کد خبر: 512238
|
۱۴۰۰/۰۶/۱۲ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

چرا قوی بودن لزوماً باعث شادی ما نمی‌شود؟

در روانشناسی مثبت‌اندیشی تاکید می‌شود که همواره باید قوی باشیم و در برابر سختی‌ها مقاومت کنیم؛ اما آیا قوی بودن باعث می‌شود ما انسان‌های شادی باشیم؟

چرا قوی بودن لزوماً باعث شادی ما نمی‌شود؟
کد خبر: 512238
|
۱۴۰۰/۰۶/۱۲ ۰۹:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ما در دوران سختی زندگی ‌می‌کنیم و دائم به ما یادآوری می‌کنند که باید برای تاب آوردن در مقابل مشکلات قوی باشیم. در واقع، نکاتی درباره اینکه چگونه قوی بمانیم و با شکست‌های غیرمنتظره کنار آییم از هر سو به ما تذکر داده می‌شود. این دست نکات می‌‎توانند مفید واقع شوند، اما بهتر است اول از خود بپرسیم مقاوم بودن واقعاً به چه معناست و چه فایده‌ای برای ما دارد؟

به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، روانشناسی در طول 2 دهه گذشته تغییرات بزرگی کرده و از توجه به آسیب‌پذیری و خطر افراد به سمت قدرت و ظرفیت شخص متمرکز شده است. حدود 85 درصد از همه مطالعاتی که درباره قوی بودن و تاب آوردن در 20 سال گذشته چاپ شده این عقیده را بازتاب می‌دهند که انسان‌ها می‌توانند خود را طوری تربیت کنند که بر مشکلات فائق آیند. اما آیا قوی بودن باعث می‌شود که ما به طور خودکار شاد شویم؟ کارشناسان در پژوهش تازه‌ای دریافتند که این اتفاق روی نخواهد داد.

مقاومت و تاب‌آوری در سال 2020 در هسته اصلی چارچوب سیاست‌های سازمان بهداشت جهانی در راستای سلامت و رفاه جامعه قرار گرفت. این سازمان اعلام کرد: «ایجاد مقاومت عامل اصلی حفاظت و ارتقای سلامت و رفاه است.» محققان دیگر نیز چنین جمله‌‌هایی را بیان کرده‌اند. با وجود این، بیشتر تحقیقاتی که در زمینه مقاومت و تاب‌آوری انجام شده بر این موضوع تمرکز کرده‌اند که چگونه می‌توان به افراد کمک کرد تا نتایج منفی کسب نکنند و این تحقیقات کمتر بر نتایج مثبت تاکید داشته‌اند. تعداد کمی که درباره مقاومت تحقیق انجام داده‌اند در واقع سطح خوشبختی افراد را ارزیابی کرده‌اند.

بهزیستی (well-being) مفهومی گسترده است که احساس رضایت و شادمانی را در بر می‌گیرد. بسیاری بین «بهزیستی لذت‌بخش» که به احساسات مثبت ما مرتبط می‌شود و مفهوم روانشناسانه «خوش‌روانی» (eudaimonic) تفاوت قائل می‌شوند. مفهوم دوم می‌تواند دربردارنده استقلال، داشتن هدف در زندگی، ارتباط با دیگران و... باشد. هنگامی که این جنبه‌های گوناگون بهزیستی با هم در نظر گرفته شوند، در مجموع به آنها «بهزیستی ذهنی» (mental well-being) گفته می‌شود.

بهزیستی ذهنی مجموعه‌ای از نتایج مثبت را پیش‌بینی می‌کند. افرادی که شادترند روابط موفق بیشتری دارند، احساس بهتری درباره خود دارند، پول بیشتری به دست می‌آورند و حتی سیستم ایمنی قوی‌تری دارند. بهزیستی نه تنها از این پیامدها ناشی می‌شود بلکه منجر به ایجاد آنها نیز می‌شود. همین مساله در مورد سلامت روانی نیز صادق است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد حفظ بهزیستی یا سعادت از روندهایی که موجب بروز مشکلات روانی می‌شوند جلوگیری می‌کند. عموماً افراد شاد کمتر به بیماری‌های روانی مبتلا می‌شوند.

تاثیر زورگویی بر نوجوانان

مقاومت کردن به ما کمک می‌کند تا بعد از روی دادن اتفاقات منفی به مشکلات روانی دچار نشویم؛ اما این امر شاد بودن ما را تضمین نمی‌کند. کارشناسان در تحقیق تازه‌ای از بیش از 650 نفری که اظهار داشتند شخص یا اشخاصی در نوجوانی به آنها زورگویی و برایشان قلدری کرده‌ سوالاتی پرسیدند. شرکت‌کنندگان به مجموعه‌ای از سوالاتی که به تجربه آنها از قلدری در سن 13 سالگی برمی‌گشت جواب دادند. پس از آن محققان سلامت روانی و بهزیستی آنها را در سن 23سالگی مورد ارزیابی قرار دادند.

نتایج تحقیق نشان داد بیشتر قربانیان این آزارها توانسته‌اند با اجتناب از افسردگی در اوایل بزرگسالی قوی باشند، اما چه این افراد قوی باشند و چه نباشند نسبت به کسانی که زورگویی را تجربه نکرده‌اند سطح بهزیستی یا سعادت کمتری دارند. این یافته‌ها بسیار قابل توجه‌اند زیرا شاخص بهزیستی 10 سال پس از آزارهایی که افراد تجربه کرده بودند اندازه‌گیری شد که این امر اهمیت جلوگیری از زورگویی بین نوجوانان را آشکار می‌کند.

نتایج چنین تحقیقاتی برای اینکه بدانیم چه کسانی، چه موقع و چرا باید مورد ارزیابی قرار گیرند مفید خواهد بود. شناسایی این‌گونه موضوعات برای آنکه مطمئن شویم افراد نه تنها پس از بروز سختی‌ها به مشکلات روحی و روانی مبتلا نمی‌شوند بلکه در مواردی شکوفا نیز می‌شوند و می‌توانند مقاومت خود را نسبت به اتفاقات گذشته و آینده افزایش دهند بسیار ضروری است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها