«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
قتل به خاطر سرقت گوسفند
دو متهم پرونده سرقت مرگبار گوسفندان در دادگاه ادعا کردند بیگناه هستند.
مردی که متهم است به خاطر سرقت گوسفند آدمکشی کرده، در جلسه محاکمه ادعا کرد اعترافاتش دروغ بوده است.
به گزارش اعتمادآنلاین، مرد جوان متهم است با همدستی دوستش پنج گوسفند را از یک انبار سرقت کرده و نگهبان انبار را که از دوستانش بود، کشته است.
رسیدگی به این پرونده وقتی آغاز شد که صاحب یک انبار در ورامین به ماموران گزارش داد نگهبانش به قتل رسیده است.
او گفت: من صاحب انبار مواد غذایی دام در ورامین هستم و مدتی است مردی ۶۰ ساله به نام سیفالله را برای نگهبانی انبار استخدام کردهام. چند روزی بود پنج گوسفند خریده و از سیفالله خواسته بودم از آنها در انبار نگهداری کند، اما امروز صبح وقتی برای سرکشی به انبار رفتم با جسد خونین سیفالله روبهرو شدم. گوسفندها هم سرقت شدهاند.
ماموران پلیس بعد از دریافت این گزارش به انبار مورد نظر رفتند و جسد خونین پیرمرد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. شواهد نشان میداد این مرد شبانه با ضربات جسم سخت به سرش از پا درآمده است و دزدان به احتمال زیاد آشنا بودهاند.
با افشای این ماجرا ماموران به ردیابی دزدان پرداختند و دریافتند چند روز قبل صاحب انبار از یکی از کارگران به نام رامین خواسته بوده پنج گوسفند خریداری کند و او تنها کسی بوده که از ماجرای خرید گوسفندان اطلاع داشته است.
به این ترتیب رامین بازداشت شد و به قتل نگهبان سالخورده با همدستی یکی از دوستانش به نام نعیم اعتراف کرد.
رامین گفت: چند روز قبل صاحب انبار از من خواست چند گوسفند بخرم. چون میدانستم سیفالله تنها نگهبان انبار است از دوستم نعیم کمک خواستم تا شبانه گوسفندها را سرقت کنیم. ما شبانه به انبار رفتیم تا گوسفندها را بدزدیم؛ اما سیفالله که از خواب بیدار شده بود با ما درگیر شد. به همین خاطر با چوب به سرش چند ضربه زدم. وقتی سیفالله خونین روی زمین افتاد گوسفندها را برداشتم و فرار کردم.
در ادامه تحقیقات نعیم دستگیر شد و او نیز به همدستی در جنایت اعتراف کرد.
به این ترتیب برای متهمان کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دو پسر و دختر مقتول در جایگاه ویژه ایستادند و برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند.
پسر قربانی گفت: پدرم به تازگی به عنوان نگهبان انبار استخدام شده بود. او با رامین دوست بود اما رامین به او خیانت کرد و بیرحمانه پدرم را کشت.
سپس رامین روبهروی قضات ایستاد؛ اما اتهام قتل را نپذیرفت. او گفت: من از دو ماه قبل به عنوان کارگر برای صاحب انبار کار میکردم و دو ماه بود که سیفالله را میشناختم و با او رابطه دوستانه داشتم. میدانستم او نگهبان انبار است اما این موضوع دلیلی بر قاتل بودن من نیست. من انگیزهای برای قتل او نداشتم. من او را نکشتم و گوسفندها را سرقت نکردم. قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم؛ اما حالا میگویم بیگناه هستم.
نعیم نیز اتهام معاونت در جنایت را نپذیرفت و گفت: من اصلاً از نحوه کشتهشدن سیفالله اطلاعی ندارم. بیگناه هستم و نمیدانم چرا رامین مرا به عنوان همدستش معرفی کرده است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
دیدگاه تان را بنویسید