کد خبر: 393039
|
۱۳۹۹/۰۱/۰۷ ۱۴:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های جدید چه تاثیری بر جامعه خواهند گذاشت؟

تکنولوژی‌های جدید و هوش مصنوعی جامعه، اقتصاد و سیاست را تغییر می‌دهند. افرادی که مالک و کنترل‌کننده قدرتمندترین سیستم‌های دیجیتالی آینده هستند کنترل و نظارت بسیار زیادی بر ما خواهند داشت. بسیاری از مردم از سطح نظارت موجود کمترین اطلاعی ندارند. با وجود این، مردم همزمان با آگاه شدن از این واقعیت رفتار خود را تغییر می‌دهند و این خود نوعی از قدرت محسوب می‌شود که هرچند ظریف، اما مهم است.

هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های جدید چه تاثیری بر جامعه خواهند گذاشت؟
کد خبر: 393039
|
۱۳۹۹/۰۱/۰۷ ۱۴:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| چه چیزهایی باید از آینده‌ای بدانیم که هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های جدید آن را شکل خواهد داد؟

به گزارش اعتمادآنلاین ، مجله فوربس طی یادداشتی درباره کتاب «سیاست‌ آینده: زندگی در کنار هم در جهانی دگرگون‌شده با تکنولوژی» از جیمی ساسکیند، نویسنده و برنده جایزه به این موضوع می‌پردازد.

ترندهایی که تمدن را تغییر می‌دهند

تکنولوژی جامعه را دگرگون می‌کند. دیجیتالیزه شدن جهان شیوه زندگی ما را به چالش می‌کشد. این تغییرات تسهیلات و شیوه‌های جدید حل مساله‌ را پیش روی ما می‌گذارد که پیشتر هرگز ممکن نبود. در کنار این مزیت‌ها، چالش‌هایی نیز وجود دارد که چیره شدن بر آنها ضرورت است.

هوش مصنوعی

در اینجا به سه ترند مهم تمدنی اشاره می‌کنیم که تفاوت قابل ملاحظه‌ای با نمونه‌های پیشین دارد.

1. رشد فزاینده سیستم‌های قدرتمند

در حال حاضر در جهانی زندگی می‌کنیم که سیستم‌های غیرانسانی می‌توانند کارهایی را انجام دهند که پیشتر تنها انسان‌ها قادر به انجامش بودند. در بعضی از موارد این سیستم‌های غیرانسانی می‌توانند کارها را بسی بهتر از انسان‌ها انجام دهند. اکنون هوش مصنوعی می‌تواند کارهایی نظیر تقلید صدای انسان، ترجمه زبان و تشخیص سرطان را بر عهده گیرند. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند اسناد حقوقی را پیش‌نویس کند، با انسان بازی کند و حتی او را شکست دهد. اکنون در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که سیستم‌ها می‌توانند وظایفی را انجام دهند که امکان تحققش را در طول زندگی خودمان غیرممکن تصور می‌کردیم.

2. سیستم‌ها بیشتر همه‌گیر می‌شوند

به گفته ساسکیند: «مرز بین آنلاین و آفلاین، فضای واقعی و سایبری به مرور اهمیت و معنایش را از دست خواهد داد. سیستم‌ها تواناتر شده و در جهان واقعی ادغام می‌شوند.» پیشتر به سادگی تشخیص تکنولوژی از غیرتکنولوژی میسر بود. امروز، و به شکل فزاینده‌ای در آینده، تکنولوژی در جهان ما و در اشیای پیرامون ما ادغام خواهد شد. ما پیش از این هیچ تصوری از خانه‌های هوشمند و تجهیزات داخل منزل یا تکنولوژی‌های شهرهای هوشمند پر از حسگر نداشتیم.

3. جامعه‌ای به شدت کمّی‌شده

ساسکیند می‌گوید: «داده‌هایی که امروز طی چند ساعت تولید می‌شود از داده‌هایی که از ابتدای تاریخ تا 2003 تولید شد بیشتر است؛ این یعنی هنگامی که داده‌ها دریافت، ذخیره و مرتب می‌شود، افرادی که کنترل آنها را در اختیار دارند فهمی از زندگی ما پیدا می‌کنند که هیچ‌کسی در هیچ زمانی از تاریخ بشر کمترین تصوری از آن نداشت. آنها می‌توانند به آنچه ما فکر می‌کنیم، به چیزهایی که برایمان اهمیت دارد، یا احساسات‌مان، جایی که می‌رویم و افرادی که با آنها در ارتباط هستیم دسترسی پیدا کنند. ما در دنیای امروز از خودمان ردپایی به دریچه قلب و روح فردی و جمعی‌مان به جای می‌گذاریم که هیچ فیلسوف، شاه یا روحانی‌‌ای در گذشته حتی تصورش را نمی‌کرد.»

این سه ترند با چنان سرعتی در حال رشد است که به نظر نمی‌رسد تغییری که در ما انسان‌ها رقم خواهد زد اجتناب‌پذیر باشد. پیشتر هرگز مجبور نبودیم در کنار چنین سیستم‌های قدرتمند غیرانسانی‌ای زندگی کنیم. ما هرگز زندگی در پیرامون تکنولوژی‌هایی را که هرگز خاموش نمی‌شوند تجربه نکرده‌ایم. ما هرگز در دنیایی نبوده‌ایم که همه چیز زندگی‌مان تا این حد به «داده» تبدیل شود. ساسکیند در کتاب خود، سیاست آینده، این تغییرات را بررسی می‌کند و با توجه به تغییراتی که در انتظار جامعه آینده است، پیشنهادهای خود را درباره آنچه باید انجام دهیم یا به آن فکر کرده و برایش تئوری‌پردازی کنیم ارائه می‌دهد.

«امر دیجیتالی امر سیاسی است»

ساسکیند پیش‌بینی می‌کند: «امر دیجیتالی امر سیاسی است. ما به جای آنکه این تکنولوژی‌ها را از منظر مصرف‌کنندگان و سرمایه‌داران ببینیم، باید آنها را از نگاه شهروند بنگریم. افرادی که مالک و کنترل‌کننده قدرتمندترین سیستم‌های دیجیتالی آینده هستند کنترل بسیار زیادی بر ما خواهند داشت.»

هوش مصنوعی

تکنولوژی‌ها اعمال قدرت می‌کنند. آنها قوانینی دارند که ما باید رعایت کنیم و افرادی که این قوانین را می‌نویسند قدرتی فزاینده کسب می‌کنند. در جامعه ما 2 گروه عمده وجود دارد: نخست دسته‌ای که از تکنولوژی بهره‌مند می‌شوند، و دیگر آنهایی که قدرت تکنولوژی را اعمال می‌کنند؛ دولت‌ها و حاکمانی که از تکنولوژی و نظارت برای اجرای قوانین استفاده می‌کنند و شرکت‌های بزرگ، خصوصاً شرکت‌های تکنولوژی یا شرکت‌هایی که با استفاده از تکنولوژی‌های متعدد به سرعت در حال نوشتن «قوانینی» هستند که ناگزیر از تبعیت از آنها خواهیم شد (مثلاً به محدودیت 280 کاراکتر در توییتر توجه کنید).

افراد دیگر می‌توانند با جمع‌آوری داده‌ها درباره ترجیحات ما، تاریخچه جست‌وجوی ما در اینترنت و غیره، نفوذ بیشتری بر ما اعمال کنند. آنها می‌دانند چه چیزی باعث تحریک ما می‌شود و چه چیزهایی برای ما حکم «هویج» و «چماق» را خواهند داشت؛ مثلاً در نمونه «کمبریج آنالیتیکا» و رقابت‌های انتخاباتی 2016 آمریکا، این شرکت هزاران داده از 200 میلیون آمریکایی در اختیار داشت. این داده‌ها به شرکت امکان داد تصویری از یک کاندیدا ارائه کند که با ترجیحات، تعصبات و تمایلات افراد در جامعه تطابق بیشتری داشته باشد.

جان کلام: هرچه داده‌های بیشتری درباره ما جمع‌آوری شود، اقناع، تاثیرگذاری و کنترل ما برای دیگران ساده‌تر می‌شود. افزون بر این، صرف دانستن اینکه داده‌هایی درباره ما جمع‌آوری می‌شود، احتمال تغییر رفتار ما را بیشتر می‌کند. بسیاری از مردم از سطح نظارت موجود کمترین اطلاعی ندارند. ساسکیند معتقد است، همزمان با آگاه شدن مردم از این واقعیت که ما همواره تحت نظارت هستیم، آنها رفتار خود را تغییر می‌دهند و این خود نوعی از قدرت محسوب می‌شود که هرچند ظریف، اما مهم است.

تکنولوژی درک از کنترل و قدرت را تغییر می‌دهد

ما در حال حاضر برای اطلاع یافتن از اخبار جهان به شخص ثالثی نیاز داریم و این شخص ثالث عموماً به واسطه تکنولوژی دیجیتالی با ما در ارتباط است. ما اخبار را از طریق فید و به لطف تکنولوژی‌هایی دریافت می‌کنیم که برایمان انتخاب می‌کند کدام بخش محدود از واقعیت را نگاه کنیم. باید بپذیریم مالکان و کنترل‌کنندگان تکنولوژی‌ فیلترکننده درک ما از واقعیت هستند. آنها قدرت بسیار زیادی دارند زیرا عمیق‌ترین احساسات ما و فهم جمعی ما از آنچه مهم است را شکل می‌دهند.

هوش مصنوعی

قدرت سایه خود را روی مفاهیم ساده سیاسی دیگری نظیر دموکراسی می‌افکند. شیوه اندیشیدن آنلاین فرایند دموکراتیک را تغییر می‌دهد. پرسش‌های جدیدی درباره مفهوم آزادی مطرح می‌شود. در جهانی که قوانینش را نه دولت‌ها بلکه شرکت‌های خصوصی (و اغلب بی‌توجه به اصل بیشینه کردن آزادی) تعیین می‌کنند، زندگی به چه شکل خواهد بود؟

عدالت چه معنایی خواهد داشت؟ زندگی در جهانی که دسترسی شما به چیزهایی نظیر شغل، بیمه یا اعتبار با الگوریتم‌هایی انجام شود که لزوماً منصفانه نیستند چگونه خواهد بود؟ به عنوان مثال، سیستم‌های تشخیص چهره‌ای وجود دارد که رنگین‌پوستان را نمی‌بیند زیرا با توجه به داده‌های سفیدپوستان تنظیم شده است. به طور مشابه، نرم‌افزارهای تشخیص صدا نیز ممکن است لهجه‌های مختلف را به خوبی متوجه نشود. پیشتر چنین مشکلاتی را مسائل مهندسی‌شده می‌دانستند، اما ساسکیند آنها را مشکلاتی سیاسی قلمداد می‌کند.

مطالبه شفافیت

اگرچه افراد قدرت بهبود بهداشت دیجیتالی را دارند، اما به لحاظ فردی، یک نفر قدرت رفع این مسائل را ندارد. اینها مشکلاتی هستند که باید از طریق ابزار و مکانیسم‌های جمعی اصلاح شوند. ساسکیند بر این پندار است که اگر قرار باشد قوانین بازی برای همه تغییر کند، در این صورت قانون، فرایند قانون‌گذاری و مقررات باید تغییر کند.

هرچند عده‌ای در مورد اصلاح قوانین و وضع مرزها برای استفاده از تکنولوژی به دولت‌ها بی‌اعتماد هستند، ساسکیند معتقد است اگر نمی‌خواهیم در جهانی زندگی کنیم که به سادگی تحت نفوذ نیروهای نامرئی و فراتر از کنترل خودمان باشیم، باید کمی به سیاست اعتماد کنیم.

در جامعه سرمایه‌داری شرکت‌های تکنولوژی را انسان‌هایی مدیریت می‌کنند که به دنبال سود هستند. اگرچه این موضوع به‌خودی‌خود هیچ مشکلی ندارد، اما ما سیستم‌های سیاسی‌ را خلق کردیم که هنگام خروج اوضاع از کنترل، آنها مسئول خواهند بود. به همین دلیل است که برداشتن گام‌های سیاسی در جهانی که تکنولوژی آن را دگرگون می‌کند موضوعی حیاتی است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها