جزئیات رویدادهای دهه 60 از زبان محمدجواد نصراصفهانی
در نیمه سال 60 و در پی شهادت رجایی و باهنر، طبق اصل 130 قانون اساسی شورای موقت ریاستجمهوری با حضور اکبر هاشمیرفسنجانی (رییس مجلس) و موسوی اردبیلی (رییس دیوان عالی کشور) تشکیل شد.
اعتمادآنلاین| سال 1360 یکی از دردناکترین سالهای ایران بعد از انقلاب اسلامی بود. ترورها و حوادث تلخ و ناگوار که منجر به شهادت رییسجمهور، نخستوزیر، رییس دیوان عالی کشور، 8 وزیر، 30 نماینده مجلس، فرماندهان سپاه و ارتش و مردم شد.
اعتماد آنلاین در ادامه این گزارش نوشت: در نیمه این سال و در پی شهادت رجایی و باهنر، طبق اصل 130 قانون اساسی شورای موقت ریاستجمهوری با حضور اکبر هاشمیرفسنجانی (رییس مجلس) و موسوی اردبیلی (رییس دیوان عالی کشور) تشکیل شد.
بروز اختلافات سیاسی- ایدئولوژیک بین دو جریان اسلامی و ملی طی دوران 9 ماهه دولت موقت و 17 ماه ریاستجمهوری بنیصدر از یکسو و درگیریهای مسلحانه و ترور شخصیتهای موثر جریان اسلامی توسط بخشی از جریان چپ همچون سازمان مجاهدین خلق از سوی دیگر، انزوای جریان ملی و حذف جریان چپ را به همراه داشت.
در میانه سال 1360 در حالی جامعه به استقبال انتخابات سومین دوره ریاستجمهوری میرفت که در این دوره از انتخابات و با تلاشهایی که از سوی اعضای حزب جمهوری اسلامی، بهویژه اکبر هاشمیرفسنجانی صورت گرفت، امام به دلیل اضطرار و کماقبال بودن سایر نامزدها، با ریاستجمهوری روحانیون موافقت کردند.
با آغاز ثبتنام از نامزدها برای شرکت در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری، 44 نفر ثبتنام کردند. پس از بررسی صلاحیت این افراد توسط شورای نگهبان، صلاحیت آیتالله خامنهای، آیتالله مهدویکنی، سید علیاکبر پرورش، سیدرضا زوارهای و حسن غفوریفرد برای شرکت در سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری تایید شد.
با اعلام اسامی نامزدهای تایید صلاحیتشده، احزاب و گروهها نسبت به این انتخابات اعلام مواضع کردند. اقبال اکثر گروهها به آیتالله خامنهای، دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بود.
علاوه بر حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان و بسیاری دیگر از گروهها و شخصیتها از نامزدی ایشان در این دوره از انتخابات حمایت کردند.
یک روز مانده به زمان برگزاری انتخابات، آیتالله مهدویکنی با اعلام اینکه بهترین فرد برای این مسوولیت، آیتالله خامنهای است، انصراف داد. با انصراف آیتالله مهدویکنی، 4 نامزد باقیمانده در 10 مهرماه 1360 به رقابت پرداختند.
از مجموع 16847715 رای ماخوذه، معادل 3/74 درصد واجدان شرایط، آیتالله خامنهای با کسب 16008579 رای، معادل 95 درصد آرا، به عنوان سومین رییسجمهور تاریخ ایران انتخاب شدند. سید علیاکبر پرورش با 341847 رای (2 درصد)، حسن غفوریفرد 80545 رای (48/0 درصد) و سیدرضا زوارهای 59058 رای (35/0 درصد) از کسب کرسی ریاستجمهوری بازماندند.
تا میانه سال 1360 با توجه به حضور رقبایی از جریان ملی و چپ، جریان اسلامی که متشکل از حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و موتلفه اسلامی بود با حفظ اتحاد خود، همواره قدرتمند برابر رقبا حاضر بودند. در بین تمامی این گروهها، حزب جمهوری اسلامی با گسترش سراسری و استقبالی که از آن توسط جامعه شده بود نقش کلیدی را در جریان اسلامی داشت.
با انزوای جریان ملی و حذف جریان چپ، فضای سیاسی جامعه تماما در اختیار حزب جمهوری اسلامی قرار گرفت. پیدایش این فضای بدون رقیب، باعث شد تا اختلافات درونی حزب جمهوری اسلامی، عمدتا در مسائل اقتصادی آشکار گردد.
جناح راست حزب، مدافعان اقتصاد سنتی بازار، با محوریت جمعیت موتلفه اسلامی و افرادی همچون حبیبالله عسگراولادی، اسدالله بادامچیان، سید علیاکبر پرورش، حسن آیت، حسن غفوریفرد، علیاکبر ولایتی و سیدرضا زوارهای و جناح چپ حزب، مدافعان اقتصاد دولتی، با محوریت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و افرادی همچون سید محمد موسویخویینیها، میرحسین موسوی، سید محمدکاظم موسویبجنوردی، سید محمد خاتمی و نجفقلی حبیبی تشکیل شد. با تقدیم استعفای کابینه آیتالله مهدویکنی به رییسجمهور جدید در 23 مهرماه 1360، نخستین نمایش این اختلاف در خارج حزب و به هنگام معرفی نخستوزیر جدید به مجلس بروز کرد.
در میان گمانهزنیهایی در این زمینه، نام سید علیاکبر پرورش، سید محمد غرضی، میرحسین موسوی، علیاکبر ولایتی و مصطفی میرسلیم بیشتر در محافل سیاسی مطرح بود. نخست، علیاکبر ولایتی که حمایت جناح راست حزب در مجلس را داشت، با کسب 74 رای موافق، 80 رای مخالف و 38 رای ممتنع از کسب رایاعتماد برای کسب کرسی نخستوزیری بازماند.
نفر بعدی محمد غرضی بود که در یک جلسه غیرعلنی با 60 رای موافق برابر 80 رای مخالف و 44 رای ممتنع، نتوانست رایاعتماد مجلس را کسب نماید.
سرانجام در جلسه علنی 7 آبانماه 1360، میرحسین موسوی که حمایت جناح چپ حزب را در مجلس داشت، توانست با کسب 115رای موافق برابر 32 رای مخالف و 48 رای ممتنع، رای اعتماد مجلس شورای اسلامی را برای کسب کرسی نخستوزیری به دست آورد. پس از انتخاب نخستوزیر، با ارایه لیست کابینه به مجلس، مخالفتهای نمایندگان جناح راست حزب در مجلس با تعدادی از وزرای منتسب به جناح چپ همچون محمد سلامتی (کشاورزی) و سید مصطفی هاشمیطبا (صنایع) و مخالفتهای نمایندگان جناح چپ حزب در مجلس با تعدادی از وزرای منتسب به جناح راست همچون احمد توکلی (کار و امور اجتماعی)، حبیبالله عسگراولادی (بازرگانی) و حسن غفوریفرد (نیرو)، این اختلافها علنیتر شد.
این اختلافات روزبهروز بیشتر شد تا جاییکه در آستانه انتخابات مجلس دوم در بهار 1363، دو لیست انتخاباتی ازسوی جریان اسلامی منتشر شد.
یکی از سوی جناح چپ با محوریت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دفتر تحکیم وحدت و دیگری ازسوی جناح راست با محوریت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
سال بحرانی 1360 درحالی به انتها میرسید که با روی کار آمدن دولت میرحسین موسوی، دولت نیز کنار مجلس به ریاست اکبر هاشمیرفسنجانی و دیوان عالی کشور به ریاست عبدالکریم موسوی اردبیلی در اختیار حزب جمهوری اسلامی قرار گرفت.
با تقویت اوضاع امنیت داخلی کشور، فعالیتهای تروریستی متوقف شد. اوضاع داخلی کشور روی آرامش را به خود دید و تمام قوا تمرکز خود را بر جبهههای جنگ تحمیلی قرار دادند که موفقیتهای چشمگیری همچون شکست حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر به دست آمد.
دیدگاه تان را بنویسید