کد خبر: 262090
|
۱۳۹۷/۱۰/۲۹ ۱۱:۱۸:۰۰
| |

نگاهی به دو کتاب «فرار از اردوگاه ۱۴» و «آکواریوم‌های پیونگ یانگ»؛

پشت دیوار آهنین کره شمالی چه می‌گذرد؟

در سال‌های اخیر خبرهای زیادی از «کره شمالی» شنیده‌ایم. البته بیشتر این خبرها مربوط به رهبر فعلی این کشور، «کیم جونگ اون» بوده است. اما از مردم کره شمالی چه می‌دانیم؟ چگونه زندگی می‌کنند و چقدر مناسبات سیاسی بر زندگی آن‌ها اثر دارد. اردوگاه‌های کار اجباری چقدر حقیقت و زندگی در آن‌ها چه روالی دارد؟

پشت دیوار آهنین کره شمالی چه می‌گذرد؟
کد خبر: 262090
|
۱۳۹۷/۱۰/۲۹ ۱۱:۱۸:۰۰

اعتمادآنلاین| صادق منفرد - آیا می‌دانستید اگر یک شهروند کره شمالی از این کشور فرار کرده و به کره جنوبی پناهنده شود، خانواده فرد مذکور به اردوگاه کار اجباری فرستاده می‌شوند یا اگر یکی از مسئولین و مدیران به فساد یا خیانت متهم شود، نه تنها فرد متهم که خانواده وی هم محاکمه می‌شوند.

کانگ‌ چول-هوان، در کتاب «آکواریوم‌های پیونگ‌یانگ» داستان واقعی زندگی خود را بازگو می‌کند. وقتی که 9 سال داشت به همراه خانواده‌اش به ده سال اقامت در یکی از اردوگاه‌های کار اجباری در کره شمالی محکوم شد. جرم این خانواده، «خطای بزرگ»ی بود که پدر بزرگ کانگ مرتکب شده بود. کانگ چول-هوان بعد از آزادی از اردوگاه به کره جنوبی فرار می‌کند.

کانگ به این علت از کشورش فرار کرد چون به‌خاطر گوش دادن به رادیوهای غیرمجاز در آستانه دستگیری و اعزام دوباره به اردوگاه‌های کار اجبار بود.

کانگ خاطرات خود را از سیستم آموزشی مدارس این‌گونه می‌نویسد:«از نگاه کودکانه من و تمام دوستانم کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل موجودات کامل و بی‌عیب و نقصی بودند که کمبودها و سستی‌های نوع بشر در آن‌ها راهی نداشت. من و بسیاری از دوستانم متقاعد شده بودیم که این دو به قدری کامل و عالی‌اند که هیچ‌وقت ادرار نمی‌کنند و چیزی از بدنشان دفع نمی‌شود.» (ص34)

اگر قبلا «1984» جورج اورول را خوانده باشید، خیلی از بخش‌های کتاب برای‌تان آشناست. سیستم پلیسی و نظارت شدید حکومت کره شمالی بر مردمش به‌گونه‌ای است که برای رفت‌وآمد ساده در داخل کشور باید مجوز سفر و اقامت گرفت.

بعد از این‌که پدربزرگ کانگ به علت انجام جرم خائنانه ناپدید می‌شود، نیروهای امنیتی به خانه آن‌ها رفته و آن‌ها را به اردوگاه «یودوک» اعزام می‌کنند. یودوک بر خلاف تصور دیگران، برج نگهبانی و سیم خاردار ندارد و یک قرارگاه باز و گشوده است.

کانگ بعد از بزرگسالی در جلسات خودانتقادی شرکت می‌کند. جلسات خودانتقادی تقریبا بدین شکل است: «رهبر کبیرمان در کنفرانس مشهور 28 مارس 1949 فرمودند که جوان‌های ما باید در عرصه‌های کار و تحصیل از همه جوان‌های جهان پرانرژی‌تر و فعال‌تر باشند اما من به جای عمل کردن به این رهنمودهای داهیان کیم ایل سونگ، طی هفته گذشته دو مرتبه با تاخیر که نشان‌دهنده بی‌توجهی به رهنمودهای درخشان رهبر کبیرمان است مقصر و مسئول می‌دانم... من تلاش خواهم کرد یک رزمنده وفادار در انقلاب کیم ایل سونگ تبدیل شوم.» (ص239)

«آکواریوم‌های پیونگ یانگ» توسط بیژن اشتری در 408 صفحه ترجمه و نشر ثالث آن را منتشر کرده است.

یکی دیگر از کتاب‌های مرتبط با کره شمالی، «فرار از اردوگاه 14» نوشته بلین هاردن است که خاطرات شین این‌گئون را بازگو می‌کند. روایت کتاب به صورت سوم شخص است چرا که هاردن مجبور به مصاحبه‌های متعدد با این‌گئون بوده تا بتواند کتاب را گردآوری کند.

این‌گئون و مادرش از ابتدا در یکی از اردوگاه‌های کره شمالی زندگی کره‌اند. پس اولین خاطره این‌گئون اعدام است. شرکت در مراسم اعدام یک کار اجباری است و شهروندان زندانی موظف به حضور در اینگونه مراسم‌ها هستند. تولد این‌گئون هم حاصل «ازدواج جایزه‌ای» بین زندانیان و نظارت نگهبانان بوده است.

این‌گئون در اردوگاه یاد می‌گیرد که چگونه زندگی کرده و خود را زنده نگه دارد؛ از خوردن موش و دزدی میوه گرفته تا خبرچینی و جاسوسی. در مدرسه تنها آموزش ابتدایی داشتند و مدیر مدرسه گوشزد می‌کرد:«شما باید گناهان پدران و مادران‌تان را پاک کنید، پس سخت کار کنید!»(43)

البته این‌گئون بعدا می‌فهمد گناه پدرش چه بوده:«گناه نابخشودنی پدر شین این بود که دو برادر وی به کره جنوبی فرار کرده‌اند. گناه نابخشودنی شین هم این بود که پسرِ پدرش بود.» (ص71)

یکی از قوانین اردوگاه افشا کردن کسانی بود که نقشه فرار داشتند. این‌گئون وقتی فهمید مادر و برادر بزرگ‌ترش قصد فرار دارند، آن‌ها را لو داد.

«فرار از اردوگاه 14» توسط مسعود یوسف حصیرچین در 229 صفحه ترجمه و توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها