عملیات کربلای 5 و تأثیر آن در پایان جنگ
ششمین سال جنگ زمانی آغاز شد که از استراتژی تنبیه متجاوز توسط جمهوری اسلامی ایران سه سال میگذشت اما هیچ چشمانداز روشنی برای پایان جنگ متصور نبود.
اعتمادآنلاین| ششمین سال جنگ زمانی آغاز شد که از استراتژی تنبیه متجاوز توسط جمهوری اسلامی ایران سه سال میگذشت اما هیچ چشمانداز روشنی برای پایان جنگ متصور نبود. ایران قبل از آزادسازی قریب 90 درصد از مناطق اشغالی خود از سیطره ارتش عراق در سال 61 سه شرط اساسی را برای پایان جنگ اعلام کرده بود و با آزادسازی مناطق اشغالی، صدام و حامیان او حاضر به قبول هیچ یک از خواستههای ایران نشدند لذا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بر مبنای استراتژی تنبیه متجاوز برای احقاق حقوق ملت وارد خاک عراق شدند. ورود ایران به مرحله جدید جنگ حامیان صدام را بر آن داشت تا با حمایت همهجانبه از وی مانع از سقوط رژیم بعث و پیروزی ایران شوند و بدین ترتیب ضمن حضور مستشاران کشورهای حامی در عراق تجهیزات و سلاح در همه انواع زرهی، توپخانه، مهمات، هواپیمای جنگنده و بالگرد، موشکهای ضدهوایی و زمین به زمین و حتی تکنولوژی و تجهیزات تهیه سلاحهای شیمیایی روانه عراق شد. ارتش عراق علاوه بر گسترش سازمان رزم خود استراتژی دفاعی را جایگزین استراتژی تهاجمی کرد. در مقابل نیروهای نظامی ایران با همان شرایط گذشته در خاک عراق چند عملیات بزرگ را اجرا کردند که بیشتر آنها با عدم موفقیت همراه بود و این در شرایطی بود که مباحثی مابین ارتش و سپاه در زمینه فرماندهی، شیوه رزم و نحوه استفاده از امکانات ارتش و بهکارگیری نیروهای بسیج مطرح شده بود.
آغاز عملیاتهای آبی خاکی
با گذشت حدود دو سال و ورود سپاه پاسداران به عملیاتهای آبی خاکی جبهه ایران دچار تحول شد اما محدودیت سازمان رزم و کمبود نیرو و تجهیزات در اردوی خودی و برتری چشمگیر ارتش عراق باعث شد نیروهای ایران نتوانند در سه عملیات بزرگ خیبر و بدر و قادر نتیجه مطلوب را کسب نمایند؛ لذا فضای ابهام و تردید نسبت به توان ادامه جنگ در جبهه خودی سایه افکنده بود. اما عامل اصلی به وجود آمدن این شرایط وجود شکاف و دوگانگی در شیوه مدیریت کلان کشور و جنگ بین سران قوا و فرماندهان نظامی در ایران بود. مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در مصاحبه با پایگاه اطلاعرسانی شخصی خود با این استدلال که امام با دلایل مطرحشده از سوی فرماندهان نظامی و مسئولین سیاسی برای در امان ماندن شهرهای مرزی از اشغال مجدد توسط ارتش عراق و نیز تصرف بخشی از خاک عراق برای عملی شدن شروط جمهوری اسلامی، پذیرفتند که وارد خاک عراق شویم و من هم بر همین اساس به دنبال انجام یک عملیات موفق منتظر اقدام نیروهای نظامی بودم اما فرماندهان نیروهای مسلح معتقد بودند با توجه به برتری نظامی ارتش عراق نسبت به ما رسیدن به یک پیروزی چشمگیر و مؤثر با توان موجود امکانپذیر نیست.
طرح سپاه و ارتش برای پایان دادن به جنگ
در نیمه اول سال 1364 آیات هاشمیرفسنجانی و خامنهای از ارتش و سپاه پاسداران میخواهند طرح خود را برای پایان دادن به جنگ به صورت مکتوب ارائه کنند. پس از مدتی برادران صیاد شیرازی و محسن رضایی به طور جداگانه طرح خود را ارائه میدهند. ارتش در طرح خود برای رسیدن به پیروزی نظامی درخواست گسترش سازمان رزم ارتش و واگذاری صدها فروند جنگنده و بالگرد و هزاران دستگاه تانک و نفربر و توپخانه کرده بود که سران نظام گفته بودند با توجه به وجود محاصره و تحریم نظامی مگر شما نمیدانید ما حتی موتور تانک هم نمیتوانیم وارد کنیم؛ پس چطور تقاضای چنین اقلامی کردهاید؟! سپاه پاسداران بر مبنای امکانات موجود در جمهوری اسلامی با اولویتبندی سه هدف عمده بصره، کرکوک و بغداد طرح خود را برای پایان دادن به جنگ ارائه کرد. فرماندهان سپاه با توجه به تجربیات عملیاتهای قبلی و تواناییهای ارتش عراق درخواست کرده بودند در صورت واگذاری 450 گردان نیرو و با کمک گرفتن از امکانات ارتش جمهوری اسلامی ایران طی شش ماه بصره را تصرف میکنیم و با واگذاری450 گردان دیگر در شش ماه دوم کرکوک را تصرف میکنیم و در صورت نیاز به ادامه جنگ با واگذاری 600 گردان رزمی در شش ماهه سوم بغداد را تصرف خواهیم کرد. اما اگر بخواهید ما با توان موجود (100 تا 150 گردان نیرو در یک سال) بجنگیم، فقط تصرف بصره به هفت سال زمان نیاز دارد. آیتالله هاشمیرفسنجانی در پاسخ به طرح سپاه گفتند شماها نمیخواهید بجنگید. ما بند پوتین 450 گردان نیرو را هم نمیتوانیم تأمین کنیم. خودتان بروید به امام بگویید نمیتوانیم بجنگیم تا تکلیف ما روشن شود. به دنبال این موضعگیری، ارتش و سپاه به ادامه روند قبلی یعنی انجام عملیات با نیرو و امکانات موجود پرداختند.
تصرف فاو و تصویب قطعنامه 588 شورای امنیت سازمان ملل
سپاه پاسداران منطقه عملیاتی فاو را با وجود پیچیدگی و سختیهای عبور از اروند اما جغرافیایی مناسب و ارتش منطقه شلمچه را در برنامه آتی خود قرار دادند. با انجام موفق عملیات والفجر 8 پیروزی بزرگی نصیب ایران شد و در پی آن قطعنامه 588 شورای امنیت سازمان ملل در ارتباط با جنگ ایران و عراق صادر شد. اما مفاد قطعنامه به دلیل اشاره نشدن به حداقل شروط ایران مورد قبول جمهوری اسلامی واقع نشد؛ لذا ادامه عملیاتها با روند قبلی در دستور کار فرماندهان نظامی قرار گرفت.
آغاز عملیات کربلای 4 و 5
عملیات کربلای 4 در راستای استراتژی تصرف بصره پس از ماهها برنامهریزی و طراحی آغاز شد اما به دلیل پی بردن دشمن به محور اصلی عملیات در منطقه امالرصاص و ابوالخصیب در ساعات اولیه متوقف شد و نیروها به مواضع قبلی خود بازگشتند ولی نیروهای خودی در محور شلمچه با نفوذ به مواضع چند لایه و پیچیده دشمن روزنه امید را برای تسلط بر کل منطقه شرق بصره گشودند. فرمانده کل سپاه صبح روز اول عملیات دو تن از مشاوران ارشد خود را برای ارائه گزارش توقف عملیات و بازگشت نیروها به حضور آیتالله هاشمی که در منطقه حضور داشتند فرستادند و تأکید کردند با توجه به نفوذ در مواضع دشمن در منطقه شلمچه و پای کار بودن نیرو و امکانات امکان انجام عملیات دیگری در همین منطقه وجود دارد و بدین ترتیب آمادهسازی و طراحی عملیات در دستور کار فرمانده سپاه قرار گرفت ولی مشکل اصلی رفع نگرانی شکست عملیات کربلای 4 و باز کردن قفل ذهن فرماندهان یگانها برای انجام عملیات بعدی در حداقل زمان ممکن بود. فرمانده کل سپاه با تلاش فراوان ابتدا ضمن دریافت جزئیات درگیری شب عملیات از فرماندهان واحدها و تجزیه و تحلیل و بیان دلایل شکست عملیات کربلای 4 سعی کرد آرامش را به روح و روان فرماندهان منتقل کند و با جدیت فراوان به همه یگانها مأموریتهایی را در نقاط مختلف خطوط خودی و دشمن در سراسر مرز تعیین و ابلاغ کرد. سپس با تعداد محدودی از فرماندهان محورهای مناسب و نوع مانور برای حمله به جناح دشمن در شلمچه را بررسی کرد. این همه مواضع کلاسیک، منظم، پیچیده و به هم بافتهشده، سمت جنوب آن به نخلستانها و جزایر و رودخانه شطالعرب وصل میشد که برای رزمندگان ما جزو معابر نفوذناپذیر محسوب میشد. سمت شمال این مواضع و ردههای دفاعی تا نزدیکی پاسگاه زید و پاسگاه بوبیان عراق امتداد داشت. به عبارت دیگر این مواضع و استحکامات شبیه هلال ماه بود که پیشانی و وسط آن در جاده آسفالت شلمچه و دو طرف آن در جنوب و شمال منطقه قرار گرفته بود که جلوی هلال به سمت ایران با عرض 2 تا 8 کیلومتر آب گرفتگی ایجاد شده بود. با همه دقت و پیچیدگی و پیوستگیهای دقیق مواضع مذکور اما یک حفره کوچک ولی مهم و شکننده در این دژ مستحکم وجود داشت که از نگاه کارشناسان عراقی، غربی و شرقی مجری طرح مورد غفلت قرار گرفته بود. این ردههای مختلف دفاعی در شمال منطقه در نقطهای رها شده بود و با یک خاکریزی که جلوی آن آبگرفتگی وجود داشت مسدود شده بود و چون از محور میانی و جاده شلمچه فاصله داشت در نگاه دشمن بیاهمیت جلوه کرده بود. نیروهای لشکر 19 فجر و لشکر 57 ابوالفضل سپاه پاسداران در عملیات کربلای 4 به طور ناخودآگاه از همین نقطه یعنی از شمالیترین بخش ردههای پدافندی دشمن به آن نفوذ کردند و بنا به دلایلی و بدون اینکه حساسیت دشمن برانگیخته شود، عقبنشینی کردند.
همین نقطه برای عملیات کربلای پنج کلید ورود بیدردسر اما ظریف و دقیق به دژ فولادین شلمچه شد و در حالی که همه مواضع و توجه و نگاه دشمن از غرب به شرق شلمچه بود، نیروهای ایرانی با استفاده از حفره مذکور از شمال به جنوب یعنی از پهلوی چپ دشمن وارد شلمچه شده و دژ تسخیر ناپذیر دشمن در شلمچه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
تک به جناح ارتش عراق در شلمچه پس از 4 سال
پیدا کردن راهکار برای نفوذ و تک به جناح دشمن کلید اصلی موفقیت نیروهای خودی در عملیاتهای ثامنالائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیتالمقدس بود و شاید از عملیات رمضان تا عملیات کربلای 4 یعنی طی چهار سال فرماندهان خودی نتوانستند در مواضع دشمن رخنه و به جناح آنها تک کنند اما به طور اتفاقی نیروهای خودی در محور فرعی عملیات کربلای 4 در منطقه شلمچه از طریق آبگرفتگی به جناح دشمن و مواضع مستحکم شلمچه نفوذ کردند که به دلیل عقبنشینی محور اصلی عملیات این محور نیز از منطقه مذکور عقبنشینی کرد و ارتش عراق در نهایت غفلت متوجه این حفره در خطوط خود و نفوذ رزمندگان خودی نشد اما محسن رضایی فرمانده کل سپاه شخصاً به این مسأله پی برد و بدون در جریان گذاشتن سایر فرماندهان تا یک هفته اول آمادهسازی عملیات، پایه اصلی تاکتیک عملیات کربلای 5 را همان حفره در پهلوی شمالی مواضع دشمن در شلمچه قرار داد و در حالی که پیشانی اصلی جبهه دشمن شرق منطقه عمومی شلمچه بود حدود 10 لشکر را از شمال مواضع دشمن به قلب جبهه آنها سرازیر کرد. شناخت، جسارت و قاطعیت سه عامل اصلی در فرمانده کل سپاه زمینه ساز انجام عملیات کربلای 5 تنها 14 روز پس از شکست عملیات کربلای 4 شد و رزمندگان خودی مواضع، استحکامات و موانع چند لایه شلمچه را از پهلو و پشت مورد هجوم خود قرار دادند. نیروهای خطشکن قبل از روشن شدن مهتاب و در تاریکی شب از منطقه آبگرفتگی عبور کرده و پشت مواضع دشمن مستقر شدند. ساعت 2 بامداد روز نوزدهم دی ماه 1365 نیروها با استفاده از روشنایی مهتاب وارد مواضع دشمن شده و درگیری را آغاز کردند. درگیری نیروهای خودی و پیشروی سریع در مواضع دشمن حکایت از غافلگیر شدن دشمن داشت و هرگونه نگرانی از هوشیاری دشمن را برطرف کرد و فرماندهان خودی به شکستن خط کاملاً امیدوار شدند. از همان ابتدای پیشروی یگانها فرماندهی کل بر الحاق نیروها و حرکت هماهنگ به سمت اهداف طبق برنامه تأکید داشت؛ لذا به لشکرهای 25 کربلا و 31 عاشورا و 19 فجر مؤکداً اعلام کرد در یک پیشروی هماهنگ به سمت نوک کانال ماهی و تقاطع آن با پنج ضلعی که نقش اصلی را در باز شدن عقبه خشکی سایر یگانها داشت اقدام کنند. قرارگاه کربلا که به عنوان قرارگاه خطشکن ایفای نقش میکرد، همه تلاش خود را برای تسلط بر پنج ضلعی و تصرف سر پل در غرب کانال پرورش ماهی و باز کردن جاده شلمچه متمرکز کرد. با حرکت موفقیتآمیز قرارگاه کربلا در نفوذ به جناح دشمن، بخشی از یگانهای قرارگاههای نجف و قدس نیز برای تداوم حرکت به عمق مواضع دشمن از قرارگاه کربلا عبور کرده و به سمت اهداف خود پیشروی کردند.
با فعال شدن سه قرارگاه در منطقه عملیات عمده دغدغه فرماندهی کل برای باز شدن جاده شلمچه و ترمیم بریدگیهای آن و باز شدن عقب خشکی یگانهای درگیر متمرکز شد. جنگ سختی در نقاط کلیدی منطقه در سرپل غرب کانال ماهی، غرب و جنوب پنج ضلعی و اطراف جاده آسفالت شلمچه در جریان بود و به دلیل مقاومت سرسختانه دشمن نیروی هوایی و هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران طی چند عملیات پی در پی ضربات مؤثری بر ارتش عراق وارد کردند اما هجوم گسترده یگانهای عراقی و حجم انبوه خودروهای زرهی دشمن در سراسر منطقه اثرات بمبارانها را گاهی به صفر میرساند؛ به دلیل اینکه به سرعت توسط دشمن جایگزین میشد. فشار بیامان دشمن به نیروهای مستقر در سر پل غرب کانال ماهی عرصه را به شدت بر نیروهای رزمنده تنگ کرده بود.
گلوگاه منطقه عملیات تقاطع نوک کانال پرورش ماهی و پنج ضلعی بود که پنج راهی را تشکیل میداد و در اختیار داشتن آن برتری خاصی برای نیروی مذکور بود؛ به همین دلیل با تأکید فرمانده سپاه روز اول عملیات این پنج راه به تصرف یگانهای خودی درآمد و بدین ترتیب نیروهای خودی با استفاده از جادهها و مواضع دشمن به چهار سوی شمال، جنوب، شرق و غرب منطقه اقدام به پیشروی کردند. دشمن تا دو روز اول یگانها و نیروهای محلی مستقر در خطوط پدافندی را جهت ممانعت از پیشروی سریع نیروهای ایرانی گلّهوار و بدون برنامه مقابل یگانهای خودی قرار میداد اما از روز سوم به بعد یگانهای اصلی وارد منطقه شدند و با توجه به نحوه پیشروی رزمندگان به مقابله جدی با آنها پرداختند. سنگینترین و پرحجمترین آتش توپخانهای، موشکی، هلیکوپتری، هواپیمایی و شیمیایی جنگ در این لحظه و در منطقه شلمچه به اجرا درآمد.
تقابل دو نیروی متخاصم با توان نابرابر
قاسم سلیمانی که با استفاده از پل موجود در منطقه از کانال پرورش ماهی عبور کرده و همراه لشکرهای 25 کربلا، 31 عاشورا و 27 حضرت رسول در غرب کانال مستقر شده بودند، با هجوم سنگین و دیوانه وار ارتش عراق مواجه شدند.
فرمانده لشکر 41 ثارالله میگوید ما با 250 نفر نیرو و تعدادی تانک و پشتیبانی 20 قبضه توپ در غرب کانال مستقر شدیم و دشمن با 2 هزار نفر نیرو و دشتی پر از تانک که حدود 400 دستگاه برآورد میشد و بیش از 300 قبضه توپ در مقابل ما صفآرایی کرد و نبرد سنگینی بین ما در جریان بود. تصرف سرپل در غرب کانال پرورش ماهی، تصرف سرپل در شمال پنج ضلعی، سقوط بوارین، تصرف نهر دو عیجی، سقوط مقرهای فرماندهی دشمن و بازشدن جاده آسفالته شلمچه نتیجه حمله نیروهای خودی از جناح شمالی به عقبه دشمن بود. پس از باز شدن جاده شلمچه مابقی یگانهای خودی برای ادامه عملیات و توسعه وضعیت با سرعت بیشتری وارد صحنه نبرد شدند و جنگی سهمگین و گاهی تن به تن و پیشرونده توسط نیروهای خودی ادامه داشت. در اتاق جنگ فرماندهی مرکزی عملیات در حالی که فرمانده کل سپاه توسط فرماندهان قرارگاهها و یگانها لحظه به لحظه در جریان وضعیت صحنه نبرد قرار میگرفت از طرف تیم شنود قرارگاه که با سیستمهای پیشرفته در همه سطوح فرماندهی دشمن تسلط کامل داشتند آخرین وضعیت یگانها و رفتار و دستورات فرماندهان عراقی را به اطلاع ایشان میرساندند و فرماندهی کل با مشورت معاونین و مشاورین حاضر در سنگر تصمیمات لازم را به فرماندهان در صحنه ابلاغ میکرد. با باز شدن جاده شلمچه سایر یگانهای قرارگاه نجف و قدس با سرعت بیشتری اقدام به پیشروی کردند و لشکرهای 8 نجف و 14 امام حسین علیهالسلام از قرارگاه قدس به قلب دشمن یورش بردند و در شب چهارم لشکر 5 نصر از قرارگاه نجف جزیره بوارین را تصرف کرد.
طی روز ششم و هفتم نیروهای خودی به تثبیت مواضع متصرفی و مقاومت در مقابل پاتکهای بیوقفه دشمن پرداختند؛ به طوری که ناکامی دشمن در عقب راندن نیروهای ایران و بازپسگیری مواضع از دست رفته نشان از تحلیل توان دشمن و خستگی نیروهای او داشت. در این شرایط رزمندگان اسلام با یک گام دیگر خود را به نهر جاسم رساندند و دشمن برای حفظ نیروهای خود به آن سوی نهر جاسم عقبنشینی کرد. روز هشتم عملیات، قرارگاه مرکزی اعلام کرد امام خمینی(ره) در پیامی ضمن قدردانی از رزمندگان آنها را تشویق به تلاش بیشتر کرده و از خداوند پیروزی نهایی رزمندگان را خواستار شده است. این پیام بلافاصله توسط فرماندهی سپاه برای کلیه فرماندهان قرائت شد و به شکل عجیبی چراغ پیروزی و امیدواری را در قلب و ذهن فرماندهان روشن کرد و همگان بر این امر متفق شدند که جهت تأمین اهداف عملیات و تثبیت پیروزی و مقاومت در مقابل دشمن با همه توان بایستند.
روز دهم عملیات سیستم شنود قرارگاه یکی از مکالمات عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق که در منطقه عملیات حضور دارد را با صدام حسین شنود میکند. صدام به وی میگوید: «شما چه کار میکنید؟ خیرالله پاسخ میدهد قربان ما با 2000 لوله توپ شلیک میکنیم ولی کاری از پیش نمیبریم.» در یک مورد دیگر فرمانده یک تیپ عراقی که در حوالی نهر جاسم با نیروهای ایرانی درگیر بود با فرمانده سپاه سوم عراق تماس میگیرد و با گریه میگوید: «همه نفرات من جز سه یا چهار نفر کشته شدهاند؛ اجازه بدهید ما به عقب بیاییم و با نیروهای تازهنفس مجدداً به دشمن(ایران) حمله کنیم. فرمانده سپاه به وی میگوید مطابق دستور فرماندهی کل(صدام) هرگونه بازگشت از خط مقدم عقبنشینی محسوب میشود و مجازات آن مرگ است.»
بدین ترتیب فرماندهان عراقی پس از حدود 20 روز نبرد سنگین به دلیل تلفات فراوان وارد شده بر یگانهای ارتش عراق و مقاومت نیروهای رزمنده ایرانی در غرب نهر جاسم متوقف شده و نیروهای خودی نیز با توجه به اتمام توان یگانها پشت نهر جاسم خطوط خود را تثبیت کردند.
نتایج عملیات کربلای 5
در پایان عملیات طبق اطلاعات بهدستآمده از منابع عراقی طی نبرد کربلای 5 ارتش عراق 132 تیپ زرهی، مکانیزه و پیاده را وارد منطقه نبرد کرد که 55 تیپ به طور صد در صد منهدم شدند و مابقی آنها بین 50 تا 80 درصد آسیب دیده و از منطقه خارج شده است. حدود 30 هزار نفر کشته و بیش از 70 هزار نفر زخمی شدند و 2650 نفر به اسارت نیروهای ایران درآمدند. طی این نبرد تعداد 2820 عدد از تجهیزات ارتش عراق شامل: تانک، نفربر، خودرو، ضدهوایی، توپخانه، خمپاره، هواپیما، بالگرد و وسایل مهندسی منهدم شد و 900 عدد از اقلام فوق جز هواپیما و بالگرد به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
عملیات کربلای 5 سنگین ترین نبرد در طی جنگ ایران و عراق محسوب میشود. از نیروهای خودی در این عملیات حدود 10 هزار نفر شهید شدند.
همچنین فرماندهان بزرگی همچون حسین خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع)، اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر، یدالله کلهر قائم مقام لشکر 27 حضرت رسول(ص)، حجتالاسلام عبدالله میثمی مسئول نمایندگی حضرت امام در قرارگاه خاتمالانبیا(ص)، هاشم اعتمادی فرمانده تیپ امام حسن(ع)، محمدعلی شاهمرادی فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم(ع)، قاسم میرحسینی قائم مقام لشکر 41 ثارالله، محمد فرومندی قائم مقام لشکر 5 نصر و تعداد دیگری از عناصر و کادر یگانهای رزمی به شهادت رسیدند.
بازتاب عملیات کربلای 5
شکستن خطوط و استحکامات ارتش عراق در شرق بصره و رسیدن نیروهای ایرانی تا 12 کیلومتری شهر بصره تواناییها و قابلیتهای نظامی عراق را پس از شکست آنها در فاو مجدداً زیر سؤال برد.
روزنامه آبزرور چاپ پاریس نوشت: «کارشناسان غربی در مورد توانایی دفاعی عراق دچار تردید شدهاند.» رادیو بی.بی.سی نیز طی تحلیلی گفت: «موفقیت ایران در عبور از دریاچه ماهی یک بار دیگر توانایی ایران در عبور از آبراهها را نشان میدهد.»
هفته نامه اکسپرس با توجه به احتمال سقوط صدام به نقل از یک کارشناس انگلیسی نوشت: «اگر ایرانیان به بصره نزدیک شوند وقوع سقوط روحی و روانی در بغداد دور از انتظار نیست.» هفته نامه نیوزویک نیز ضمن تأکید بر پیروزی ایران در عملیات کربلای 5 به شرایط پیروزی ایران بر عراق اشاره کرده و مینویسد: «تهاجم ایرانیها در نزدیکی بصره حداقل یک چیز را در خصوص جنگ ایران و عراق تغییر داده و آن این مسأله است که برای اولین بار طی چند سال گذشته این احتمال را که یک طرف حقیقتاً بر دیگری پیروز شود مطرح ساخته است.» تصرف دژهای متعدد و مواضع مستحکم ارتش عراق در شلمچه که حاصل سالها تلاش و سرمایه گذاری و مشاوره مستشاران خارجی و ارتش عراق بود و پیشروی در عمق خاک عراق و تلفات سنگین واردشده به ارتش بعث بار دیگر نگرانی را در میان کشورهای غربی و حامیان منطقه صدام به وجود آورد.
عملیات کربلای 5 و تصویب قطعنامه 598
فروپاشی دژ شلمچه و پیشروی ایران در شرق بصره عامل اصلی تصمیم گیری قدرتهای شرق و غرب در پذیرش بخشی از شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ و تصویب قطعنامه 598 شد. البته ایران طی یک سال گذشته جز شکست در عملیات کربلای چهار که آن هم با هوشمندی فرمانده سپاه در عقبنشینی به موقع از یک فاجعه جلوگیری شد، در مابقی اقدامات نظامی پیروزیهای چشمگیری به دست آورد که در اظهارات و تحلیلهای شخصیتها و گزارشات رسانههای بینالمللی با نگرانی از آن یاد میشود.
طی یک سال گذشته فرآیند پیروزیها و تحولات نظامی ایران عبارت است از: 1- تبدیل سپاه پاسداران به ارتش دوم ایران پس از ابلاغ تشکیل سه نیرو توسط حضرت امام(س)؛ 2- تصرف فاو؛ 3- بازپسگیری مهران؛ 4- به بن بست کشاندن استراتژی دفاع متحرک عراق؛ 5- تصرف شلمچه و پیشروی به سمت بصره؛ 6- تردید جدی در توان نظامی ارتش عراق.
در پایان این دوره کارشناسان نظامی آمریکا و شوروی هشدار دادند اقدامات نظامی ایران طی دوره اخیر نشان داد اگر به نیروهای مسلح ایران فرصت داده شود میتوانند در یک رشته عملیات پیوسته، ارتش عراق را متلاشی کنند. بدین ترتیب نگرانی از تغییر موازنه به نفع ایران و شکست صدام باعث شد که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 598 را تصویب کند. این قطعنامه با توجه به برتری سیاسی- نظامی ایران پس از عملیات کربلای 5 عملا از سه شرط ایران برای پایان جنگ به دو شرط وقوع تجاوز و پرداخت خسارت توجهی نمیکند و تنها با تقسیم مسئولیت حقوقی جنگ، عراق را مسئول آغاز جنگ و ایران را مسئول ادامه آن اعلام میکند. وزیر خارجه ایران در واکنش به صدور قطعنامه 598 اعلام میکند: «در این قطعنامه نکات مثبتی دیده میشود که کافی نیست زیرا از عراق به عنوان متجاوز نام برده نشده است. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران66/4/31»
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از مدتی طی بیانیه ای ضمن نشان دادن نرمش تصریح میکند: «این قطعنامه زمینه را برای ادامه همکاری جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند اما بهترین عنصر جهت ختم عادلانه جنگ اعلام صریح شورای امنیت سازمان ملل نسبت به مسئولیت عراق به عنوان شروع کننده جنگ است.»
بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران از پذیرش قطعنامه خودداری میکند و در عین حال از نفی کامل آن نیز امتناع کرد.
دیدگاه تان را بنویسید