کد خبر: 270039
|
۱۳۹۷/۱۱/۲۴ ۱۵:۰۵:۰۰
| |

گذری بر زندگانی و خاطرات مرحوم محمدجواد صاحبی؛

آغاز فعالیت‌های سیاسی محمدجواد صاحبی در دهه 40/ روایتی از جاسوسی مجاهدین خلق برای ساواک

محمدجواد صاحبی در سال 1357 و در اوج مبارزات مردم ایران، به قم رفت. وی در یک کتابفروشی در قم به فعالیت‌های مبارزاتی خود ادامه داد و در آن کتابفروشی، جزوات، اعلامیه‌ها، توضیح‌المسائل و تصاویر امام خمینی را نشر و توزیع می‌کرد.

آغاز فعالیت‌های سیاسی محمدجواد صاحبی در دهه 40/  روایتی از جاسوسی مجاهدین خلق برای ساواک
کد خبر: 270039
|
۱۳۹۷/۱۱/۲۴ ۱۵:۰۵:۰۰

اعتمادآنلاین| مرحوم محمدجواد صاحبی، از مبارزان نهضت اسلامی و فعالان فرهنگی، دار فانی را وداع گفت. آنچه در ادامه می‌خوانید، گذری بر زندگی و خاطرات مرحوم محمدجواد صاحبی است که با استفاده از کتاب خاطرات وی که با عنوان «در کشاکش سیاست و فرهنگ» توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، تنظیم شده است.

تولد، تحصیلات مقدماتی و تحصیلات حوزوی

محمدجواد صاحبی در بهمن ماه سال 1333 در روستای مغان، از روستاهای حاشیه‌ شهر شاهرود به دنیا آمد. او پیش از تحصیل در دبستان به مکتب‌خانه رفت و از همان‌ مکتبخانه، آشنایی او با قرآن و احکام دینی شروع شد. وی سپس تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد. در آن سال‌ها، روستای مغان تنها یک مدرسه داشت و محمد جواد صاحبی در همان مدرسه مشغول تحصیل شد.

بعد از اتمام دوره‌ ابتدایی، برای تحصیلات دبیرستان به شهر شاهرود رفت و برای فراگیری ادبیات فارسی، وارد دبیرستان شاپور (دکتر شریعتی کنونی) شد. چنانکه خود می‌گوید: «سه دبیرستان در شاهرود به نام‌های دبیرستان فردوسی، دبیرستان شاهپور و دبیرستان محمدرضا شاه بود... من ابتدا وارد دبیرستان فردوسی شدم ولی چون رشته‌ ادبیات را انتخاب کرده بودم و این رشته فقط در دبیرستان شاپور (دکتر شریعتی فعلی) تدریس می‌شد، لذا به این دبیرستان منتقل شدم.»

تحصیلات متوسطه را تا مقطع دیپلم در شهرستان شاهرود گذراند و همزمان بخشی از مقدمات علوم دینی را از محضر فضلا آموخت. دوره سیوطی را نزد آقای بیانی افغانی رفت و دو جلد از اصول فقه را از آقای صالحی افغانی آموخت، در درس معالم آیت‌الله سید احمد خاتمی در مدرسه‌ رضویه شرکت کرد، لمعه را نزد آقای علوی بروجردی گذراند و کتاب‌های شرح لمعه را نزد آقای آشیخ علی پناه اشتهاردی فراگرفت، مکاسب را نزد آقای بنی‌فضل خواند، رسائل را از آقای موسوی‌گرگانی استفاده کرد و بحث‌های عالی اصول و حتی خارج اصول را از آقای عابدی‌شاهرودی آموخت.

آشنایی با امام خمینی و آغاز فعالیت‌های سیاسی

محمد جواد صاحبی از سال 1342 نام امام خمینی را شنید و کم کم با اندیشه‌های ایشان آشنا شد. چنانکه خود می‌گوید: «از مسائلی که از دوران کودکی در خاطرم مانده است، آشنایی با نام امام‌خمینی است. با توجه به اینکه ما در آن زمان در روستا زندگی می‌کردیم، از طریق عمه‌ام که در تهران زندگی می‌کرد با حوادث سال 42 و پیامدهای آن آشنا شدیم.» وی در آن سال‌ها کلاس چهارم ابتدایی بود و در مدرسه گاهی با معلم و دانش‌آموزان درباره امام خمینی و تبعید او صحبت می‌کرد.

او در دوران دبیرستان نیز کمابیش تا جایی که ممکن بود، فعالیت‌های سیاسی را در مدرسه دنبال می‌کرد. خود در این رابطه می‌گوید: «من خودم یک نشریه‌ دیواری داشتم که به‌دلیل مطالب تندش تنها یک شماره از آن تهیه شد. در این شماره این شعر معنی‌دار سیاسی را آورده ‌بودم: هفت چاه نفت را بیگانه برد/ ما هنوز اندر پی یک چکه‌ایم/ هفت مرغ چاق را ژاندارم خورد/ ما هنوز اندر پی یک جوجه‌ایم.»

او در سال‌های پایانی دهه 40 به طور فعال وارد مبارزات سیاسی شد. این فعالیت‌ها ابتدا با توزیع کتب مذهبی و سیاسی شروع شد. وی به واسطه یکی از بازاریان شاهرود به اعلامیه‌های امام خمینی دسترسی پیدا کرد.

محمدجواد صاحبی در آن سال‌ها همچنین با گروهی از دوستان خود در شاهرود، یک حلقه مبارزاتی تشکیل داده بود. چنانکه از خاطرات وی برمی‌آید: «ما کم‌کم فعالیت‌هایمان را به‌صورت جلسات هفتگی، هم در روستای خودمان و هم در شهر شکل دادیم و کتابخانه‌ای در حسینیه‌ روستا ایجاد کردیم و کتاب‌های مذهبی، سیاسی و اجتماعی زیادی برای آن جمع‌آوری نمودیم. این کتابخانه زمینه‌ساز فعالیت‌های سیاسی مذهبی افراد زیادی شد... به جمعی از بچه‌های دانش‌آموز روستایی، قرآن و معارف اسلامی را در حدی که می‌دانستیم آموزش می‌دادیم. به هر حال در سطح شهر هم آهسته‌آهسته نیروهایی را جذب کردیم. کم‌کم جمعی از اصناف مختلف را جمع کردیم. دانش‌آموزان، کارگران ذوب‌آهن شاهرود و کارمندان ادارات هم در جمع ما حضور پیدا می‌کردند.»

جاسوسی منافقین برای ساواک

این جلسات با نفوذ اعضای سازمان مجاهدین خلق و جاسوسی آنها برای ساواک تعطیل شد. چنانکه محمدجواد صاحبی نقل می‌کند: «متوجه شدیم که اعضا و هواداران مجاهدین خلق در جلسات ما رخنه کرده‌اند. در ابتدای یکی از جلسات، جوانی ریز نقش و رنجور پیشنهاد کرد که آیاتی از قرآن را او تلاوت کند که ما هم موافقت کردیم. ولی در ادامه‌ جلسه بعد از صحبت‌های ما، او اعتراض کرد که طرح این‌گونه مطالب چه فایده‌ای دارد؟ در جامعه‌ای که تضاد طبقاتی وجود دارد، در جامعه‌ای که سرمایه‌داری بیداد می‌کند و اختلاف طبقاتی به‌ حدی رسیده که عده‌ای از گرسنگی تلف می‌شوند و عده‌ای دیگر از سیری زیاد به انواع فسادها گرایش پیدا می‌کنند، برگزاری این‌گونه مجالس و محافل و آموزش‌های دینی دردی را دوا نمی‌کند، بلکه باید به‌صورت ریشه‌ای کار را شروع کنیم که آن‌ هم نیاز به ایثار و گذشت دارد. من فهمیدم هدفش تبلیغ گرایش‌های سازمان مجاهدین خلق است لذا در پاسخ او مطالبی را گفتم.

بعد از آن درباره‌ این شخص تحقیق کردم و متوجه شدم که او علی اشرفی است و مدتی هم در قم طلبه بوده و پس از آن به مازندران رفته و مدت یک‌سال هم در زندان بوده ‌است. چون در سن نوجوانی به زندان افتاده ‌بود، ساواک روی افکارش تأثیر گذاشته‌ بود. اتفاقاً بعد از آن جلسه ساواک یکی از اعضا به نام نعمت‌الله جمعه را که همدرس ما بود... دستگیر کرد و او پس از آزادی گفت که به احتمال فراوان یکی از حاضرین در جلسه اخباری را به بیرون منتقل می‌کند. زیرا ساواک از جزئیات این جلسه باخبر بوده ‌است.» بعد از این سال‌ها، محمد جواد صاحبی نیز ناچار شد به تعبیر خودش به «زندگی نیمه مخفی سیاسی» روی بیاورد.

آشنایی با آیت‌الله خامنه‌ای

صاحبی در سال‌های آغازین دهه 50 با برخی از شخصیت‌های مبارز و انقلابی آشنا شد که شاخص‌ترین آنها آیت‌الله خامنه‌ای بود. مرحوم صاحبی در این رابطه می‌گوید: «در طی سال‌های 1351 و 1352 با یک‌سری از شخصیت‌ها و فرهیختگان کشور و همچنین با حوزه‌ علمیه مشهد ارتباطات وسیعی برقرار کردیم. چون فاصله ما تا مشهد زیاد نبود، موقع تحصیل در دبیرستان گاهی بدون اینکه پدر و مادرم در جریان باشند، به مشهد می‌رفتم و با برخی از این شخصیت‌ها همچون آیت‌الله خامنه‌ای دیدار می‌کردم.»

جلسات هفتگی آیت‌الله خامنه‌ای

مرحوم صاحبی که از آن سال‌ها با آیت‌الله خامنه‌ای آشنا شده بود، مرتب در جلسات ایشان شرکت می‌کرد. محمد جواد صاحبی خود در این رابطه می‌گوید: «ایشان [آیت‌الله خامنه‌ای] از روحانیونی بود که به وقت و نظم بسیار پایبند و رفت و آمدهایشان روی نظم و حساب و کتاب بود. در هفته دو جلسه داشت: در جلسه‌ دوشنبه‌ها افراد خاصی حضور داشتند. بعضی مشکلات و یا سؤالات بیان می‌شد و ایشان با روی باز و با حوصله آنها را می‌شنید و راه‌حل ارائه می‌داد. جلسات پنج‌شنبه‌ها مقداری عمومی‌تر بود و افراد بیشتری در آن حضور داشتند.»

وی ادامه می‌دهد: «البته ایشان درس‌ها و جلساتی هم در مسجد کرامت و جاهای دیگر داشتند که تیپ‌ها و طیف‌های مختلف از دانشجویان، بازاریان و تحصیل‌کرده‌ها در این جلسات شرکت می‌کردند. من یادداشت‌هایی درباره‌ی سید جمال‌الدین اسدآبادی داشتم و آنها را به ایشان ارائه کردم و از ایشان راهنمایی خواستم. این قضیه مصادف با تبعید ایشان شد. گفته بودند که من این کتاب را خواندم، کتاب خوبی است، ولی نیاز به اصلاحاتی دارد. اگر ایشان بخواهد آن وقت من مطالبی دارم که برای انتشار کتاب باید آن موارد را اعمال بکند، منتها اول باید ایشان را ببینم که خودشان یک چنین تقاضایی دارد یا نه؟ به هر حال وقتی قصد کردم از نظرات اصلاحی‌شان مطلع بشوم با قضیه‌ دستگیری ایشان مصادف شد و من از اصلاحات و راهنمایی‌های ایشان در‌باره‌ کتاب سیدجمال‌الدین اسدآبادی محروم شدم...» علاوه بر آیت‌الله خامنه‌ای، آقای صاحبی در این سال‌ها با برخی دیگر از روحانیون انقلابی همچون شهید مدنی، آیت‌الله خزعلی و آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله ربانی شیرازی نیز آشنا شده بود.

فعالیت‌های مبارزاتی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی

محمد جواد صاحبی در سال 1357 و در اوج مبارزات مردم ایران، به قم رفت. وی در یک کتابفروشی در قم به فعالیت‌های مبارزاتی خود ادامه داد و در آن کتابفروشی، جزوات، اعلامیه‌ها، توضیح‌المسائل و تصاویر امام خمینی را نشر و توزیع می‌کرد. به گفته صاحبی: «آن کتابفروشی اولاً پاتوقی برای آشنایی نیروهای مذهبی و انقلابی با یکدیگر بود و ثانیاً مکانی برای توزیع رساله، اعلامیه و عکس امام شده‌بود.» وی در آن سال‌ها در تظاهرات و راهپیمایی‌ها نیز شرکت می‌کرد.

گوشه‌ای از فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

مرحوم صاحبی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار فعالیت‌های فرهنگی، در امور سیاسی هم فعال بود. وی در این سال‌ها به واسطه شهید سید حسن شاهچراغی به حزب جمهوری وصل شد و کمی بعد با راهنمایی آیت‌الله خامنه‌ای، در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول فعالیت شد. تا اینکه: «یک شب آقای مصطفی میرباقری آمد و گفت که پیشنهادی برای شما دارم و آن اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شده و شرایط فوق‌العاده حساس و بحرانی است زیرا بچه‌هایی که به عضویت سپاه درمی‌آیند هیچ‌گونه آموزشی ندیده‌اند و واقعاً به افرادی مثل شما در آنجا احتیاج است. فردای آن روز من به مرکز عملیات سپاه واقع در پادگان ولیعصر(عج) رفتم...» و به این ترتیب، صاحبی به کار آموزش نیروهای سپاه مشغول شد.

دبیری شورای دین‌پژوهان کشور، تاسیس نشریه کیهان اندیشه، تدریس در دانشگاه، برگزاری یا مشارکت در کنگره‌های علمی و دینی همچون کنگره سید جمال‌الدین اسدآبادی، کنگره امام خمینی و عاشورا، کنگره شرف‌الدین عاملی، کنگره شیخ فضل‌الله نوری، کنگره میرزاکوچک‌خان جنگلی و... و تالیف کتاب بخش دیگری از سوابق و فعالیت‌های فرهنگی و علمی محمدجواد صاحبی بود.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها