31 دسامبر 1985 صادر و تا پایان سال 1989 بار‌ها تمدید شده است. «کنراد فلبر» مدیر این نمایشگاه توضیح می‌دهد که پوتین با این مدرک و کارت می‌توانسته بدون بازرسی و هرگونه مانعی به ساختمان‌های اشتازی وارد شود.

به عنوان مثال او می‌توانسته به رستوران وزارت اطلاعات و امنیت آلمان شرقی رفته و در آنجا غذا بخورد. البته آقای فلبر در تکمیل توضیحات خود می‌گوید که این کارت شناسایی «به خودی خود به این معنی نیست که پوتین برای اشتازی کار می‌کرده است». آقای فلبر در سال‌های 1989 و 1990 به عنوان فعال حقوق مدنی در پروسه انحلال سازمان اشتازی شرکت داشته و از 20 سال پیش مدیریت بخش بایگانی‌ها و نمایشگاه این سازمان منحل شده در درسدن را بر عهده دارد.

این کارت شناسایی از طرفی نشان می‌دهد که افسران کا.گ.ب در آلمان شرقی سابق با مدارک هویتی و رسمی وزارت اطلاعات و امنیت یا‌‌ همان اشتازی اقامت داشته و فعالیت می‌کردند. در بند چهارم توافقنامه‌ای که در تاریخ 29 مارس 1978 به امضای «اریش میلکه» و «یوری آندروپوف» رئیس وقت کا.گ.ب (و بعد‌ها یکی از آخرین رهبران شوروی) رسیده است می‌خوانیم: «افسران رابط که به عنوان عضو کا.گ.ب در وزارت اشتازی به کار مشغولند، جهت انجام وظایف خود، مدارک شناسایی وزارت اطلاعات و امنیت جمهوری دموکراتیک آلمان را دریافت می‌کنند و بدین ترتیب می‌توانند در همه اماکن خدمت وزارت اطلاعات و امنیت آلمان شرقی تردد کنند.»

ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور فعلی فدراسیون روسیه که از سال 1975 برای کا.گ.ب کار می‌کرد، در سال 1985 به آلمان شرقی اعزام شد و در آنجا به عنوان همکار در دایره افسران رابط کا.گ.ب در اشتازی به کار مشغول شد. جایگاه پوتین در نگاه اول چندان اهمیتی نداشته است اما آن سروانی که بعد‌ها به سرگردی و سرهنگ دومی کا.گ.ب رسید، این امکان و توانایی را داشت که همکاران خود در سرویس اطلاعات و امنیت آلمان شرقی را تحت تاثیر قرار داده و احترام آنان را جلب کند.

تا به امروز مشخص نیست که پوتین در درسدن دقیقا چه وظیفه‌ای بر عهده داشته است. از برخی اسناد موجود و دو فقره تقدیرنامه اداری چنین برمی‌آید که موقعیت وی به مراتب مهم‌تر از درجه نظامی و جایگاه اداری وی بوده است. به هر حال مشخص است که پوتین در برخورد و مراوده با افسران رده بالای اشتازی از اعتماد به نفس خاصی برخوردار بوده است.

این مساله در نامه‌ای که پوتین در تاریخ سپتامبر 1989 به سرتیپ «هورست بوهم» رئیس شعبه درسدن اشتازی نوشته کاملا مشخص است. او در این نامه با لحنی مؤدبانه اما به‌‌ همان اندازه آمرانه از افسر آلمانی می‌خواهد برای انجام وظایف محوله از «حمایت مؤثر خود» دریغ نکند. بی‌تردید یک افسر جزء یا یک مامور رده پایین هرگز چنین نامه‌ای را برای یک ژنرال نمی‌نویسد.

اصولا در همه به اصطلاح 15 حوزه آلمان شرقی یک دفتر ارتباط و هماهنگی کا.گ.ب با دستگاه‌های امنیت محلی وجود داشت. این دفتر تحت یک سیستم سلسله مراتبی کار می‌کرد و چنین سیستم‌هایی البته در بلوک شرق امر معمولی محسوب می‌شد. این به اصطلاح «دوستان» البته با توجه به فعالیت تخصصی‌شان در کنار افسران اشتازی کار می‌کردند اما کا.گ.ب هر زمان که اراده می‌کرد می‌توانست به آنچه که می‌خواهد برسد و به همین خاطر درجه و رده «دوستان» مهم‌تر از مقام و رده «رفقای اشتازی» بود.

افسران شوروی در آلمان شرقی به نوعی از قدرت و استقلال بالایی برخوردار بودند و غالبا اشتازی و دستگاه‌های امنیتی محلی در کار آنان دخالت نمی‌کردند و به عبارت بهتر هر دو طرف به کار خود مشغول بودند. به عنوان مثال کسی که برای «دوستان» جاسوسی می‌کرد از نظر وزارت اطلاعات و امنیت آلمان شرقی موجودی غیرقابل پیگرد و بازداشت محسوب می‌شد.

اگرچه پرزیدنت پوتین از تقریبا 20 سال پیش به صورتی مطلق و بدون رقیب بر روسیه حکومت دارد اما همه پرونده‌ها و اسنادی که در آرشیوهای مسکو در مورد اقدامات پوتین در آلمان شرقی سابق وجود داشت، از مدت‌ها پیش جمع شده است. با این حال مدارک و اسناد بسیار معدودی در دست است که نشان می‌دهد پوتین یک شبکه از ماموران مخفی در آلمان شرقی را در اختیار داشته و شخصا آن‌ها را فرماندهی می‌کرده است.

در این مورد نیز تردید وجود ندارد که بر اساس مشاهدات عده‌ای از شهروندان آلمان شرقی در سال 1989، پوتین دفتر ارتباطات کا.گ.ب را که در 50 متری مقر وزارت اطلاعات و امنیت قرار داشته اداره می‌کرده و در واقع بدین ترتیب همه امورات اشتازی را در دست داشته است. با این حال زمانی که پوتین قصد داشت پرونده‌ها و اسناد سری را از آن منطقه خارج کند با مانعی به نام مجوز از مسئولان آلمانی برخورد کرد. با این حال گفته می‌شود که این اقدام سرهنگ دوم ولادیمیر پوتین که در آن زمان بسیار لاغر‌تر از امروز بود، بیش از هر چیز جنبه ردگم‌کنی داشته و یک مانور انحرافی بوده است.

پوتین ادعا می‌کند که در آلمان شرقی تنها یک مترجم شفاهی بوده و هیچ سمت و وظیفه دیگری نداشته است. اما واقعیت این است که وی در‌‌ همان دوران حداقل به عنوان معاون مدیر بخش مربوطه انجام وظیفه می‌کرده است. از جمله تجربیات پوتین در آخرین ماه‌های اقامت در آلمان شرقی، آرام کردن و قانع کردن موقتی مخالفان و معترضان بود.

پیدا شدن ناگهانی کارت شناسایی پوتین به عنوان مامور اشتازی به ما یادآوری می‌کند که وی نه تنها یک نماینده و کارگزار ساده ابرقدرت شوروی بلکه یک افسر امنیتی و اطلاعاتی بی‌رحم و سختگیر بوده است، افسری که البته در همین رشته از دبیرستان کا.گ.ب مسکو فارغ‌التحصیل شده و آموزش دیده بود. پوتین «دوستی» بود که همکارانش در اشتازی از او وحشت داشتند. او یکی از‌‌ همان کسانی بود که می‌توانست هر زمان که بخواهد از دفتر خودش خارج شده و به بخش‌های تحت نظر اشتازی برود و هر کاری که می‌خواهد انجام دهد.

منبع: تاریخ ایرانی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها