کد خبر: 597434
|
۱۴۰۱/۱۱/۲۷ ۰۹:۳۰:۰۰
| |

مرد متهم به کلاهبرداری در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» توضیح داد:

سقوط آزاد به زندان نتیجه بلندپروازی مرد متهم به کلاهبرداری

مرد جوان می‌گوید به خاطر اینکه زندگی بهتری برای خودش فراهم کند وارد ماجرایی‌ای شد که عاقبتش زندان بود.

سقوط آزاد به زندان نتیجه بلندپروازی مرد متهم به کلاهبرداری
کد خبر: 597434
|
۱۴۰۱/۱۱/۲۷ ۰۹:۳۰:۰۰

کیومرث مردی جوان است که متهم شده با همکاری دوستانش از چند نفر کلاهبرداری کرده است. کیومرث مدعی است از او سوءاستفاده شده است.

او برای اعتمادآنلاین از زندگی‌اش می‌گوید:

 

*چه مدت است در زندان هستی؟

حدود یک سال.

*چرا کلاهبرداری کردی؟

من این کار را نکردم، از من سوءاستفاده شد.

*توضیح بده چه اتفاقی افتاد؟

دوستی داشتم که می‌گفت با یک نفر شریک شده و کار و بار خوبی راه انداخته است و می‌خواهد لوازم خانگی خرید و فروش کند. گفت اگر من هم قبول کنم سرمایه بگذارم می‌توانم شریک شوم. گفتم پولی ندارم که سرمایه‌گذاری کنم. پیشنهاد دادند دسته‌چک بگیرم و آنها چک‌های من را خرج کنند و بعد خودشان هم پولش را پر کنند. من هم قبول کردم، قرار بود درصدی هم به من بدهند اما آنها چک‌های مرا خرج کردند و موعد چک‌ها که رسید آنها را پاس نکردند. این‌طوری شد که شکات از من شکایت کردند و بازداشت شدم.

*مشکل مالی داشتی؟

من هیچ مشکل مالی‌ای نداشتم. شغل و درآمد خوب داشتم، در یک شرکت کار می‌کردم و حقوق خوبی می‌گرفتم. برای اینکه زندگی بهتری داشته باشم این کار را کردم اما اشتباه کردم.

*شرکایت حالا کجا هستند؟

مدتی خود را مخفی کردند بعد هم که من بازداشت شدم آنها خودشان را نشان دادند. با این حال چک‌ها با امضای من است و من از نظر قانون مسئول هستم.

*خانواده داری؟

دو فرزند دارم که در حال حاضر با همسر سابقم زندگی می‌کنند.

*از همسرت جدا شدی؟

قبل از بازداشت از همسرم جدا شده بودم. بچه‌ها با من زندگی می‌کردند اما حالا که نیستم با مادرشان زندگی می‌کنند.

*چرا از همسرت جدا شدی؟

تفاهم نداشتیم. با اینکه دو بچه داشتیم اما اختلاف سلیقه‌مان خیلی زیاد بود. من زندگی بهتری می‌خواستم اما او به داشته‌هایش راضی بود، همین هم باعث اختلاف بین ما می‌شد.

*حالا می‌خواهی چه کنی؟

چاره‌ای ندارم جز اینکه بدهی‌ها را بدهم. شکات رضایت نمی‌دهند. من اشتباه بزرگی مرتکب شدم، شغلم را از دست دادم و حالا هم کلی بدهی دارم. چشم امیدم به مادر و پدرم است که کمکم کنند تا بتوانم آزاد شوم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها