رئیس انجمن علمی مددکاری ایران در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» بررسی کرد:
نقش شرایط اجتماعی در قتل فرزندان به دست مادران
مصطفی اقلیما: نمیشود مسائل اجتماعی را برطرف نکنیم و منتظر اتفاق مثبت باشیم یا همه چیز را گردن افسردگی بیندازیم
مصطفی اقلیما معتقد است این مادران بیماری ندارند، آنها دچار ناامیدی هستند و چون به تاریکی میرسند دست به قتل میزنند.
قتل دو کودک به دست مادرشان در پیرانشهر و قتل سه کودک رامهرمزی باز هم به دست مادرشان اخبار تکاندهندهای است که در روزهای گذشته جزئیاتی از آنها منتشر شد. هر دو زن بعد از ارتکاب جنایت اقدام به خودکشی کردند اما زن پیرانشهری نجات یافت. این زنان بنا بر نتیجه بررسیهای اولیه، از افسردگی رنج میبردند. دکتر مصطفی اقلیما، پدر مددکاری اجتماعی ایران، در گفتوگو با اعتمادآنلاین به تحلیل علل وقوع چنین جنایتهایی و فرزندکشی به دست مادران پرداخته است.
نقش افسردگی بعد از زایمان
رئیس انجمن علمی مددکاری ایران درباره اینکه آیا افسردگی بعد از زایمان میتواند منجر به ارتکاب قتل فرزند شود گفت: افسردگی بعد از زایمان یعنی بیحوصلگی مادر نسبت به تغییر گستردهای که در زندگیاش ایجاد شده است. زنان بعد از زایمان دچار تغییر در اندام، صورت، موقعیت خانوادگی و حتی موقعیت اجتماعی میشوند. زیباییشان تا حدی تحت تاثیر قرار میگیرد و باید شببیداری تحمل کنند. احساس میکنند همسرشان به آنها توجه نمیکند و هورمونها دچار تغییراتی میشود. این مسائل باعث میشود تا دچار نوعی بیحوصلگی شوند که البته بعد از مدتی نیز درمان میشود. بنابراین افسردگی بعد از زایمان دارای عوامل بیرونی است که با برطرف شدن عوامل از بین میرود. اینکه بگوییم افسردگی بعد از زایمان دلیل قتل بوده یک اشتباه بزرگ است. چون افسردگی به تنهایی عامل قتل نیست.
اقلیما ادامه داد: وقتی درباره افسردگی بعد از زایمان صحبت میکنیم باید ببینیم خانواده زن و شوهرش چقدر در ایجاد این افسردگی نقش داشتهاند. همچنین باید ببینیم جامعه چقدر در ایجاد ارتکاب جرم نقش داشته است. آیا خانواده آمادگی کمک به این زن بیحوصله را داشته است؟ بیحوصلگی بعد از زایمان با توجه کردن و فراهم شدن شرایط محیطی و با گذشت زمانی کوتاه درست میشود. اما در کنار این زن باید شوهری باشد که او را نوازش و از او مراقبت کند. مردی که باید هزینه خانواده را تامین کند اما هر چه تلاش میکند باز هم کمبود دارد، چگونه میتواند از همسرش مراقبت کند؟ چطور میتوان انتظار داشت این مرد که هر روز درگیر کار کردن تا آخر شب است و خسته به خانه میآید، حالا توان تحمل بیحوصلگی همسرش را داشته باشد؟ یا چطور میتوان توقع داشت پدر و مادر و خواهر و برادر که درگیر قسط و اجارهخانه و معیشت هستند به افسردگی بعد از زایمان زن فکر کنند؟ مگر میشود مسائل و دلایل اجتماعی را در قتل نادیده گرفت؟
تاثیر شرایط اجتماعی در جرم
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی توضیح داد: افسردگی بعد از زایمان آدم نمیکشد. افسردگی بعد از زایمان دوران بیحوصلگی است و بعد از مدتی درمان میشود. قتل فرزند به دست مادر در 20 سال اخیر زیاد شده است. مگر میشود گفت که بیحوصلگی بعد از زایمان در گذشته نبوده و حالا به وجود آمده است؟ مگر زنان در گذشته زایمان نمیکردند؟ پس مساله بیماری نیست. این افراد بیماری ندارند، آنها دچار ناامیدی هستند و چون به تاریکی میرسند دست به قتل میزنند. این زنان به این مساله فکر میکنند که کودکشان چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد و چون روشنایی نمیبینند بنابراین تصمیم به قتل و سپس خودکشی میگیرند. اگر میخواهیم این مساله برطرف شود، باید زیرساختی را که سبب پیدایش چنین جرمی شده است برطرف کنیم.
این استاد دانشگاه گفت: ما نمیتوانیم فقر و اعتیاد و روسپیگری را در نظر نگیریم و بگوییم همه اینها افسردگی است. نباید فراموش کرد آسیبهای اجتماعی قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند. در هر کشوری وقتی فقر و بیکاری و تورم و تبعیض بالا میرود به صورت کاملاً مستقیم آمار جرم هم بالا میرود.
او با اشاره به جرائم دیگری چون زورگیری افزود: خیلی راحت در کوچه و خیابان همین شهر زورگیری میشود. آیا میتوان گفت دلیل این مساله هم افسردگی است؟ اصلاً به این فکر کردهایم که چرا مردم افسرده میشوند؟ چون امید به زندگی وجود ندارد. چون فقر و فساد زیاد است. چطور تا چند سال قبل افراد دزد و افسرده نبودند و یکباره این اتفاق افتاد؟ مسلماً این مساله دلیل بیرونی دارد که آن دلیل شرایط اجتماعی است.
اقلیما با تاکید بر اینکه در حالت بیحوصلگی پس از زایمان باید به زنان رسیدگی شود ادامه داد: چگونه میشود شوهر و پدر و مادر به فرد توجه کنند وقتی باید به فکر خرج اجارهخانه، پوشک، شیر و هزینه درمان و آموزش کودک باشند. نمیشود مسائل اجتماعی را برطرف نکنیم و منتظر اتفاق مثبت باشیم یا همه چیز را گردن افسردگی بیندازیم. متاسفانه در کشور ما مدتی است شمار جرائم سنگین افزایش پیدا کرده است. جالب است بدانید یکی از بزرگترین مشکلاتی که خانوادهها این روزها با آن درگیر هستند این است که بچه قبل از مرگ پدر ارثیه میخواهد. برخی هم که منتظر مرگ پدر میشوند و سپس مادر را از خانه آواره میکنند و زن تنها و بیپول میشود. آیا فکری شده که این زن چطور باید هزینههای زندگیاش را تامین کند؟ چطور میتوان انتظار داشت این زن به سمت جرم نرود؟
رئیس انجمن علمی مددکاری ایران ادامه داد: در این فقره (قتل کودک) مادر محکوم نیست. شاید بتوان گفت مادر مقصر پنج درصد این موضوع هم نیست، بلکه شرایط طوری شده که این کار را انجام داده است. بیخانمانی، فقر و... بیحوصلگی و افسردگی ایجاد میکند. حقوق ۱۰ درصد بالا میرود و پدر باید پوشک و شیر و اجارهخانه را با ۵۰ درصد افزایش تامین کند. این یعنی او نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد عقب است. پس چطور باید انتظار داشت او به وضعیت روانی همسرش هم توجه کند؟ در فشار زیاد ممکن است فرد دست به هر کاری بزند.
او با اشاره به پرونده سهیلا قدیری که از معروفترین پروندههای مربوط به فرزندکشی در ایران است گفت: چند سال قبل یک دختر در خیابان بزرگ شده، مورد تجاوز قرار گرفته و باردار شده بود. بچه به دنیا آمد و مددکار اجتماعی گفته بود به خاطر شرایط مادر، بچه باید در شیرخوارگاه نگهداری شود، اما قبول نکرده بودند. شب اول مددکار خودش بچه را به خانه برده بود اما شب دوم مسئول، بچه را به مادر میدهد و مادر، بچه را تکهتکه میکند و میگوید من بدبختم و بچهام هم مثل من میشود. اوج ناامیدی و استیصال را باید در این پرونده دید. آیا میتوان آسیبهایی را که جامعه به این دختر وارد کرده بود نادیده گرفت و گفت موضوع افسردگی بعد از زایمان بوده است؟ اگر ما خودمان دچار آن شرایط بودیم، افسردگی بعد از زایمان نمیگرفتیم؟
این مددکار اجتماعی در پایان گفت: باید عوامل را برطرف کرد و اگر برطرف نشود، چندین جرم دیگر اتفاق میافتد. برطرف کردن علت زمانبر است. افسردگی زمانی پیش میآید که فرد در یک بنبست قرار گرفته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید