«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
توهم کاذب ناشی از دیدن تصاویر خیالی چگونه به وجود میآید؟
محققان با استفاده از تصاویر خیالی در تلاشند تا ارتباط دیدن این تصاویر و بروز توهمهای کاذب را توضیح دهند. تفاوت در عملکرد مغز انسانها به گونهای است که این توهمها تنها در برخی از افراد ظاهر میشود.
اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده- گفتههای زیر را بخوانید. فکر میکنید این جملات چه چیز را توصیف میکنند؟ فردی که روانگردان مصرف کرده یا کسی که خوابی آشفته را تعریف میکند؟
«احساس کردم میتوانم از طریق صفحه نمایش گوشی به مکانی دیگر بروم.»
«لیزرها به طرف نور رفتند و در اطراف آن حرکت کردند و ناگهان این طور احساس کردم که صفحه نمایش در حال بزرگ شدن است.»
«ساختمانهای سنگی قدیمی را دیدم... مثل قلعه بودند... داشتم بر فراز آنها پرواز میکردم.»
به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، در واقع این گفتهها را افراد پس از دیدن «Ganzflicker» بر رایانه خود به زبان آوردند. این پدیده تکانهای قرمز و سیاه است که هر کس میتواند به صورت آنلاین به آن دسترسی داشته باشد و محققان در آزمایشهای خود از آن استفاده میکنند. گنزفلیکر در کمتر از ده دقیقه حالات هوشیاری انسان را تغییر میدهد و هیچ اثری بر مغز باقی نمیگذارد و به محض دیدن آن تجربههای دیداری شروع میشوند.
مطالعه جدیدی که محققان در همین راستا انجام دادهاند نشان میدهد در حالی که برخی از مردم قلعه یا تصاویر پرشکنی را در گنزفلیکر میبینند، افراد دیگری هستند که نمیتوانند چیزی ببینند. محققان به نظریهای دست یافتهاند که میتوان منشأ این اختلافات را توضیح داد.
قسمتی از مغز ما، مثل صفحه نمایش رایانه، مسئول پردازش اطلاعات دیداری ماست (قشر دیداری) و بخشی دارد که از محیط نمونهبرداری کرده و عکسهای سریع از جهان اطراف ما میگیرد. به دیگر سخن، مغز ما اطلاعات حسی را با فرکانس مشخصی جمعآوری میکند. ما میتوانیم به لطف توانایی پیچیده مغز در پر کردن جاهای خالی، جهان را پویا و ممتد ببینیم.
مثلاً چشمان ما در خارج از مرکز بینایی یک نقطه کور دارند، اما شما به هر جا که نگاه میکنید نمیتوانید لکه سیاهرنگ را مشاهده کنید. قشر دیداری (visual cortex) ما نتایجی را از اطلاعات دیداری اطراف استنتاج میکند و این طور به نظر میرسد که دید ما کامل است. اگر اطلاعات حسی که پردازش میشود مثل گنزفلیکر باشد، باعث میشوند که با ریتم مغزتان تعامل برقرار کنند و نحوه تفسیر چیزی را که میبینید تغییر دهند.
گنزفلیکر (Ganzflicker) تجربهای از اطلاعات حسی غیرعادی در محیط خارج را نشان میدهد که به آن توهم کاذب (pseudo-hallucinations) میگویند. قبلاً تجربههای سادهای مثل دیدن نور لیزر یا رنگهای خیالی را در نتیجه واکنشی که بین گنزفلیکر و ریتم مغز وجود دارد توصیف میکردند؛ اما چگونه بعضی از افراد توهماتی مثل قلعههای سنگی قدیمی را دیدهاند؟
ظرفیت تصاویر ذهنی
مغز از مناطق مختلف تشکیل شده که این مناطق با هم در تعاملاند. این بخشها شامل مناطق حسی سطح پایین و مناطقی هستند که با پردازشهای شناختی سطح بالا تطابق دارند؛ مثلاً متمایز دانستن یک خط عمودی با یک خط افقی در فرایند حسی سطح پایین قرار میگیرد در حالی که تشخیص اینکه چهرهای دوستانه است یا خصمانه، در فرایند شناختی سطح بالا قرار میگیرد.
تصویرسازی ذهنی دیداری یا شبیهسازی ذهنی اطلاعات حسی (چشم ذهن) یکی از فرایندهای شناختی سطح بالاست. فرایندهای سطح بالا میتوانند با فرایندهای سطح پایین تعامل داشته باشند تا چیزی را که شما میبینید، تفسیر کنند. اگر کسی در گنزفلیکر توهمهای کاذبی ببیند، ممکن است مغز او به صورت خودکار این اطلاعات را معنادارتر یا واقعبینانهتر تفسیر کند.
قدرت گنزفلیکر
توصیف و مقایسه تجربههای تصویری دشوار است زیرا این اتفاقات شخصی، درونی و ذهنیاند. اما مشخص شده که گنزفلیکر میتواند به تفسیر این تجربههای دیداری کمک کند. محققان دریافتند که توانایی تصویربرداری مغز انسانها میتواند در توصیفی ده دقیقهای از گنزفلیکر خلاصه شود. تقریباً نیمی از افرادی که به آفانتزیا مبتلا هستند نمیتوانند چیزی را در گنزفلیکر ببینند. نیم دیگر نیز الگوهای سادهای چون اشکال هندسی یا رنگهای خیالی را میبینند. این نتایج را با یافتههای مرتبط با افرادی که تصاویری ذهنی میبینند مقایسه کنید. آنها میتوانند اشیاء پیچیده و معنیداری چون حیوان و چهره را نیز ببینند.
محققان عقیده دارند که تصاویر ذهنی و توهماتی که گنزفلیکر آنها را بوجود آورده بوسیله فرایندهای مغزی مشابه تولید شده است. این بدین معناست که گنزفلیکر بازنمودی از تجربیات ذهنی مردم مثل باز شدن پنجرهای به سوی چشم ذهن را به تصویر درمیآورد. پس گنزفلیکر ابزار مفیدی برای درک تفاوت بین تصاویر ذهنی افراد و تعامل آنها با محیطهای دیداری است. این آزمایش به افراد کمک میکند تا تجربههای منحصربهفرد خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و در نهایت تجربههای ذهنی را وارد دنیای واقعی میکند.
دیدگاه تان را بنویسید