کد خبر: 559231
|
۱۴۰۱/۰۴/۰۱ ۱۰:۱۰:۰۰
| |

یک روانشناس در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» بررسی کرد:

پشت پرده قتل کودک ۶ساله به دست نامادری

کتایون خانجانی: این متهم دچار تعارضات زناشویی بوده و در زندگی خودش هم چالش‌هایی داشته و مدیریت خشم نداشته و ممکن است دچار اختلال شخصیت، افسردگی و اضطراب باشد

کتایون خانجانی، روانشناس، با توجه به اعترافات نامادری متهم به قتل به بررسی این موضوع پرداخته که چه عواملی در کشته شدن پسربچه ۶ساله دخیل بوده‌اند.

پشت پرده قتل کودک ۶ساله به دست نامادری
کد خبر: 559231
|
۱۴۰۱/۰۴/۰۱ ۱۰:۱۰:۰۰

قتل پسربچه ۶ساله به دست نامادری خبر دردناک این روزهاست، حتی عامل این جنایت هم گفته از کرده‌اش به شدت پشیمان است و عذاب وجدان دارد. این زن درباره انگیزه قتل گفته: بنیامین گناهی نداشت، من مشکل داشتم و اشتباه کردم. نمی‌خواستم او را به قتل برسانم، اما لحظه حادثه خیلی عصبانی شدم و کنترلم از دستم خارج شد و کاری که نباید می‌کردم انجام دادم. آن روز من و بنیامین در خانه تنها بودیم، چون شوهرم برای انجام کاری به شهرستان رفته بود، که مادر بنیامین به من پیام داد. او مثل همیشه مرا مقصر از هم پاشیدن زندگی‌اش می‌دانست و مرا تهدید می‌کرد که با فرزندش خوب رفتار کنم. آن‌قدر با پیام‌هایش روی اعصابم رفت که عصبانی شدم و نفهمیدم چه‌کار می‌کنم. وقتی به خودم آمدم دیدم به اتاق بنیامین رفته‌ام و گلویش را فشار می‌دهم. لحظاتی بعد گلوی او را رها کردم و بنیامین نقش بر زمین شد. آن‌قدر شوکه شده بودم که نیم ساعتی بالای سرش گریه کردم و بعد به اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم. همزمان هم با اداره پلیس تماس گرفتم و گفتم پسر شوهرم را به قتل رسانده‌ام و بیایید مرا دستگیر کنید.

کتایون خانجانی، روانشناس، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین به تحلیل اعترافات نامادری پرداخته و معتقد است بحران رابطه مادر واقعی و نامادری بنیامین نمی‌تواند منجر به قتل کودک شود.

این روانشناس درباره اعترافات متهم گفت: در اینکه همه ما در شرایط بحرانی مرتکب خطا می‌شویم تردیدی نیست اما اینکه در شرایط بحرانی دست به قتل بزنیم اصلاً قابل قبول نیست. در این پرونده مادرخوانده مدعی شده مادر کودک به او آزار می‌رسانده است. متهم می‌توانست موضوع را به همسرش بگوید یا حتی شکایت کند. یک فرد نرمال که مشکلات مدیریت خشم ندارد در این مواقع به احتمال خیلی زیاد دست به قتل آن هم قتل کودک نمی‌زند. حتماً این متهم دچار تعارضات زناشویی بوده و در زندگی خودش هم چالش‌هایی داشته و مدیریت خشم نداشته و ممکن است دچار اختلال شخصیت، افسردگی و اضطراب باشد. عصبانیت از مادر واقعی فرزندخوانده به تنهایی برای کسانی که روان سالمی دارد انگیزه چنین قتلی نمی‌شود. حتی جنون آنی یکباره نمی‌آید و حتماً باید زمینه‌هایی وجود داشته باشد. بنابراین توصیه من این است که فرد وقتی می‌بینید عرصه در حال تنگ شدن است زودتر به کمک روانشناس فکر کند. زیرا وقتی فشار روی فرد زیاد می‌شود انفجار رخ می‌دهد و زندگی خود یا دیگران را به مخاطره می‌اندازد.

ازدواج با مردان دارای فرزند

خانجانی در ادامه گفت: وقتی زنی قصد دارد با مردی ازدواج کند که از زندگی سابق بچه دارد باید بداند یک چیز به هیچ وجه تغییر نمی‌کند و آن هم وظیفه پدری شوهرش در قبال فرزند است. از طرفی پدر اگر مسئول باشد، باید بداند پدر بودن مسئولیت‌هایی دارد که این مسئولیت‌ها با بودن کنار همسر فعلی تعارضی ندارد. بنابراین اگر قصد داریم در چنین شرایطی ازدواج کنیم، باید بدانیم اگر آن مرد بخواهد بچه را کامل حذف کند فرد بی‌رحمی است و صلاحیت ازدواج ندارد و اگر بچه را حذف نکند، باید بدانیم او یک پدر است و وظایفی دارد. از طرفی وقتی مادر بچه زنده است ما باید بدانیم او زنی است که خصوصیات مختلف دارد و ممکن است به نوعی سعی در ورود به زندگی ما داشته باشد. بنابراین ابتدا باید بدانیم تاب‌آوری و ظرفیت چنین ازدواجی را داریم یا خیر. ما باید درباره ازدواج با مردی که فرزند دارد واقع‌گرا باشیم.

این روانشناس درباره رفتار صحیح نامادری با مادر واقعی چنین کودکانی نیز گفت: مادرخوانده به هیچ عنوان نباید نسبت به مادر موضع‌گیری داشته باشد. حتی اگر بچه‌ها از مادرشان گلایه کنند، اگر مادرخوانده موضع‌گیری کند در واقع کودک را ناراحت کرده است چراکه حتی اگر افراد بدترین والدین را داشته و گلایه‌مند باشند در نهایت طرفدار پدر و مادر خود هستند. بنابراین موضعی که مادرخوانده نسبت به مادر بچه اتخاذ می‌کند باید خنثی باشد و نباید در تنش‌ها و چالش‌هایی که کودک با مادر یا پدر خود دارد ورود کند. مادرخوانده باید بداند وقتی کودک وجود دارد، مادر کودک نیز در زندگی او حضور دارد. در چنین شرایطی باید مرزبندی‌هایی اتفاق بیفتد و این مرزبندی‌ها را هم پدر باید ایجاد کند.

او در آخر در پاسخ به این سوال که با چنین کودکانی چگونه باید رفتار کرد گفت: بهترین رفتار، رفتاری است که نه بی‌توجهی باشد و نه محبت افراطی که توقع ایجاد کند. مادرخوانده هرگز نمی‌تواند جای مادر را بگیرد، حتی اگر از مادر بچه بهتر باشد. او فقط می‌تواند یک دوست خوب باشد. او یک بزرگسال است که با یک کودک مراوده دارد. موجودیت و هویت کودک با پدر و مادر تعریف می‌شود و این آگاهی باید وجود داشته باشد. هچنین این دسته از زنان نباید تنش‌ها را وارد رابطه فرزند با پدرش بکنند بلکه باید بحران ایجادشده با کمک گرفتن از یک مشاور حل شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    خواندنی ها