کد خبر: 589609
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ ۰۷:۵۹:۵۹
| |

جنایت تکاندهنده فقط به خاطر چشم در چشم شدن

پسر جوان بعد از مصرف مشروبات الکلی در دعوایی که ب خاطر چشم در چشم شدن رخ داد، دست به قتل زد.

جنایت تکاندهنده فقط به خاطر چشم در چشم شدن
کد خبر: 589609
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ ۰۷:۵۹:۵۹

بابک که لحظاتی بعد از خوردن مشروب خانه‌شان را ترک کرده‌ بود، فکرش را هم نمی‌کرد با دست‌های خون‌آلود به خانه برگردد. او در جدالی که بر سر چشم در چشم شدن داشت، مرتکب قتل شده‌بود.

به گزارش «جوان»، ساعت ۲ بامداد صبح روز یک‌شنبه ۱۱ دی قاضی محمد حسین زارعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۴۹ امامزاده حسن از قتل مرد جوانی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.

تیم جنایی در بیمارستان با جسد مرد جوانی روبه‌رو شدند که با اصابت ضربه چاقویی به دستش به قتل رسیده‌بود.

معرفی قاتل قبل از مرگ

بررسی‌ها حکایت از آن داشت مقتول چند ساعت قبل داخل خیابانی نزدیکی مغازه سوپر‌مارکتی در درگیری با پسر جوانی از ناحیه دست زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل شده‌است. مقتول قبل از فوتش به مأموران پلیس مستقر در بیمارستان گفته‌بود با پسر جوانی به نام بابک درگیر شده و او با چاقو دستش را زخمی کرده‌است.

از سوی دیگر تیم جنایی در تحقیقات از شاهدان حادثه و بررسی دوربین‌های مداربسته دریافتند اظهارات مقتول درست است و وی با اصابت ضربه چاقو پسر ۲۶ ساله‌ای به نام بابک به قتل رسیده‌است.

اظهارات شاهد

یکی از شاهدان گفت: «مقتول و قاتل هر دو بچه یک محل هستند. لحظه حادثه دیدم پسر جوانی به نام بابک که خانه‌شان در همین نزدیکی است با مقتول به نام بهرام در حال مشاجره لفظی است. هنوز لحظاتی نگذشته بود، بابک با چاقو به مرد جوان حمله کرد و ضربه‌ای به او زد و از محل فرار کرد. با دیدن این صحنه بلافاصله موضوع را به پلیس و اورژانس خبر دادم. اورژانس هم پیکر خونین بهرام را به بیمارستان منتقل کرد، اما فکر نمی‌کردم، او به خاطر اصابت چاقو به دستش به قتل برسد.»

یکی از اعضای خانواده مقتول هم گفت: «بهرام برای خرید از خانه بیرون رفت که به ما خبر دادند با پسر جوانی به نام بابک درگیر و زخمی شده‌است. وقتی فهمیدیم بهرام برای درمان به بیمارستان منتقل شده‌است به بیمارستان رفتیم، اما متأسفانه پسرمان بر اثر خونریزی شدید جانش را از دست داد و الان از بابک به اتهام قتل شکایت داریم.»

قاتل مست

مأموران پلیس ساعتی بعد به محل زندگی قاتل رفتند و وی را در حالی که به نظر می‌رسید مست است، بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم صبح دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی منتقل شد و مقابل قاضی زارعی با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد. قاتل مدعی شد که شب حادثه مست بوده و در دفاع از خودش دست به چاقو برده است. این ادعا در حالی از سوی قاتل مطرح شد که بررسی‌ها حکایت از آن داشت مقتول در زمان درگیری چاقو همراه نداشته‌است. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

گفت و گو با متهم

اشک می‌ریزد و با دستان دستبند‌زده‌اش اشک‌های پهنای صورتش را پاک می‌کند و از عملی که مرتکب شده‌است، به شدت پشیمان است. مدعی است سابقه کیفری ندارد و برای اولین‌بار دستبند به دستانش زده‌شده و آن هم به اتهام قتل. می‌گوید در حالت مستی دست به چاقو برده‌است، اما هرگز فکر نمی‌کرده‌است مرد جوان به قتل برسد.

*بابک سابقه داری؟

نه سابقه ندارم.

*با مقتول اختلاف داشتی؟

نه اصلاً با مقتول اختلاف نداشتم. او بچه محل ما بود، اما او را نمی‌شناختم که با او اختلافی داشته‌باشم.

*چه شد که شب حادثه چاقو به رویش کشیدی؟

این حادثه آن شب به صورت اتفاقی پیش آمد و من اصلاً قصد درگیری نداشتم و وقتی هم درگیر شدیم، او با چاقو به من حمله کرد و من هم با چاقو ضربه‌ای به دستش زدم و اصلاً فکر نمی‌کردم او با این ضربه به قتل برسد و الان هم پشیمان هستم و‌ای کاش آن شب مشروب نخورده و او را به جای یکی از دوستانم اشتباهی نگرفته بودم و الان به جرم قتل دستبند بر دستانم نبود.

*با دوستت مشکل داشتی که مقتول را اشتباهی گرفتی؟

نه من با هیچ کسی مشکلی نداشتم. شب حادثه من مشروب خوردم و حال خوبی نداشتم و به همین دلیل برای هواخوری به داخل خیابان آمدم. در حالت مستی دنبال یکی از دوستانم می‌گشتم تا اینکه مرد جوان را از دور دیدم که نیمرخش شبیه دوستم ایرج بود. به او نزدیک شدم و صدایش زدم ایرج بایست کارت دارم. وقتی برگشت، دیدم او را اشتباهی گرفته‌ام و از او معذرت‌خواهی کردم، اما ما چشم در چشم شدیم. از طرفی هم من مست بودم و حال خوبی نداشتم که همین چشم در چشم شدن باعث شد با هم درگیر شویم. در درگیری، من با چاقو ضربه‌ای به دست او زدم و فکر نمی‌کردم اصلاً با این ضربه او فوت کند و بعد هم به خانه‌مان رفتم.

*الان چه حسی داری؟

خیلی پشیمان هستم. البته همیشه در زندگی‌ام بدشانسی آورده‌ام. شب حادثه هم قصد قتل نداشتم و امیدوارم خانواده مقتول مرا ببخشند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها