«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
دختر جوان به اسیدپاشی روی مرد مورد علاقهاش متهم شد
دختر جوان اتهام اسیدپاشی را رد میکند و میگوید مرد شاکی خودش این کار را انجام داده است.
مردی جوان که مدعی است زن همکارش در پی یک عشق نافرجام او را با اسید سوزانده است خواستار مجازات این دختر شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد جوان که از ناحیه صورت، بدن و سر با اسید سوزانده شده، مدعی است از سوی دختر جوانی که مدتی عاشق او بود قربانی اسیدپاشی شده است.
گزارش این اسیدپاشی زمانی به ماموران داده شد که یک مرد جوان و دختری دانشجو به بیمارستان منتقل شدند. هرچند این دو در بیمارستانهای جداگانه تحت درمان قرار گرفتند اما هر دو مدعی شدند که نمیدانند چطور سوختهاند و از بیان واقعیت طفره رفتند.
مدتی بعد در حالی که مرد جوان همچنان روی تخت بیمارستان بود و تازه متوجه شدت سوختگی شده بود به ماموران گفت میخواهد رازی را برای آنها فاش کند.
این مرد گفت: دختری به نام گلاره که دانشجوی کارشناسی ارشد است عاشق من شده بود. روز حادثه به خانهام آمد و وقتی من از ارتباط با او طفره رفتم با اسید مرا سوزاند و دست و پای خودش هم سوخت. من خودم را به بیمارستان رساندم اما نمیدانم چه سرنوشتی برای این دختر رقم خورد.
زمانی که ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند متوجه شدند دختری که چندی پیش در بیمارستان دیگری در تهران تحت مداوا قرار گرفته و با اسید سوخته بود، همان گلاره است.
انکار اسیدپاشی
گلاره بازداشت شد؛ اما ادعا کرد روی مرد جوان اسید نپاشیده و شاکی خودش این کار را کرده است. این دختر گفت: ما مدتی با هم رابطه داشتیم. در نهایت آن مرد به من گفته بود عاشق من نشده است. بعد متوجه شدم او با دختران زیادی رابطه دارد و از او خواستم دست از سرم بردارد. روز حادثه از شهرستان به تهران آمده بودم تا به خوابگاه بروم اما آن مرد گفت، بیا با تو کار دارم و بعد به خوابگاه برو. وقتی به خانهاش رفتم با اسید من را تهدید کرد و خواست با او رابطه داشته باشم؛ اما من قبول نکردم. در کشمکشی که با هم داشتیم اسید روی خودش و من ریخته شد. من هم از ترس آبرویم چیزی نگفتم.
روایت مرد آسیبدیده
مرد جوان گفتههای همکارش را رد کرد و گفت: ما در محل کار با هم آشنا شدیم و قرار بود ازدواج کنیم. مدتی که از ماجرا گذشت متوجه شدم تفاوت فرهنگی ما خیلی زیاد است و به او گفتم نمیتوانیم با هم ازدواج کنیم و بهتر است این رابطه را قطع کنیم اما دختر دستبردار نبود. او در محل کار هم برای من مشکلاتی به وجود آورد. با این حال من به رابطه با او ادامه ندادم، تا اینکه بعد از مدتها روز حادثه به من زنگ زد و گفت تازه از شهرستان رسیده و در ترمینال است. من گفتم نمیتوانم کاری بکنم و بهتر است به خوابگاه برود اما قبول نکرد، هرچه من گفتم توجهی نکرد و من هم گوشی را قطع کردم.
مرد شاکی گفت: چند دقیقه بعد زنگ در خانه به صدا درآمد و در را که باز کردم متوجه شدم آن دختر است. گفتم نباید به خانه من میآمد. گفت آمده تا حرفهای آخر را بزند. من به آشپزخانه رفتم تا چای دم کنم و بیاورم که دیدم با یک قوطی مشکوک بالای سر من است. از آشپزخانه بیرون آمدم و وسط پذیرایی بودیم که در قوطی را باز کرد و گفت اگر با او ازدواج نکنم با اسید من را میسوزاند. من که خیلی ترسیده بودم سعی کردم او را آرام کنم، اما خیلی عصبی بود و در یک لحظه محتوای قوطی را روی من ریخت.
شاکی ادامه داد: من در این مدت نامزد کرده بودم و میخواستم ازدواج کنم حتی روز حادثه نامزدم به خانه من آمد، اما از ترس آبرو چون این دختر در خانه من بود در را باز نکردم. او زندگی من را تباه کرد. من مرد موفقی بودم که این اتفاق برایم افتاد و زندگی من را دگرگون کرد. من گذشت نمیکنم.
محاکمه در دادگاه کیفری
در نهایت با صدور کیفرخواست علیه دختر جوان پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه دادگاه بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، مرد جوان که صورت و دستهایش به شدت آسیب دیده و بخشی از موهایش را هم از دست داده بود در جایگاه قرار گرفت. او گفت: این دختر مرا بدبخت کرد. او به من آسیب شدیدی زد و من درخواست مجازات او را دارم و گذشت نمیکنم. زندگی کاری و خصوصی من تحت تاثیر قرار گرفت.
او گفت: این دختر روز حادثه بهزور وارد خانه من شد. وقتی از شهرستان به تهران آمد، گفتم من نامزدم کردهام و نمیخواهم او را ببینم، اما باز هم به مقابل خانهام آمد و وارد شد. همان زمان نامزدم آمد. برای اینکه برای او سوءبرداشت پیش نیاید در را باز نکردم. دختر که فهمید چه شده است با اسید مرا تهدید کرد. او تازه فهمیده بود حرفهایم درباره اینکه نامزد دارم درست است. او اسید از کیفش درآورد و بعد هم روی من پاشید و روی بدن خودش هم پاشیده شد. من هم بلافاصله به بیمارستان رفتم.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من از خانواده فقیری هستم. درس خواندم تا به جایی برسم. فوقلیسانس قبول شدم؛ اما این مرد مرا اغفال کرد و با من رابطه داشت. بعد هم مرا پس زد. گفت میخواهد با یک دختر دیگر ازدواج کند. وقتی که به او گفتم اینطور نمیشود من را تهدید کرد.
دختر جوان گفت: من اسیدپاشی نکردم. شاکی از من خواست به تهران بیایم و وقتی که آمدم و وارد خانه شدم من را با اسید تهدید کرد که به خواستهاش تن بدهم اما من قبول نکردم. همان موقع نامزدش آمد، از من خواست ساکت باشم تا نامزدش برود و بعد هم میخواست وادارم کند با او رابطه داشته باشم که در کشمکش اسید روی خودش ریخت و من فرار کردم. او اسید را از دستشویی آورد.
حکم برائت برای دختر جوان
دختر جوان گفت: بعد از این ماجرا من از دانشگاه و محل کارم اخراج شدم. پدرم من را از خانه طرد کرد و تنها شدم، اما این مرد علیه من شکایت کرد و آبرویم را برد و تهمت اسیدپاشی زد.
بعد از گفتههای دختر جوان، قضات وارد شور شدند و او را تبرئه کردند، اما همه چیز تمام نشد. این بار شاکی به رأی صادره اعتراض کرد و دیوان عالی کشور مدارک را مورد بررسی قرار داد.
محاکمه دوباره
دیوان عالی کشور رأی صادره را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد.
دختر جوان بار دیگر پای میز محاکمه رفت. در این جلسه شاکی بار دیگر آنچه را اتفاق افتاده بود روایت کرد و خواستار مجازات متهم شد و گفت گذشت نمیکند.
دختر جوان نیز دوباره مدعی شد که شاکی به او حمله کرده و اگر این مرد آسیب بیشتری دیده، به این دلیل است که در کشمکش اسید روی خودش ریخته است.
با پایان گفتههای متهم و وکلای هر دو طرف پرونده، هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید