کد خبر: 546241
|
۱۴۰۱/۰۱/۱۹ ۰۹:۰۵:۰۵
| |

اعتماد آنلاین چند پرونده متفاوت در دادگاه خانواده را مرور می‌کند

عجیب‌ترین بهانه‌ها برای طلاق

از آشپزی کردن همسر تا بازی اینترنتی و پرداخت نکردن قبض برق بهانه‌هایی است که زوج‌ها را برای جدایی به دادگاه خانواده کشاند.

عجیب‌ترین بهانه‌ها برای طلاق
کد خبر: 546241
|
۱۴۰۱/۰۱/۱۹ ۰۹:۰۵:۰۵

دادگاه‌های خانواده هر روز شاهد حضور زنان و مردانی است که به دلایل گوناگون تصمیم گرفته‌اند به زندگی مشترک خود پایان دهند و مهر طلاق را بر شناسنامه خود ثبت کنند. گاه اختلافات این زن و شوهرها بسیار جدی و به‌گونه‌ای است که ادامه زندگی زناشویی غیرممکن است اما برخی اوقات نیز بهانه‌ها و دلایل عجیب و غریب پای این افراد را به دادگاه باز می‌کند.

چرا آشپزی می‌کنی؟

یکی از پرونده‌های عجیب دادگاه خانواده درخواست مردی است که می‌گوید چون زنش زیاد آشپزی می‌کند دیگر نمی‌تواند با او زندگی کند. آن‌طور که جام جم نوشته این مرد وقتی به دادگاه خانواده رفت، چنین گفت:   در این مدتی که با هم زندگی می‌کنیم همسرم مدام در حال تمیزکاری و آشپزی بود. همیشه به او می‌گفتم نیاز نیست در این حد خودت را خسته کنی. هر شب چند مدل غذا درست می‌کرد. چند بار همه چیز را می‌شست و تمیز می‌کرد. من هم گفتم به جای این کارها، برای خودت شغلی داشته باش تا سرگرم شوی و زندگی بهتری داشته باشیم. ولی او دعوا به راه انداخت. من هنوزم می‌گویم که نیاز نیست او در این حد آشپزی و کار کند و خودش را سرگرم غذا پختن کند. به نظرم وقتش را تلف می‌کند. من هم دیگر خسته شدم و می‌خواهم از این زن جدا شوم.

شوهرم زیاد بازی می‌کند

زنی هم به دلیل علاقه شوهرش به بازی‌های اینترنتی تصمیم به طلاق گرفت. به نوشته روزنامه ایران این زن به قاضی دادگاه خانواده گفت: یک سال پیش با هزار امید و آرزو با سعید ازدواج کردم و به خانه بخت رفتم اما نمی‌دانستم که بختم را بازی‌های کامپیوتری سیاه می‌کند. چند ماه اول با هم ارتباط خوبی داشتیم ولی رفته‌رفته سعید آنقدر درگیر بازی‌های کامپیوتری شد که حالا به جای اینکه دغدغه‌اش زندگی و خانواده‌اش باشد بازی‌های گوشی و تبلت و لپ تاپش است. هر وقت هم حوصله‌اش سر می‌رود یا در شبکه‌های اجتماعی است یا در حال فیلم دیدن. انگار من در زندگی اش وجود ندارم. جناب قاضی اصلاً اگر این مرد می‌خواست اینگونه زندگی کند چرا ازدواج کرد؟!

عجیب‌ترین بهانه‌ها برای طلاق

طلاق به دلیل سرقت از مغازه

در پرونده‌ای دیگر زنی وقتی به دادگاه خانواده رفت، توضیح داد سرقت از مغازه شوهرش زندگی آنها را به این مرحله رساند. آن طور که ایران نوشته این زن گفت:  پدر من فرش فروشی دارد و در کنار مغازه پدرم مازیار یک مغازه طلافروشی. من قبل از ازدواجم حداقل هفته‌ای 5 بار به مغازه پدرم می‌رفتم و گاهی برای خریدن طلا به مغازه مازیار سر می‌زدم تا اینکه او به من پیشنهاد دوستی داد. در ابتدا قبول نکردم اما وقتی دیدم او قصد ازدواج دارد و پسر خوش قیافه و خوش‌تیپی است و علاوه بر آن خانواده‌اش هم وضعیت مالی خوبی دارند پیشنهادش را پذیرفتم و چند ماهی باهم دوست شدیم و در آن چندماه هر چیزی که می‌خواستم برایم تهیه می‌کرد و من احساس می‌کردم که وقتی با او ازدواج کنم هیچ وقت احساس کمبود نخواهم کرد، چراکه من در خانه پدرم هرچیزی که می‌خواستم براحتی می‌خریدم و در رفاه زندگی می‌کردم. اما چند ماه پیش دزد مغازه مازیار را سرقت کرد و از آن روز به بعد ما مثل خانواده‌های فقیر زندگی می‌کنیم. حتی برای مخارج اولیه زندگی هم به مشکل برخوردیم و هروقت هم اعتراض می‌کنم مازیار می‌گوید که فعلاً از پول خبری نیست و باید با این موضوع کنار بیایی. جالب است بدانید که این آقا حتی برای رفاه من هم حاضر نیست از پدرش پولی بگیرد.

چرا قبض برق را ندادی؟

مردی دیگر قبض برق را بهانه‌ای برای جدایی از همسرش کرد. به نوشته تپش او به قاضی دادگاه خانواده چنین گفت: همسرم مرتب پنهان کاری می کند و مشکلات زندگی برایش مهم نیست. بارها سر مسائل مختلف متوجه پنهان کاری او شدم، اوایل اهمیتی نمی دادم ولی وقتی آخرین بار سر قبض برق به من دروغ گفت و پول برق را خرج کرد از کوره در رفتم.ماجرا از این قرار بود که من پول قبض برق را به حساب همسرم ریختم تا واریز کند چون از قبل باید مبلغی پول به او می دادم، پول قبض ها را هم به حسابش ریختم تا آنها را واریز کند. خودم وقت نداشتم. مبلغ قبض برقمان زیاد بود. تصور می کردم که او قبض را پرداخت کرده اما وقتی برق خانه مان قطع شد فهمیدم قبض پرداخت نشده است. از ساناز پرسیدم و در کمال ناباوری عنوان کرد که قبض برق را پرداخت نکرده و پولش را هم خرج کرده است.

هر از گاهی از این دست پرونده‌ها در دادگاه‌های خانواده دیده می‌شود و قضات این زوج‌ها را برای مشاوره راهنمایی می‌کنند تا بلکه مشکلات‌شان رفع شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها