کد خبر: 590880
|
۱۴۰۱/۱۰/۲۰ ۰۸:۰۰:۲۳
| |

جنایت؛ پایان رابطه شیطانی با زن خیانتکار

مرد خیانتکار شوهر زن جوان را به قتل رساند و جسدش را دفن کرد.

جنایت؛ پایان رابطه شیطانی با زن خیانتکار
کد خبر: 590880
|
۱۴۰۱/۱۰/۲۰ ۰۸:۰۰:۲۳

فروشنده لباس که متهم است در جریان ارتباط پنهانی با زن جوان، شوهر او را با شلیک گلوله به قتل رسانده و جسدش را در زیرزمین خانه‌اش دفن کرده‌ است، سرانجام به جنایت اعتراف کرد.

به گزارش جوان، آبان ماه امسال مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم‌شدن ناگهانی برادرش شکایت کرد. وی در توضیح حادثه گفت: برادرم داوود متأهل است و یک پسر خردسال دارد. او همراه خانواده‌اش در آپارتمانی در یکی از خیابان‌های مرکزی تهران زندگی می‌کند. امروز صبح از خانه‌اش بیرون رفته بود تا برای پسرش کاپشن بخرد، اما دیگر برنگشت. برادرم حتی از مغازه لباس‌فروشی از چند نمونه کاپشن پسرانه عکس گرفته و از طریق برنامه ایتا برای همسرش فرستاده بود تا او انتخاب کند. همسرش هم یکی از کاپشن‌ها را انتخاب کرده و برادرم خریده و به طرف خانه‌اش به راه افتاده‌است. چون با همسرش تماس گرفته و گفته در راه خانه هستم و از آن لحظه به بعد تلفن همراهش خاموش شده و دیگر از او خبر نداریم. وی در پایان گفت: البته تمام اطلاعاتی که من دادم، همسر برادرم به من گفت و من خودم امروز با برادرم تماسی نداشتم تا اینکه ساعتی قبل زن برادرم با من تماس گرفت و ماجرا را توضیح داد و گفت نگران داوود است. با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی محمد تقی شعبانی، بازپرس شعبه ۷ دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

بازداشت دروغین

در حالی که مأموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای پیدا کردن ردی از مرد گمشده آغاز کرده‌بودند، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و اعلام کرد برادرش پیامکی فرستاده و گفته از سوی پلیس بازداشت شده‌است. وی گفت: ساعتی قبل زن برادرم با من تماس گرفت و گفت شوهرش به گوشی همراهش پیامکی فر‌ستاده و نوشته «مأموران پلیس مرا بازداشت کرده‌اند و به زودی آزاد می‌شو‌م. نگران من نباشید و دنبال من هم نگردید.» وقتی زن برادرم پیامک را به من نشان داد، تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس خبر دهم. با اعلام این خبر تیم جنایی به دستور بازپرس شعبانی از مراکز پلیس و ادارات امنیتی استعلام گرفتند آیا مرد گمشده بازداشت شده‌است، اما بررسی‌ها نشان داد نام وی در لیست هیچ‌کدام از ادارات امنیتی ثبت نشده‌است.

به این ترتیب این فرضیه برای مأموران پلیس قوت گرفت که به احتمال زیاد برای داوود حادثه‌ای رخ داده و عامل و عاملان حادثه برای فریب پلیس از گوشی وی پیامک دروغین برای همسرش فرستاده‌اند.

رابطه پنهانی

با به دست آمدن این اطلاعات تحقیقات کارآگاهان وارد مرحله تازه‌ای شد و مأموران بررسی‌های فنی خود را ادامه دادند تا اینکه چند روز قبل دریافتند همسر داوود با مرد همسایه‌شان ارسلان ارتباط پنهانی دارد. بررسی‌ها نشان داد ارسلان در یکی از خیابان‌های تهران مغازه لباس‌فروشی دارد و همسر مرد گمشده مدتی است به بهانه خرید و سفارش لباس به مغازه او رفت و آمد دارد. اطلاعات به دست آمده حکایت از آن داشت همسر مرد گمشده و مرد همسایه به خاطر رابطه پنهانی‌شان داوود را به قتل رسانده‌اند مأموران در دو مظنون را بازداشت و به اداره آگاهی منتقل کردند.

سر‌نخ

دو متهم در بازجویی‌های ابتدایی منکر جرم خود و مدعی شدند از سرنوشت مرد گمشده خبری ندارند. همسر داوود ادعا کرد شوهرم روز حادثه برای خرید کاپشن بیرون رفت و ناپدید شد و با مرد همسایه هم ارتباط بدی نداشته‌است. مرد همسایه هم حرف‌های زن داوود را تأیید کرد و ادعا کرد ارتباطش با زن همسایه فقط به خاطر خرید و فروش لباس بوده‌است.

در حالی که متهمان در تحقیقات پلیسی به تناقض‌گویی مشغول بودند، مأموران پلیس متوجه شدند کاپشنی که شاکی مدعی است برادرش برای فرزندش خریده و قبل از رساندن آن به خانه‌اش ناپدید شده‌است، به تن پسر خردسال داوود است. بدین ترتیب با به دست آمدن این سرنخ مأموران پلیس دوباره از دو متهم تحقیق کردند. زن مرد گمشده در ادعایی گفت: مدتی بعد از گم‌شدن شوهرم، ارسلان کاپشن پسرم را به من داد و گفت شوهرم کاپشن را پس از خرید در مغازه‌ای جا گذاشته و یکی از دوستانش به او داده است و او هم تحویل ما داد. ارسلان، اما در بازجویی‌ها مدعی شد همسر داوود دروغ می‌گوید.

اعتراف

متهم در بازجویی‌های فنی سرانجام صبح دیروز به قتل مرد همسایه اعتراف کرد و گفت: روز حادثه او را به بهانه‌ای به خانه‌ام کشاندم و با اسلحه تهدیدش کردم. از او خواستم به همسرش پیامک دهد که پلیس او را بازداشت کرده‌است. بعد از ارسال پیامک بود که او را با شلیک گلوله به قتل رساندم. بعد جسدش را به زیرزمین بردم. قبل از حادثه مردی افغان را به خانه آورده‌بودم و از او خواسته بودم گودالی حفر کند که جسد را در گودال دفن کردم تا اینکه مأموران پلیس به من مظنون شدند و بازداشت شدم.

همزمان با اعتراف متهم، مأموران پلیس در خانه وی حاضر شدند و جسد مقتول را کشف و به پزشکی قانونی منتقل کردند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها