«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
بهار و بیم و امید در دوران همهگیری کرونا/ پیام بهار بازگشت دوباره زندگی است
اگر ویروس کرونا از قوانین ادبیات دوران باستان تبعیت میکرد، باید اواسط زمستان در همه دنیا گسترش مییافت. در حالی که برگهای درختان فرو میریخت و طبیعت با سرمای زمستان دست و پنجه نرم میکرد، ما هم در مرگ و سرما احاطه میشدیم. اما این پاندمی عصر جدید از تمام قوانین ساختگی پیشینیان ما سرپیچی کرده و دقیقاً در آغاز بهار از راه رسیده است؛ فصلی که نماد زندگی دوباره است.
اعتمادآنلاین| در حالی که اخبار از نزدیک به هزار مرگ در روز میگوید، بیرون پنجره آفتاب در میان آسمان میدرخشد و شکوفهها روی درختان چشمنوازند.
ناعادلانه است، خصوصاً برای آنهایی که در آپارتمانهای کوچک بدون حیاط و باغچه و باربیکیو قرنطینه شدهاند، آسمان آفتابی و هوای بهاری لذتی است دور از دسترس که تنها از دور میتوانند به نظارهاش بنشینند. حتی برای کسانی که به اندازه کافی خوششانس هستند که باغچه کوچکی داشته باشند، باز هم شرایط دردناک است. بهار سمبول زندگی دوباره است در حالی که اطراف ما را مرگ و اندوه فرا گرفته است.
وقتی زمان مفهوم خود را از دست میدهد
در این شرایط شاید حرف زدن از زمان وقتی حتی روزها را هم گم کردهایم دشوار باشد؛ وقتی تقویم و حتی ساعت برای ما غریبه هستند. برای کسانی که مجبور به دورکاری هستند اوضاع حتی گیجکنندهتر است. محیط این حس را القا میکند که زمان کار کردن نیست، اما تعطیلاتی هم وجود ندارد. فاصله میان محیط خانه و محیط کار برداشته شده و در عین حال خروج از خانه هم ممکن نیست. همه چیز غیرشفاف و گیجکننده است.
اما شاید همزمان شدن قرنطینه و شیوع کرونا با بهار، دلگرمی و تسلی هم به همراه داشته باشد. در شرایط عادی شاید مردم اهمیت چندانی به اعیاد مذهبی ندهند، اما حالا که تقویم شبیه یک برگه سفید خالی است و هیچ بازی ورزشی هم انجام نمیشود، اعیاد باستانی تنها چیزی است که برایمان باقی مانده.
حالا روز عید پاک برای مسیحیان و روز عید فصح برای یهودیان بیش از همیشه اهمیت پیدا کرده است. اعیادی که به صورت سنتی زمانی برای دور هم جمع شدن خانوادهها بودند.
اکنون که مردم مجبورند در خانه بمانند، حداقل تکنولوژی شرایطی فراهم کرده که خانوادهها از طریق گوشیهای هوشمند یکدیگر را ببینند و سنتهای گذشته را زنده کنند.
در روزهای عجیبی که پشت سر میگذاریم میتوانیم مردمان گذشته را بهتر درک کنیم. زمانی که مصریها با 10 طاعون و بیماری دستوپنجه نرم میکردند و دعا میکردند تا این امتحان الهی زودتر به پایان برسد. حالا همه این داستانها برای ما باورپذیرتر است.
در روایتهای باستانی همیشه پیامی از امیدواری وجود دارد
در روایتهای باستانی و اعیادی همچون عید پاک همیشه داستانی از امیدواری وجود دارد؛ از رهایی پس از اسارت و تولد دوباره پس از مرگ. در همه آنها این پیام نهفته است که از پس بزرگترین مصائب هم شروع دوبارهای ظاهر خواهد شد.
شاید در شرایط فعلی از امید گفتن ابلهانه به نظر برسد. ما هنوز در اسارت کرونا به سر میبریم. نمیتوانیم از خانههایمان خارج شویم و دکترها و پرستاران برای محافظت از خود در مقابل ویروس حین مراقبت از بیماران امکانات کافی ندارند. چنین مینماید که همه تصمیمات دولتها تا اینجا با شکست مواجه شده است.
مردم میمیرند. هزاران نفر در روز. و ما حتی نمیتوانیم تصور کنیم وقتی ویروس به کشورهایی برسد که به لحاظ سیستم بهداشت و درمان به شدت آسیبپذیرند (به عنوان مثال آفریقای مرکزی) چه فاجعهای به وقوع خواهد پیوست؛ جایی که برای یک جمعیت پنج میلیونی تنها سه دستگاه تنفسی وجود دارد.
زندگی دوباره بازخواهد گشت
با وجود این، مردم بیصبرانه در انتظار دیدن روشنایی در پایان این تونل هستند. همه میخواهند بدانند این دوران کی و کجا به پایان خواهد رسید.
از سویی همانطور که نمیدانیم بدن چقدر سریع و کامل از ویروس کرونا بهبود پیدا خواهد کرد، نمیدانیم که اقتصاد جهان نیز چطور و کی به شرایط قبلی بازخواهد گشت. و جامعه چه تغییری خواهد کرد. اطلاعات ما در مورد این مسائل بسیار اندک است.
با همه اینها اما پیام بهار و اعیاد سنتی یک چیز است: زندگی دوباره بازخواهد گشت. به هر طریق ممکن.
این واقعیت شاید دلگرمی اندکی به همراه داشته باشد، اما دستکم میتوان برای چند ساعتی در این روزهای عجیب به آن فکر کرد.
دیدگاه تان را بنویسید