کد خبر: 588074
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ ۰۸:۰۰:۴۲
| |

پرستار قلابی زنان را در بیمارستان بیهوش می‌کرد

زن سارق با بیهوش کردن همراهان بیماران اموال آنها را سرقت می‌کرد.

پرستار قلابی زنان را در بیمارستان بیهوش می‌کرد
کد خبر: 588074
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ ۰۸:۰۰:۴۲

بیهوش کردن همراهان بیماران برای سرقت اموالشان شیوه‌ای است که همچنان در بیمارستان‌ها جریان دارد. در تازه‌ترین حادثه، مأموران پلیس تهران، زنی که به این شیوه سرقت می‌کرد دستگیر کردند.

به گزارش جوان، اوایل فروردین‌ماه امسال به مأموران پلیس تهران خبر رسید زن میانسالی در حیاط بیمارستانی در یکی از خیابان‌های شمالی تهران با آبمیوه مسموم بی‌هوش و طلا و جواهراتش سرقت شده است.

با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس راهی بیمارستان شدند و در آنجا دریافتند زن میانسال به‌هوش آمده و تحت درمان پزشکی قرار گرفته است. شاکی پس از بهبودی نسبی به مأموران پلیس گفت: «چند روز قبل مادرم حالش بد شد و برای درمان به بیمارستان منتقلش کردیم و به دستور پزشک بستری شد. در این چند روز من و خواهرم در کنار مادرمان نوبتی می‌ماندیم و همراهش بودیم. ساعتی قبل برای هواخوری به داخل محوطه بیمارستان رفتم و روی نیمکتی نشستم و منتظر خواهرم بودم تا اینکه زن جوانی کنارم نشست و با من شروع به صحبت کرد. او گفت دخترش در بیمارستان بستری است و از زندگی‌اش برایم تعریف کرد و گفت وضع مالی خوبی دارد. به هر حال خودش را به من نزدیک و بعد هم به مغازه داخل بیمارستان رفت و با دو عدد آبمیوه نزد من برگشت و یکی از لیوان‌های آبمیوه را به من تعارف کرد. اول قبول نکردم، اما گفت ناراحت می‌شود و من هم گرفتم و نوشیدم. لحظاتی بعد گیج شدم و دیگر هیچ چیزی نفهمیدم تا اینکه ساعتی بعد روی نیمکت به هوش آمدم و متوجه شدم سرم به شدت درد می‌کند و حالت تهوع دارم. از زن جوان خبری نبود و تازه متوجه شدم او با آبمیوه مسموم مرا بی‌هوش و تمامی طلاهایم را سرقت کرده است. سپس به اورژانس رفتم و تحت درمان قرار گرفتم. الان از زن جوان به اتهام سرقت طلا و جواهراتم شکایت دارم.»

سرقت با لباس پرستاری

با طرح این شکایت، تیمی از مأموران پلیس به دستور قاضی منافی، بازپرس شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات خود را برای شناسایی متهم آغاز کردند.

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران با چند شکایت مشابه دیگر نیز روبه‌رو شدند. مأموران در بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته و گفته شاکیان دریافتند متهم در حیاط بیمارستان با همراهان بیماران طرح دوستی می‌ریزد و اعتماد آن‌ها را جلب می‌کند، سپس آبمیوه مسموم به آن‌ها تعارف و نقشه‌اش را اجرایی می‌کند. در بعضی دیگر از سرقت‌ها، زن جوان لباس پرستاران را می‌پوشد و به عنوان پرستار بر بالین بیماران حاضر می‌شود و طلا و جواهرات آن‌هایی را که خواب هستند سرقت می‌کند.

بازداشت متهم

چند روز قبل در حالی که هر روز بر تعداد شاکیان افزوده می‌شد و بررسی‌ها هم نشان می‌داد حال دو نفر از مالباخته به خاطر دوز بالای مواد بی‌هوشی که به آن‌ها خورانده شده، بد است و در کما به‌سر می‌برند به مأموران پلیس خبر رسید کارکنان حراست بیمارستانی با کمک شهروندان، زن جوانی را که به شیوه بی‌هوشی با آبمیوه مسموم قصد سرقت اموال دو زن را داخل حیاط بیمارستان داشته، دستگیر کرده‌اند. با اعلام این خبر، مأموران راهی بیمارستان شدند و متهم را دستگیر کردند. در بررسی‌ها مشخص شد متهم دستگیر شده همان سارق سریالی است که از مدت‌ها قبل به شیوه بی‌هوشی اموال بیماران و همراهان آن‌ها را سرقت می‌کرده است. متهم پس از انتقال به اداره پلیس به سرقت‌های سریالی اعتراف کرد. تحقیقات از سارق ادامه دارد.  

 گفتگو با متهم

متهم زن جوانی به نام فریباست و به گفته خودش گمان نمی‌کرده به این زودی‌ها دستگیر شود. او می‌گوید به خاطر نیاز مالی سرقت می‌کرده و الان هم به شدت پشیمان است.

*سابقه سرقت داری؟

نه، تا الان یک‌بار هم به کلانتری نرفته بودم. من نان حلال درمی‌آوردم و زندگی‌ام را می‌چرخاندم، اما از ابتدای امسال موضوعی پیش آمد که تصمیم گرفتم سرقت کنم.

*چه موضوعی؟

چند سال قبل شوهرم فوت کرد و من و دو فرزندم را تنها گذاشت. به هر سختی بود کار می‌کردم و خرجی خودم و دو فرزندم را به دست می‌آوردم، اما این اواخر هر جایی کار می‌کردم. صاحبکارانم یا حق و حقوقم را کامل نمی‌دادند و به بهانه‌ای اخراجم می‌کردند یا درخواست نامربوطی داشتند که من تن به آن نمی‌دادم. از طرفی هم هزینه زندگی کمرشکن شده و من با مشکل زیادی روبه‌رو شدم تا اینکه این شیوه را برای سرقت انتخاب کردم.

*چی شد که این شیوه را انتخاب کردی؟

اواخر سال قبل برای درمان بیماری‌ام به بیمارستانی رفتم. داخل حیاط بیمارستان نشسته بودم که دیدم دو زن کنار هم نشسته‌اند و آبمیوه می‌خورند. لحظاتی بعد یکی از آن‌ها رفت و دقایقی بعد در حالی که نفر دوم به خواب رفته بود، بازگشت و با چشمان خودم دیدم طلا‌های زن خواب رفته را از دستانش بیرون آورد. شروع به داد و فریاد کردم و زن سارق فرار کرد و بعد هم فهمیدم او با آبمیوه مسموم آن زن را بی‌هوش و اموالش را سرقت کرده است. با دیدن این صحنه تصمیم گرفتم من هم به همین شیوه سرقت کنم، چون هم ساده و بدون دردسر بود و هم در هر سرقت پول خوبی گیرم می‌آمد.

*فکر نمی‌کردی با یک اشتباه کوچک امکان دارد جان مالباخته به خطر بیفتد؟

من فکر همه چیز را کرده بودم. قبل از شروع سرقت‌هایم چند روزی آبمیوه‌های مسموم را روی خودم امتحان کردم تا اندازه و مقدار آن دستم بیاید و خطری برای مالباخته‌ها نداشته باشد. مثلاً ساعت می‌گرفتم با این مقدار مواد بی‌هوشی چند ساعت بی‌هوش می‌شوم یا چقدر طول می‌کشد که سرم گیج بروم و بی‌هوش شوم. وقتی اندازه مواد بی‌هوشی دستم آمد، سرقت‌هایم را شروع کردم.

*درباره سرقت‌ها توضیح بده؟

معمولاً به سراغ زنان میانسال و سالخورده که همراه بیماران بودند، می‌رفتم و با آن‌ها طرح دوستی می‌ریختم، سپس آبمیوه مسموم به آن‌ها تعارف می‌کردم. سعی می‌کردم با چرب‌زبانی و دروغ اعتماد آن‌ها را به دست بیاورم. البته در مواردی هم لباس پرستاران را از رخت‌آویزشان سرقت می‌کردم و می‌پوشیدم و به عنوان پرستار بر بالین بیماران می‌رفتم و اموالشان را سرقت می‌کردم.

*چطور دستگیر شدی؟

در آخرین سرقت می‌خواستم دو زن را که همراه هم بودند با آبمیوه مسموم و بی‌هوش کنم، اما یکی از آبمیوه‌ها دوز مواد بی‌هوشی‌اش کم بود، به همین دلیل هم یکی از آن‌ها کامل بی‌هوش نشده بود. فکر کردم هر دو بی‌هوش شده‌اند و در حال درآوردن دستبند یکی از آن‌ها بودم که شروع به داد و فریاد کرد و افراد داخل بیمارستان و مأموران آنجا مرا دستگیر کردند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها