نگاهی به افسانه آدمخواران قبیله کرووای اندونزی
قبیله کرووای قبیله جذابی است که اخیرا در پاپوآ گینه نو کشف شده است. تا قبل از دهه میلادی70، هیچ سابقه تماس قبلی بین آنها و دنیای خارج وجود نداشته است.
اعتمادآنلاین| آماج رحیمیمیدانی . متخصص توسعه پایدار و منابع طبیعی نوشت:
چندین سال پیش و قبل از اینکه ویروس کرونا بلای جان انسانهای این کره خاکی بشود، مجبور بودم به دورافتادهترین نقاط زمین سفر کنم تا هم پیشرفت پروژه خود را از نزدیک پیگیر باشم و هم به قول شاعر «پخته» شوم.
به گزارش شرق، چون کشورهایی که به آنها سفر میکردم پروازهای مستقیم نداشت، مجبور بودم با چندین پرواز به محل مأموریت سفر کنم که بسیار خستهکننده بود، ولی شوق دیدن خنده یک کودک، پیشرفتدادن وضعیت زندگی یک خانواده و حل یک مشکل حتی بسیار کوچک همیشه موجب میشد مشتاقتر از همیشه پیشقدم این مأموریتها بشوم.
بیشتر مأموریتهای من در جنوب اقیانوس آرام و در جزایر کوچک این ناحیه بود. در جنوب اقیانوس آرام جزایر زیادی هستند با مردمانی آرام که برای سالیان دراز دور از هرگونه تمدن با آدابورسوم خاص خودشان زندگی میکنند. امروزه و در عصر ارتباط این مردمان هم با فرهنگهای دیگر کشورها و مردمان آشنا شدند و همین باعث تغییر و فراموشی بسیاری از آدابورسوم آنها شده است. به تمام کسانی که در این جزایر زندگی میکنند پسیفیک آیلندرز (Pacific Islanders) میگویند. از نظر نژادی، این افراد به سه نژاد بر اساس ناحیه جغرافیایی، تقسیم میشوند:
1- میکرونزی: که شامل هاواییاییهای بومی (هاوایی)،
سامواییها (ساموآ و ساموآ آمریکا)، توکلاویاییها (توکلائو)، تاهیتیان (تاهیتی) و تونگاییها (تونگا) میشود.
2- ملانزی: که شامل گوامانیها (گوام)، جزایر ماریانا (جزایر ماریانا)، سایپانیها (سایپان)، پالائوها (پالائو)، یاپسها (یاپ)، چوکیها (چووک)، پنپهها (پوپن)، کوثراییها (کوثرا)، مارشال (جزایر مارشال) و آی-کیریباثی (کیریباثی) میشود.
3- پلینزی: که شامل فیجیها (فیجی)، پاپوآ گینه نو (پاپوآ گینه نو)، جزایر سلیمان (جزایر سلیمان) و نی-وانواتو (وانواتو) است.
بیشترین جمعیت این نواحی در پاپوآ گینه نو، نیوزیلند (که اکثریت مردم آن اروپاییتبار هستند)، هاوایی، فیجی و جزایر سلیمان هستند. در تمام اقیانوس آرام و میان این همه جزایر کوچک و بزرگ (به غیر از استرالیا و زلاندنو) تنها دو دانشگاه وجود دارد که پاسخگوی نیازهای جمعیتی این مناطق نیست. مراکز درمانی و پزشکان انگشتشمار، بیماریهای نادر و داروهایی که هرگز به این مکانها نمیرسند، علاوه بر آن تغییرات اقلیمی شدید که برخی جزایر را در خطر ناپدیدشدن کامل قرار میدهند و انسانهایی که بیشتر از همیشه نیاز به کمک دارند و در عین حال نمیتوان و نباید که فرهنگشان را نادیده گرفت.
بحث درباره فرهنگهای مختلف در هر یک از این جزایر اگرچه جالب و سرگرمکننده است، اما تمرکز این مقاله تنها روی یکی از آخرین قبایل باقیمانده در جهان است که در این ناحیه زندگی میکنند و شهرتشان بهدلیل خوراک ویژهشان است. این مقاله به قبیله کرووای (Korowai) میپردازد. قبیله یادشده درپاپوآ گینه نو و در نزدیکی مرز اندونزی در جنگلهای این ناحیه زندگی کرده و از گوشت انسان تغذیه میکنند.
افسانهها در قبایل آدمخوارها
در قرن 17 افسانهای در منطقه ملانزیا رایج بود که ریشه در فرهنگ این نواحی داشت. آنها بر این اعتقاد بودند که در همه مکانها انسانهایی خارقالعاده با قدرتهای ماوراءالطبیعه زندگی میکنند که با کشتن و خوردنشان این قدرتها در سطح قبیله منتشر میشود. در این دوران در تمام این نواحی بازارهای گوشت انسان یافت میشد که بیشترین تمرکز در جزایر سلیمان، فیجی و پاپوآ گینه نو به چشم میخورد. این قبایل با بهرهگیری از طبیعت و ساخت ماسکهای رنگین یا با رنگکردن چهرههایشان خود و قبیله را از گزند انرژیهای منفی، سحر و جادو، بیماری و قحطی حفظ میکردند.
امروزه هنوز هم عدهای با مراجعه به وقایع جنگ جهانی و حفظ خانههایشان از گزند بمبها، ماسکها را موجب حفاظت از خود میدانند. در طبیعت، رنگها و شکلها هر یک معنای خاصی دارند. قبایل با تزیین خود به این رنگها و خالکوبی با شمایل خاص سعی میکردند تا ارواح را به وحشت انداخته و آنها را از قبیله خود دور کنند. برای مثال رنگها و اشکال موجود روی بدن نوعی عنکبوت با نام علمی Argiope appensa که زیستگاهش در این مناطق است، شباهت بسیار زیادی به رنگآمیزی و شمایل این ماسکها دارد.
آخرین قبیله بر فراز درختان
قبیله کرووای قبیله جذابی است که اخیرا در پاپوآ گینه نو کشف شده است. تا قبل از دهه میلادی70، هیچ سابقه تماس قبلی بین آنها و دنیای خارج وجود نداشته است. در حقیقت، دانشمندان معتقدند این قبیله ممکن است هیچگاه درک نکرده باشند که شخص دیگری غیر از خود آنها حتی وجود داشته است. سازمان اجتماعی Korowai بسیار کوچک است.
اقوام 10 تا 20نفره (معمولا سه تا پنج خانواده) مستقل از یکدیگر زندگی میکنند. هر طایفه از فرزندان یک جد است. سلسلهمراتبی وجود ندارد و همه اعضا، اعم از زن و مرد، همگی از حقوق یکسانی برخوردارند. با این حال، مردان قوی یا مسن بیشتر مورد احترام هستند. کودکان خردسال پسر و دختر با مادران، خواهران بزرگتر و مادربزرگهای خود زندگی میکنند. پس از آنکه پسران به هشت یا 10سالگی میرسند، به محض اینکه بتوانند چندین ساعت در سکوت در جنگل راه بروند، به پدران خود ملحق شده و آنها را در سفرهای شکار همراهی میکنند. یکی از برجستهترین شاهکارهای مهندسی قبیله منزوی و بدوی، توانایی آنها در ساخت خانههای درختی بزرگ است که ارتفاعشان در جنگلها به 50 متر میرسد. ا
ین خانه درختی از چوب ساخته شده و روی تکیهگاههایی قرار گرفته است که برای محافظت از اعضا در برابر روستاهای رقیب طراحی شدهاند. این سازههای اساسی فقط با نردبانهای چوبی قابل دسترسی هستند. قلب مرکزی بر روی یک درخت پایه و قطور ساخته شده است و از پوست نخل ساگو برای کف و دیوارها استفاده میشود.
سقف آن از برگهای ساگو ساخته شده است. گودالهای آتشنشانی نیز برای محافظت از کلبه ایجاد میشوند، زیرا بزرگترین تهدید، آتشسوزی است. اولین مورد ثبتشده از ملاقات دنیای خارج در سال 1974 با این قبیله بود، هنگامی که گروهی از دانشمندان به منطقه اعزام شدند. دانشمندان مشاهدات اساسی را انجام دادند و برخی کلمات و تکنیکهای محلی مانند آتشافروزی را یادداشت کردند.
امروزه بسیاری از کروواییها بر این باورند که افراد خارجی شیاطین و ارواح شیطانی را حمل میکنند. تصور میشد که تا دهه 70، آنها ممکن است هیچگاه درک نکرده باشند که شخص دیگری در جهان خارج از قبیله آنها وجود داشته است. برخی از آنها هنوز هم احتمالا هرگز در زندگی خود فرد سفیدپوستی را ندیدهاند. پاپوآ گینه نو یکی از کشورهای جهان است که در گذشته و حتی تا همین اواخر در آن آدمخواری صورت میگرفته است. قبیله کرووایی یکی از آخرین قبایل شناختهشده در جهان است که آدمخوار بوده است.
به دلیل اعتقاد کرووایی به ارواح شیطانی، لازم بود شخصی را که فکر میکردند توسط یک خاکوآ یا دیو تسخیر شده است، بکشند و بخورند. صحبتهایی وجود دارد که این عمل هنوز هم انجام میشود و برخی از اعضای قبیله این را بیان میکنند. با این حال دیگران معتقدند این ادعا فقط برای یک داستان خوب است تا انتظارات خارجیها را برآورده کند. در هر صورت، قبیله هنوز یک سابقه اخیر از آدمخواری دارد.
اعتقاد به سحر و جادوگری
جادوگری هنوز قسمت عمدهای از سیستم اعتقادی کرووایی را بازی میکند. درحالیکه مبلغین مسیحی از اواخر دهه 70 در این منطقه زندگی میکنند و برخی کروواییها را با موفقیت به مسیحیت تبدیل کردهاند، بسیاری از آنها مایل نیستند که از نظرات معنوی سنتی خود دست بکشند. شیاطین واقعی هستند و احتمالا هر بیماری کشندهای بیش از آنکه یک بیماری عفونی به یک جامعه واکسینهنشده برسد، به گردن ارواح شیطانی میافتد. کروواییها به روح نیاکان خود ایمان دارند و به نوعی تناسخ اعتقاد دارند و آیینها، عبارات و سنتهای جادویی بسیاری دارند.
ابزار شکار انسانها و حیوانات
بدون هیچ فناوری و زیرساختی، شکار بهصورت ابتداییتر -با تیر و کمان انجام میشود. این ابزارها نهتنها برای شکار حیوانات بلکه برای شکار افراد دیگر، متجاوزان از طایفههای رقیب یا خارجیهای ناخواسته نیز مورد استفاده قرار میگیرند. کمان پوشیده از خار است و این تا زمانی که صلح برقرار نکنند به دنیای بیرون نشان داده میشود. تبرهای بزرگ و تیز از جنس استخوان حیوانات و در بعضی موارد استخوان انسان و چنگالهای چهارشاخ برای فرو کردن در گوشت سخت انسان و حیوان ازجمله ابزارهای رایج در این قبیله است.
خوک اهلی دارای ارزش فرهنگی در جامعه کرووایی است و فقط در مراسم و یا در جشنها در موارد خاص خورده میشود. از سگها برای شکار استفاده میشود و دندانهای آنها نیز بسیار ارزشمند تلقی میشود. شکار خوک با تیر و کمان انجام میشود، درحالیکه کاسواریها (Casuarius)را با طناب میگیرند. برای ماهیگیری، کروواییها از تیر و کمان، سم و تلههای سبدمانند خود که در سدهای مصنوعی قرار میدهند، استفاده میکنند. در گذشته، تمساحها نیز به عنوان یک بخش مهم از رژیم غذاییشان شکار میشد.
Kuru؛ بیماریای برای انسانخوارها
Kuru نوعی اختلال تخریب عصبی نادر، صعبالعلاج و کشنده است که در گذشته در بین مردم Fore در گینه نو رایج بود. Kuru نوعی آنسفالوپاتی اسفنجیشکل (TSE: Transmissible Spongiform Encephalopathy) قابل انتقال است که براثر انتقال پروتئینهای غیرطبیعی تاشده پریونها (Prions) ایجاد میشود و علائمی مانند لرزش و ازبینرفتن هماهنگی ناشی از بازسازی سلولهای عصبی را درپی دارد. اصطلاح Kuru از واژه Fore Kuria یا Guria (لرزش) ناشی شده است، به دلیل لرزش بدن که از علائم رایج بیماری است. بهدلیل انفجارهای آسیبشناختی خنده که از علائم بیماری است، بهعنوان «بیماری خنده» نیز شناخته میشود.
اکنون بهطور گستردهای پذیرفته شده است که کورو ازطریق مردهخواری در میان اعضای قبیله Fore پاپوآ گینهنو شایع شده است. اعضای خانواده متوفی را بهطور سنتی طبخ میکردند و میخوردند، که تصور میشد به آزادسازی روح درگذشتگان کمک میکند. زنان و کودکان معمولا مغز را مصرف میکردند؛ اندامی که در آن پروتئینهای عفونی بیشترین غلظت را دارند، بنابراین این بیماری در میان زنان و کودکان شیوع بیشتری داشت.
دیدگاه تان را بنویسید