«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
چرا نباید تلفظهای اشتباه دیگران را دائماً اصلاح کنیم؟
پژوهشی که از 2 هزار فرد بزرگسال انگلیسی انجام شده نشان میدهد 65 درصد از افراد از اینکه کسی در جمع تلفظ اشتباه آنان را اصلاح کند رنجیدهخاطر میشوند؛ اما سؤال اینجاست که این تغییرات تلفظی از کجا سرچشمه گرفتهاند؟
اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده- در مطالعهای که به تازگی از 2 هزار فرد بزرگسال در انگلیس انجام شد، شرکتکنندگان تحقیق اظهار کردند کسانی که تلفظ نادرست دیگران را گوشزد میکنند باعث ناراحتیشان میشوند. بیشتر کسانی که از این مساله رنجیدهاند (65 درصد) تمایل ندارند تا کسی در جمع فرد خاطی را اصلاح کنند.
به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، اگر گمان کنیم که این 2 هزار نفر به گونهای نماینده جمعیت 66 میلیونی انگلیساند، آنگاه سوالات زبانشناسی قدیمی دوباره مطرح خواهد شد: چرا مردم واژهها را متفاوت تلفظ میکنند؟ چرا تلفظ واژگان تغییر میکند؟ چرا آن چیزی که تلفظ غلط خوانده میشود باعث رنجش افراد میگردد تا جایی که لیستی دهتایی از واژگانی که غلط تلفظ میشوند تهیه شود؟
نویسنده این مقاله، جین ستر (Jane Setter)، آواشناس است و شیوه تولید آواها و تلفظ آنها را بررسی میکند. او درباره اینکه ما از طرز تلفظ واژگان هر کس چه چیزهایی را میتوانیم دریابیم تحقیقاتی انجام داده است. حقیقتی فراگیر درباره زبان وجود دارد و آن این است که زبان همواره در حال تغییر است و تلفظ واژگان درست مانند دستور زبان و لغات یک زبان در طول زمان تغییر میکند.
زبان چگونه تغییر میکند؟
انتقادی که از تلفظ کردن nuclear (NU-cle-ar) به شکل nucular وجود دارد این است که با تلفظ اصلی همخوانی ندارد. در واقع زبان انگلیسی به داشتن قواعد صوتی نامنظم معروف است پس این استدلال همیشه درست نیست. تلفظ غلط نام خانوادگی یا مکانها در زمره انتقادیترین تذکرها قرار میگیرد؛ مثلاً نام خانوادگی Featherstonehaugh به صورت Fanshaw یا Torpenhow در کامبریا به شکل Trepenna تلفظ میشود.
حال سوال اینجاست که ما چطور به این تلفظها رسیدهایم؟ این تلفظها از طریق روند تدریجی و تاریخی تغییر زبان شکل گرفتهاند. ممکن است این تغییرات به دلیل داشتن تعامل اجتماعی (دیگران واژهای مشخص را به این شکل تلفظ کرده باشند)، اشتباه شنیدن، تلفظ صورت املایی، فرایندهای آوایی یا حتی تأثیر زبانی دیگر رخ داده باشد.
تغییر زبان پدیدهای اجتنابناپذیر و بسیار کارآمد است زیرا زبانشناسان درباره این تغییرات تحقیق میکنند و موارد مشابهی از این تغییرات را در روزنامهها و غیره پیدا میکنند. اکنون به بعضی از این تلفظها که مردم در پژوهش بالا درباره آنها صحبت کردهاند نگاهی میاندازیم.
بسیاری از مردم Espresso را Expresso تلفظ میکنند با وجود اینکه هیچ حرف ایکسی در این واژه وجود ندارد. احتمالاً این تلفظ به قیاس از واژه Express به معنی بیان کردن ساخته شده است. این 2 واژه در واقع 2 کلمه همریشه با ریشههای مشابهاند که معنای آنها «فشار دادن» یا «گرفتن از طریق فشار دادن» است.
اگر از کسی بشنوید که Espresso میخواهد، احتمالاً چون به واژهای که آن را میشناسید شبیه است تلفظ فرد را قبول میکنید و آن را با واژه اصلی تطبیق میدهید. نکته مهم این است که بسیار بعید است که شما با شنیدن این واژه متوجه منظور گوینده نشوید.
این مشکل برای واژههایی چون Cappuccino یا macchiato وجود ندارد، زیرا واژهای مشابه آنها در انگلیسی نیست. تلفظ probably به صورت probly احتمالاً از فرایندی حاصل میشود که به آن حذف هجای ضعیف میگویند. هجای ضعیف دوم در واژه probably معمولاً در گفتار حذف میشود. مشابه این فرایند در واژه especially که به صورت specially تلفظ شده مشاهده میشود؛ یعنی هجای اول که ضعیف است حذف میشود. در زبان انگلیسی مهمترین هجایی که منجر به درک شنونده از واژه میشود هجایی است که تکیهبر است. به همین دلیل است که کودکانی که در حال فراگیری زبان هستند potatoes را tatoes و pyjamas را jamas تلفظ میکنند.
این هجاهای ضعیف در گفتار بزرگسالان حذف میشود. جورج بیلی (George Bailey)، جامعهشناس زبان از دانشگاه یورک میگوید که توجه مردم به واژههای especially و probably جالب است. او به واژههایی چون memory که به صورت MEM-ry و library که LI-bry تلفظ میشود اشاره میکند که همین فرایند در آنها اعمال شده، اما مورد توجه مردم قرار نگرفته است.
نویسنده مقاله ذکر میکند که متوجه تغییرات برخی از واژهها شده که به صورت تاریخی هجای ضعیف آنها حذف شده است؛ مثلاً به نظر میرسد که واژه irreparable از چهار هجایی که تکیه در هجای دوم آن بوده (ir-REP-ra-ble) به پنج هجا با تکیه در هجای سوم (ir-re-PAR-a-ble) و هجایی که مثل pear تلفظ میشود تبدیل شده است. نویسنده حدس میزند که این واژه به قیاس از واژه repair یا comparable ساخته شده که در این واژه تکیه از com به par تغییر یافته است.
آخرین واژهای که میخواهیم آن را بررسی کنیم Arctic است که به صورت Artic تلفظ میشود. ممکن است c اول در گفتار سریع شنیده نشود، حتی اگر گوینده آن را بیان کرده باشد. این پدیده به این دلیل رخ میدهد که این c عقبتر از t در مجرای گفتار تولید میشود و رهش آن پنهان شده است.
همان طور که گراهام پوینتن (Graham Pointon)، مشاور سابق تلفظ در BBC، میگوید از لحاظ تاریخی در واژهنامه ریشهشناسی چمبرز صورت اولیه انگلیسی واژه Artic ثبت شده است. ممکن است واج c در دوره رنسانس که دانشمندان در پی اصلاح املای زبان انگلیسی بودند تا زبانهای قدیمی چون لاتین و یونانی را بازیابی کنند دوباره جایابی شده باشد.
شوربختانه آنها املای واژگانی را عوض کردند که از طریق ریشههای دیگر وارد زبان شده بودند. جالب است که واژهای مثل debt در انگلیسی میانه dette نوشته میشد که از واژه dete فرانسوی گرفته شده بود.
راه دیگر تغییر زبان تأثیر گرفتن از بقیه گویشوران است؛ مثلاً ما تقریباً انتظار داریم که به خاطر تلفظ متفاوت واژه microwave در ویدئوی اخیر نایجلا لاوسن تلفظ این کلمه تغییر کند. نویسنده بیان میکند که قبلاً درباره این موضوع با چند نفر صحبت کرده و آنها اظهار کردهاند که این تلفظ را «فقط برای سرگرمی» به کار میبرند، اما چقدر این جریان ادامه خواهد داشت؟
تلفظ و تعصب
حال همه مواردی که گفته شد چه چیزی را به 35 درصد از مردمی که خود را ملزم میدانند تلفظهای اشتباه دیگران را در جمع اصلاح کنند نشان میدهد؟ به نظر میآید که هیچ چیز را نشان ندهد. آنچه از این مطالعه دریافت میشود این است که این اعمال تنها نمایشی تفریحی برای نشان دادن برتری افراد است که نتیجه آن این است که فردی را که تلفظ «غیرقابلقبول» دارد نادان نشان میدهد.
نحوه صحبت و تلفظ واژهها به پیشینه و تجربه افراد از زبان بستگی دارد. شما با اصلاح کردن تلفظهایی که قابل درک هستند، خواسته یا ناخواسته، به کمبودهای ناشی از اختلافات طبقاتی، فرهنگ، نژاد، جنسیت و... اشاره میکنید. در واقع تصحیح تلفظ دیگران نوعی تعصب زبانی محسوب میشود و این موضوع با اصلاح زبانآموزان در کلاس یا درخواست تکرار یک کلمه به دلیل شنیده نشدن درست آن متفاوت است. اگر سعی کنیم به صورت مؤدبانه شخصی را از جمع کنار بکشیم و این مساله را برای او توضیح دهیم بهتر است، اما باز هم باید انگیزه خود را برای انجام این کار در نظر بگیریم.
اما همیشه هم پای انگیزه اشخاص و خودمحوری فرد در میان نیست. نویسنده ذکر میکند که پدرش همیشه (به صورت خصوصی) حرف زدن او را اصلاح میکرد؛ زیرا معتقد بود که داشتن لهجه غیراستاندارد (خصوصاً لهجهای که دیگران آن را زشت میپندارند) بر آینده شغلی او تأثیر منفی خواهد داشت. نویسنده اظهار میکند که در دهه 1980 متأسفانه حق با پدرش بوده است.
موضوع تعصب زبانی که با نژاد و طبقه اجتماعی پیوند خورده هنوز هم مطرح است؛، اما خبر خوب این است که زبانشناسان به صورت مداوم پژوهشها و اقدامات مختلفی را انجام میدهند تا با تعصبات لهجهای مبارزه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید