کد خبر: 599817
|
۱۴۰۱/۱۲/۰۹ ۲۱:۳۰:۵۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

تله مرگبار زن و شوهر معتاد برای پیرمرد نیکوکار

زوج معتاد با ربودن پیرمرد خیر قصد داشتند از خانواده او اخاذی کنند اما مرگ طعمه‌شان را رقم زدند.

تله مرگبار زن و شوهر معتاد برای پیرمرد نیکوکار
کد خبر: 599817
|
۱۴۰۱/۱۲/۰۹ ۲۱:۳۰:۵۰

زن و شوهر معتاد که یک برج‌ساز خیر را به قتل رسانده‌اند در جلسه محاکمه جزئیاتی از قتل دردناک او را شرح دادند.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهمان که زوجی معتاد هستند ابتدا مرد ثروتمند را ربودند تا پول‌هایش را سرقت کنند اما در نهایت او را به قتل رساندند.

دو سال قبل پسری به پلیس مراجعه کرد و گفت پدرش گم شده است. این مرد جوان گفت پدرش 66 ساله و بسیار سرحال است و همیشه کارهایش را منظم انجام می‌داد و خانواده‌اش در جریان کارهای او بودند اما ناگهانی گم شده است.

این جوان گفت: پدرم برج‌ساز و خیری خوشنام است. او امروز صبح به محل کارش رفت اما دیگر بازنگشت. گوشی موبایلش خاموش است و ما همه جا را دنبال او گشته‌ایم و حالا نگرانش هستیم.

در حالی که تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد خیر آغاز شده بود ماموران گشت فرودگاه امام خمینی (ره) مشغول گشت‌زنی در محدوده استحفاظی‌شان به یک پژو ۲۰۶ مشکوک شدند که زن و مردی داخل آن در حال درگیری بودند. ماموران به راننده ایست دادند اما او فرار کرد و سعی کرد با حرکت در جهت خلاف اتوبان پلیس را جا بگذارد.

پلیس پس از چند دقیقه تعقیب و گریز موفق به متوقف کردن خودرو فراری شد. زوج جوان که در پژو 206 بودند به ماموران گفتند به خاطر اختلاف خانوادگی با یکدیگر درگیر شده‌اند؛ اما ماموران در بازرسی خودرو با جسد یک پیرمرد روی صندلی عقب روبه‌رو شدند که دست و پایش با طناب بسته شده بود. مرد راننده مدعی شد آن مرد پدرش است؛ اما وقتی جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت، روشن شد جسد متعلق به مرد خیری است که روز قبل خانواده‌اش ناپدید شدن او را به پلیس گزارش داده بودند.

به این ترتیب زن و مرد جوان بازداشت شدند. آنها به گروگان گرفتن مرد خیر با  انگیزه اخاذی از خانواده‌اش و خالی کردن حساب بانکی او اعتراف کردند.

با افشای ماجرا برای این زوج کیفرخواست صادر و پرونده‌شان به منظور رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها در دادگاه از خود دفاع کردند.

در ابتدای جلسه فرزندان قربانی درخواست قصاص کردند. سپس مرد ۳۵ ساله به نام آریا در جایگاه متهم ایستاد و اتهام قتل را پذیرفت.

او گفت: مدتی بود به دام اعتیاد افتاده و به هروئین معتاد بودم. زندگی‌ام تباه شده و کارم را از دست داده بودم. همسرم پیرمرد خیر را می‌شناخت و او مدتی بود به ما کمک مالی می‌کرد. آخرین بار همسرم با او صحبت کرده و خواسته بود تا پول بدهد و مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرد. آن روز قرار بود پیرمرد و همسرم مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند که من نقشه گروگانگیری به ذهنم رسید.

متهم ادامه داد: در حالی که پیرمرد سوار ماشین شده بود تا همراه همسرم مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند، رویش چاقو کشیدم و با تهدید دست و پایش را با طناب بستم و او را روی صندلی عقب ماشین نشاندم. من به زور و تهدید شماره رمز کارت عابربانکش را از او گرفتم و می‌خواستم حساب بانکی‌اش را خالی کنم. برای اینکه پیرمرد سر و صدا نکند چند پتو روی سر او کشیدم. قصد داشتم با خانواده‌اش تماس بگیرم و در ازای آزادی پیرمرد از آنها اخاذی کنم. حتی می‌خواستم از پیرمرد اقرارنامه‌ای بگیرم و دست به اخاذی بزنم.

آریا درباره نحوه کشته شدن پیرمرد گفت: غروب شده و ما به قم رسیده بودیم که من و همسرم به یک رستوران رفتیم و با کارت عابربانک پیرمرد غذا خوردیم. سپس بنزین زدیم و چون خسته شده بودیم در ماشین خوابیدیم؛ اما صبح روز بعد وقتی بیدار شدیم متوجه شدیم پیر مرد جان سپرده است. ما قصد کشتن او را نداشتم و گمان می‌کنم او به خاطر گرمازدگی جان سپرد.

زن جوان وقتی روبه‌روی قضات ایستاد، اتهام مشارکت در قتل را نپذیرفت.

او گفت: پیرمرد را از قبل می‌شناختم. او به من کمک مالی می‌کرد. من با او صحبت کرده و گفته بودم خودم و همسرم معتاد هستیم. قرار بود برای ترک اعتیاد شوهرم به ما کمک کند. می‌خواستیم همسرم را به کمپ ترک اعتیاد ببریم؛ اما در بین راه همسرم یکباره تصمیم به گروگانگیری گرفت. شوهرم روی پیرمرد چاقو کشید و دست و پایش را با طناب بست و او را روی صندلی عقب ماشین گذاشت. شوهرم می‌خواست با خانواده او تماس بگیرد و از آنها پول میلیونی اخاذی کند؛ اما یکباره متوجه شدیم پیرمرد نفس نمی‌کشد. من که عصبانی شده بودم می‌خواستم از ماشین پیاده شوم. به همین خاطر با شوهرم درگیر شدم؛ اما ماموران گشت پلیس فرودگاه امام خمینی سر رسیدند و ما را بازداشت کردند. من در قتل پیرمرد دستی نداشتم.

سپس وکیل اولیای دم به دفاع پرداخت و گفت: این زوج با تزریق مواد بیهوشی به قربانی او را کشتند اما حالا با دروغگویی قصد دارند مرگ او را اتفاقی جلوه دهند.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها