معمای پیچیده یک محکوم به مرگ پای چوبه دار
در حالی که مردی به اتهام قتل به مرگ محکوم شده بود فردی دیگر در نامهای محضری مدعی شد قتل را او انجام داده است.
رویارویی ناگهانی قاضی ویژه قتل عمد مشهد با متهم به قتل فراری، در حالی گره کور یک پرونده جنایی را گشود که ماجرای جوان معروف به «گربه» در پای چوبه دار به معمایی پیچیده تبدیل شده بود!
به گزارش روزنامه خراسان، ساعت 1:20 بامداد چهارم مرداد 1390 بود که بی سیم های پلیس به کار افتاد و خبر وقوع جنایتی هولناک در خیابان آیت ا... عبادی 91، افسران گشت کلانتری خواجه ربیع را به محل وقوع جنایت کشاند. طولی نکشید که با حضور قاضی علی اکبر صفائیان (قاضی وقت ویژه قتل عمد) در صحنه حادثه، بررسی های تخصصی آغاز شد. تحقیقات میدانی و شبانه مقام قضایی بیانگر آن بود که جوانی 25 ساله به نام «هادی- گ» توسط مهاجمان پرایدسوار و با ضربات کارد در یک جنایت خیابانی به قتل رسیده است.
همزمان با بررسی های دقیق قضایی، هویت دو سرنشین خودرو فاش شد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با راهنمایی ها و دستورهای ویژه قاضی صفائیان (قاضی وقت شعبه 808 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) موفق شدند یکی از متهمان این پرونده به هویت «هادی- ح» را دستگیر کنند. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است ریشه یابی و کنکاش در زوایای تاریک این پرونده جنایی نشان داد که برادر «هادی- ح» (متهم) چندی قبل در پی وقوع تصادفی که رانندگی آن را «هادی – گ» (مقتول) به عهده داشته، فوت کرده است! همین موضوع انگیزه جنایت را به سوی «هادی – ح» سوق می داد، اما وی در بازجویی ها مدعی شد سرنشین فراری خودرو که «علی – م» نام دارد و معروف به «گربه» است از خودرو پیاده شده و ضربات کارد را بر پیکر «هادی- گ» (جوان 25 ساله) وارد کرده است این درحالی بود که من پشت فرمان خودرو نشستم و رانندگی پراید را به عهده داشتم و ...
در همین حال یکی از شاهدان عینی صحنه جنایت نیز در اظهارات خود ادعا کرد که جوان معروف به «گربه» (علی – م) را دیده که از خودرو پیاده شده و ضربات کارد را بر پیکر جوان 25 ساله فرود آورده است.
واکاوی های قضایی و تحقیقات گسترده از سوی قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد، به نتایجی رسید که نشان می داد «گربه فراری» متهم اصلی این پرونده جنایی است و با توجه به اسناد و مدارک موجود، وی به اتهام ارتکاب قتل عمد تحت تعقیب قضایی قرار گرفت. حدود 6 سال بعد از وقوع این جنایت وحشتناک، کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی، با ردزنی های اطلاعاتی، «علی- م» (گربه) را در شهرستان شهریار در حالی دستگیر کردند که تقویم تاریخ بیست و ششم اردیبهشت سال 96 را نشان می داد. طولی نکشید که با انتقال عامل جنایت خیابانی به مشهد، تحقیقات قضایی نیز وارد مرحله جدیدی شد. بررسی های تخصصی و مدارک مستند پرونده حکایت از آن داشت که وی ضارب «هادی- گ» است، اما متهم ارتکاب جرم را انکار کرد و مدعی شد که آن شب «هادی- ح» به دلیل کینه ای که برای تصادف برادرش از «هادی- گ» داشت از خودرو پیاده شد و او را با ضربات کارد نقش بر زمین کرد.
پس از بازسازی صحنه قتل و انجام بازجویی های فنی، سرانجام «هادی- ح» آزاد شد و کیفرخواست قتل عمد این پرونده جنایی به نام «علی – م» گره خورد و به این ترتیب، علی – م(معروف به گربه) در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی پای میز محاکمه نشست و قضات با تجربه دادگاه نیز پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه با حضور وکلای مدافع، در نهایت «علی – م» را قاتل تشخیص دادند و او را در تاریخ 98.10.9 به قصاص نفس محکوم کردند. در این شرایط، متهم به قتل معروف به «گربه» به رای صادر شده از سوی دادگاه اعتراض کرد و به همین دلیل پرونده مذکور برای رسیدگی دقیق تر به شعبه 35 دیوان عالی کشور ارسال شد، اما قضات سپید موی دیوان عالی هم پس از آن که سطر به سطر اوراق این پرونده قطور را زیر ذره بین قضاوت بردند در شهریور سال 99 بر رای شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، مهر تایید زدند و به این ترتیب پرونده «گربه قاتل» آماده اجرای حکم شد.
در حالی که مقدمات اجرای حکم قصاص نفس فراهم شده بود و «گربه قاتل» پای چوبه دار قرار داشت، ناگهان یک نامه محضری، اجرای حکم را متوقف کرد. هنوز سه ماه بیشتر از تایید رای قصاص نفس در دیوان عالی کشور نگذشته بود که دوباره سروکله «هادی- ح» پیدا شد. او با این ادعا که دچار عذاب وجدان شده است به یکی از محضرهای ثبت اسناد مشهد رفت و در نامه ای محضری نوشت «قاتل من هستم! و دوستم «علی – م» بی گناه است! با این اقرار محضری بلافاصله دست اندرکاران این پرونده جنایی به تکاپو افتادند و وکیل مدافع متهم نیز درخواست اعاده دادرسی داد تا با این مدارک رسمی و مستند، دیوان عالی کشور ماجرای این جنایت را دوباره مورد بررسی های قضایی قرار دهد.
این گونه بود که طبق قوانین قضایی جمهوری اسلامی، اعاده دادرسی توسط قضات دیوان عالی کشور براساس مدارک جدید پذیرفته و اجرای حکم قصاص «گربه قاتل» تا رسیدگی دوباره متوقف شد.
اما ماجرای این پرونده جنایی از آن جا به معمایی پیچیده تبدیل شد که «هادی –ح» پس از ثبت محضری اقرار به قتل عمدی، خود را به دستگاه قضایی معرفی نکرد و به مکانی نامعلوم گریخت.
اکنون با این سند قانونی، پرونده مذکور به دادسرا بازگشت تا بررسی های قضایی درباره اقرار متهم به قتل (هادی- ح) صورت گیرد، ولی از متهم خبری نبود!
این پرونده جنایی درحالی روی میز قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه جنایی) قرار گرفته بود که قاضی دکتر صادق صفری چندین سال قبل به هنگام مرخصی قاضی احمدی نژاد (بازپرس وقت شعبه 208)، یک بار از متهم «هادی – گ» برای کشف زوایای پنهان این پرونده تحقیق کرده بود و نمایی از چهره وی را به خاطر داشت. با وجود این، تحقیقات قضایی برای دستگیری «هادی – گ» در حالی وارد مرحله جدیدی شده بود که او به شهرهای مختلفی می گریخت و حکم قصاص هم برای «گربه قاتل» قابل اجرا نبود.
در همین حال قاضی دکتر صادق صفری که در سمت قاضی ویژه قتل عمد مشهد، ریاست شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب را به عهده دارد، در حالی با ارسال پرونده از دیوان عالی کشور، دستورهای ویژه ای برای ردزنی های اطلاعاتی متهم فراری (هادی –گ) را صادر کرد که به دلیل تحقیق قبلی در پرونده، احاطه کاملی به محتویات آن داشت.
با آن که عملیات نامحسوس و رصدهای اطلاعاتی برای شناسایی مخفیگاه متهم فراری در پلیس آگاهی آغاز شده بود، چند روز قبل قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای انجام امور اداری و قضایی به سمت دادسرای انقلاب رفت، اما ناگهان هنگام عبور از کنار مجرمان و متهمان مواد مخدر در سالن دادسرا، در جا ایستاد و با چهره ای متعجب و حیرت زده، به چشمان تک تک مجرمانی نگریست که روی نیمکت های سالن به انتظار محاکمه نشسته بودند. او در حالی که به چهره یکی از مجرمان خیره شده بود، نام او را پرسید!
مجرمی که لباس مخصوص زندانیان را به تن داشت، خود را «هادی – گ» معرفی کرد! حالا دیگر قاضی صفری، تردیدی نداشت که او همان متهم فراری است که در پرونده «گربه قاتل» تحت تعقیب قرار دارد.دقایقی بعد با هماهنگی قاضی شعبه 904 دادسرای انقلاب، متهم مذکور که به جرم حمل مواد مخدر صنعتی دستگیر شده بود، راهی شعبه ویژه پرونده های جنایی شد و دوباره رو در روی قاضی ویژه قتل عمد ایستاد. او که حیرت زده از قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد سوال می کرد چگونه بعد از چند سال چهره ام را به خاطر آوردید، در حالی که فقط برای چند دقیقه از من بازجویی کرده بودید؟ مقابل میز عدالت نشست و با پذیرفتن نامه محضری که نوشته بود «من قاتل هستم!» به مقام قضایی گفت: آن نامه محضری را من نوشتم، اما اکنون محتویات داخل آن نامه را قبول ندارم؛ چرا که طرف مقابل مرا تحت فشار گذاشت و همچنین با وعده و وعید مرا وادار کردند تا آن نامه محضری را بنویسم ! و ...
با این اعترافات، پرونده «گربه قاتل» در پای چوبه دار، دوباره مورد بررسی های قضایی قرار گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید