کد خبر: 550378
|
۱۴۰۱/۰۲/۱۶ ۲۰:۵۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

زن جوان چرا شوهرش را مثله کرد؟

متهم به قتل با اعلام گذشت دخترش از قصاص نجات یافت و آزاد شد.

زن جوان چرا شوهرش را مثله کرد؟
کد خبر: 550378
|
۱۴۰۱/۰۲/۱۶ ۲۰:۵۰:۰۰

زنی که شوهر سابقش را کشته و جسدش را تکه‌تکه کرده بود با رضایت تنها ولی دم از مرگ نجات پیدا کرد.

به گزارش اعتمادآنلاین، این زن جوان که سال‌ها قبل از شوهرش جدا شده بود وقتی با اصرار دوباره او برای ازدواج روبه‌رو شد اقدام به قتل وی کرد.

پرونده این قتل هولناک سال 96 به جریان افتاد. پلیس با تماس تلفنی راننده تاکسی در جریان این قتل قرار گرفت. مرد راننده به ماموران گفت: زنی یک جسد را با ماشین او حمل و در بیابان رها کرده است.

این مرد گفت: چند ساعت قبل یک زن تاکسی من را دربستی گرفت. او گفت وسایلی را باید به حاشیه شهر تهران ببرد. یک پتوی خیلی سنگین که لای آن وسیله بود را با خود آورد و به من گفت کمکش کنم پتو را در صندوق عقب بگذارد. من هم کمکش کردم بعد به سمت حاشیه شهر تهران میان خرابه‌ها رفتیم و زن گفت پیاده می‌شود زمانی که داشت پتو را از ماشین خارج می‌کرد، متوجه شدم مقدار زیادی خون در پتو است و او یک جسد را حمل می‌کند. خودم را جایی مخفی کردم و زمانی که زن جسد را به داخل بیابان کشید آدرس آنجا را برداشتم.

با نشانی‌ای که مرد راننده به ماموران داد پلیس به محل رفت و جسد را کشف و زن جوان را بازداشت کرد.

مینا بلافاصله بعد از دستگیری به قتل شوهر سابقش اعتراف کرد و گفت: من سال‌های زیادی بود که از شوهرم طلاق گرفته بودم. ما یک دختر به نام رکسانا داشتیم که با شوهرم زندگی می‌کرد. هر هفته من به دیدار رکسانا می‌رفتم و چند ساعتی پیش او بودم و برمی‌گشتم.

این زن ادامه داد: دخترم بزرگ شده بود. او دبیرستان می‌رفت و خودش هم کارهای خانه را انجام می‌داد. او به من گفت از اینکه مرتب باید کارهای خانه را انجام دهد خسته شده است و درخواست کرد کمی او را کمک کنم. من هر هفته که به خانه شوهر سابقم می‌رفتم، برای آنها غذا درست می‌کردم و کارهای خانه را انجام می‌دادم. وقتی دخترم خواست چند روزی در خانه او باشم قبول کردم. در این چند روز همه کارهای خانه را کردم و یخچال و فریزر را هم مرتب کردم. وضعیت در خانه خیلی تغییر کرده بود. تا اینکه یک روز شوهر سابقم به من پیشنهاد داد دوباره با او ازدواج کنم. او گفت من را دوباره صیغه می‌کند و خواست که در خانه او بمانم، اما من قبول نکردم.

متهم به قتل در ادامه گفت: من و شوهرم به خاطر اینکه او اعتیاد داشت خیلی با هم مشکل داشتیم و اصلاً دلیل اصلی جدایی من همین بود. به همین خاطر هم شوهرم گفت اگر تو برگردی من اعتیادم را ترک می‌کنم. قبول نکردم و گفتم دیگر به این زندگی برنمی‌گردم. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم. شوهرم به سمتم آمد تا من را بزند. یاد گذشته افتادم. همه سختی‌هایی که به خاطر او تحمل کرده بودم، یادم آمد. چاقو را از آشپزخانه برداشتم و او را زدم و بعد هم جسد را مثله کردم تا بتوانم از خانه بیرون ببرم.

درخواست قصاص

بعد از گفته‌های این زن وی برای بررسی روانی به پزشکی قانونی معرفی شد. متخصصان اعلام کردند او دچار بیماری حاد روانی است و مسئول اعمال خودش نیست، اما دختر مقتول به این نظریه اعتراض کرد.

دختر مقتول برای مادرش درخواست قصاص کرد و گفت: پدر من مرد بسیار مهربانی بود. من او را خیلی دوست داشتم. من با پدرم زندگی راحتی داشتم. مادرم به اندازه پدرم به من توجه نمی‌کرد و حرف‌هایی که مادرم درباره پدرم می‌گوید، دروغ است. من به نظریه پزشکی قانونی اعتراض دارم و درخواست قصاص دارم.

تایید سلامت روان متهم

وقتی کمیسیون 9 نفره برای بررسی وضعیت روانی متهم تشکیل شد متخصصان او را سالم تشخیص دادند و نظریه کمیسیون‌های قبلی را رد کردند. به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

قصاص برای زن شوهرکش

وقتی متهم پای میز محاکمه رفت یک بار دیگر درخواست بخشش کرد و گفت: وقتی یاد گذشته افتادم کنترل خودم را از دست دادم. من اصلاً به یاد ندارم چطور سر شوهرم را بریدم و دست و پایش را قطع کردم. در آن لحظه فقط همه درگیری‌هایی که در گذشته داشتیم و دوری دخترم جلوی چشمم بود.

دختر متهم و مقتول نیز درخواست قصاص کرد و گفت حاضر به گذشت از مادرش نیست و فقط قصاص او را آرام می‌کند.

در نهایت هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت.

اعلام گذشت

به این ترتیب نام متهم در میان اعدامیان قرار گرفت. با گذشت پنج سال از این حادثه، دختر مقتول که حالا 20 ساله است از مادرش اعلام گذشت کرد.

سپس پرونده متهم یکبار دیگر به دادگاه رفت. متهم در دفاع از خودش گفت: من از قتل شوهر سابقم پشیمان هستم. آن زمان شرایط روحی بدی داشتم. به همین خاطر دست به چنین اشتباهی زدم. من حتی نمی‌خواهم درباره گذشته‌ام فکر کنم یا حرفی بزنم.

با پایان دفاعیات این زن، قضات وارد شور شدند و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی، حکم آزادی وی را صادر کردند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها