«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
چرا در طول همهگیری احساس میکنیم زمان دیرتر میگذرد؟
وقتی با اطرافیان و دوستان خود صحبت میکنیم، اکثر آنها عقیده دارند که روزها دیرتر از معمول میگذرد. برخی نیز باور ندارند که به همین زودی یک سال از شیوع کرونا گذشته است. هانری برگسون برای این گذر زمان اصطلاحی به نام «دیرند» را بیان کرده و آن را عامل این احساسات ما میداند.
اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده - بسیاری از مردم در طول شیوع ویروس کرونا احساس میکنند که زمان کند شده و فقط چند ماه از سال جدید سپری شده است. با وجود اینکه عقربه ساعتها مثل همیشه در حال کار کردن است اما گویی روزها کشدارتر شده و بعضی از ماهها طولانیتر از قبل به نظر میرسند. همه میدانیم که یک دقیقه 60 ثانیه است ولی سال 2020 ما را مجبور کرد که نوع متفاوتی از زمان را احساس کنیم.
به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، هانری برگسون (Henri Bergson) فیلسوف فرانسوی که در سال 1941 درگذشت ایدهای را مطرح کرد که میتواند به ما کمک کند تا بفهمیم چرا امسال زمان تا این حد عجیب بر ما گذشته است.
برگسون بیان میکند که زمان 2 چهره دارد. اولین چهره آن «زمان عینی» است؛ یعنی زمان ساعتها، تقویمها و جداول زمانی. دومین چهره زمان la durée (مدتزمان یا دیرند) و «زمان زیسته» (lived time) است که زمان تجربه ذهنی و درونی ماست. این زمان همانی است که ما آن را احساس و زندگی میکنیم.
برگسون متوجه شد که ما اغلب به «دیرند» توجه نمیکنیم. ما نیازی نداریم که به این زمان اعتنا کنیم چون «زمان عینی» بسیار مفیدتر است؛ اما میتوان نگاه کوتاهی به تفاوت این 2 انداخت. کشش زمان عینی بین سه تا چهار عصر مشابه هشت تا 9 شب است؛ اما در دیرند چنین نیست. میدانیم که اگر در طول زمان اول (بین سه تا چهار عصر) در مطب دندانپزشکی و در طول زمان دوم در مهمانی باشیم اولی طولانیتر از یک ساعت دوم به نظر میرسد.
یکی از مثالهایی که برگسون دوست داشت در انیمیشن AntZ به تصویر کشیده شده بود. در اواسط فیلم 2 مورچه به کف کفش پسربچه میچسبند و گفتوگویی 2 دقیقهای بین مورچهها صورت میگیرد، در حالی که پسرک تنها چهار یا پنج قدم برداشته بود و مدت پیادهروی او طولانی نبود.
اگر توجه خود را از «زمان عینی» به «دیرند» متمرکز کنیم، میتوانیم دریابیم که چرا در سالی که رو به اتمام است این احساس عجیب را داشتهایم. در دوران قرنطینه دیرند برای بسیاری از افراد کندتر شد و این ساعات هنگام تابستان که کمی از محدودیتها برداشته شد سرعت گرفت.
از نظر برگسون هیچ 2 لحظهای از دیرند نمیتوانند کاملاً مشابه هم باشند. رسیدن قطار در بازه زمانی مشخص از زمان عینی همیشه در لحظه یکسانی رخ میدهد؛ اما احساسات و خاطرات گذشته ما بر تجربههای کنونی ما از زمان تاثیر میگذارند. افراد خوششانسی که دچار این بیماری نشده یا پیامدهای منفی آن برایشان اتفاق نیفتاده ممکن است در مواردی که مرتبط به اولین قرنطینه بود احساس «تازگی» کنند؛ مثلاً فروش تجهیزات ورزشی در آن زمان افزایش یافت، برخی شروع به یادگیری زبان کردند و بعضی از مردم نان و کیک پختند. دلیل اینکه ما به دنبال آن هستیم تا همان طرز فکر اولیه را داشته باشیم چیزی است که برگسون میگوید باعث «طعمدار» شدن زندگی اولیه ما شده بود. وقتی به یاد آوریم که چقدر از ماندن در خانه خسته شده بودیم، آن هنگام است که متهای یوگا را کنار میگذاریم تا در گوشه اتاق خاک بخورند.
برگسون عقیده دارد که سرعت دیرند به اختیار انسان ارتباط دارد که همیشه تحت تاثیر خاطرات خاص و ذهنی گذشته است و با انتظار آمدن آینده شکل میگیرد. پس فقط زمان حال نیست که دگرگون شده؛ شیوع بیماری همهگیر ایدههای ما درباره گذشته و آینده را هم تغییر داد. اکنون اگر به گذشته نگاه کنیم، درمییابیم که چقدر تلاش برای به خاطر آوردن اینکه آیا آتشسوزی استرالیا چند ماه پیش اتفاق افتاد یا امسال این آتشسوزی رخ داد یا سال گذشته بسیار دشوار است.
به همین ترتیب اگر به آینده بنگریم، احساسات ما بین زمان حال و آینده غیرطبیعی جلوه میکند. چه موقع به سفر برویم؟ چه مدت طول میکشد تا دوباره عزیزانمان را ببینیم؟ ما بدون علائم خاصی در زمان عینی گذشت زمان را احساس میکنیم ولی چون کاری انجام نمیدهیم آن را کند احساس میکنیم و در زمان حال درمیمانیم. حالا اگر به طور قطع بفهمیم که زندگیمان در طول سه ماه آینده به صورت نرمال درخواهد آمد آن وقت دیرند با سرعت بیشتری میگذرد؛ اما چون نمیدانیم چه خواهد شد این زمان عینی کش میآید.
امسال گویی زمان تقویمها و شمارش روزها و هفتهها به دیرندی که ما در آن زمان زندگی کردیم ربطی نداشت. اگر ادعای چالشبرانگیز برگسون را بپذیریم که فقط دیرند (duration) واقعی است و زمان عینی صرفاً ساختاری بیرونی است که به زندگی ما تحمیل میشود، میتوان گفت این همهگیری باعث خلق نگرشی جدید به ماهیت اساسی زمان شد.
دیدگاه تان را بنویسید