کد خبر: 614973
|
۱۴۰۲/۰۳/۰۷ ۰۸:۵۹:۲۴
| |

پدر بی‌رحم درباره قتل کودک یک ساله‌اش چه گفت؟

متهم ادعا کرد: مشتم را گره کردم تا به صورت همسرم بزنم، اما همسرم جا خالی داد و صورتش را کنار کشید که مشتم به صورت سودا برخورد کرد و از بغل مادرش روی زمین افتاد.

پدر بی‌رحم درباره قتل کودک یک ساله‌اش چه گفت؟
کد خبر: 614973
|
۱۴۰۲/۰۳/۰۷ ۰۸:۵۹:۲۴

مرد جوانی که متهم است دختر یک و نیم ساله‌اش را در درگیری با همسرش به قتل رسانده در بازجویی‌ها ادعا کرد می‌خواسته همسرش را با مشت بزند که او جا خالی داده و ضربه به دختر خردسالش برخورد کرده‌است.

به گزارش روزنامه جوان، صبح روز جمعه پنجم خرداد، قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۴۴ تهرانپارس از مرگ مشکوک خردسال یک و نیم ساله‌ای با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.

تیم جنایی داخل خانه‌ای در طبقه دوم آپارتمان مسکونی با جسد بی‌جان دختر یک و نیم ساله‌ای به نام سودا روبه‌رو شدند. در تن پیمایی از جسد آثار کبودی‌ها و سوختگی‌هایی روی بدن دخترک شیرخوار نمایان بود که حکایت از آن داشت وی از قبل مورد کودک آزاری قرار گرفته‌است. تیم پزشکی قانونی در بررسی‌های ابتدایی در محل حادثه اعلام کرد دختر خردسال بر اثر اصابت جسم سختی به سر و صورت فوت کرده‌است. از سوی دیگر مشخص شد سودا در درگیری پدر و مادرش به قتل رسیده‌است و شب قبل وقتی زن و شوهر با هم درگیر می‌شوند یکی از ضربات مشت‌های پدر به صورت دختر خردسالش اصابت می‌کند و در نهایت هم چند ساعت بعد او را به کام مرگ می‌کشاند. عموی دختر فوت شده به مأموران گفت: «ساعتی قبل برادرم با من تماس گرفت و گفت با همسرم شب قبل دعوا کردم و بچه‌ام ضربه خورد و بعد فوت کرد. من بلافاصله به خانه برادرم آمدم و دیدم سودا فوت کرده و برادرم نیز از خانه بیرون رفته‌است.»

با به دست آمدن این اطلاعات، تیم جنایی به برادر قاتل آموزش دادند و برادر قاتل هم از برادرش خواست تا به خانه برگردد. وقتی متهم وارد خانه‌اش شد، مأموران او را دستبند زدند و به اداره پلیس منتقل کردند.

متهم ۲۵ ساله به نام مسعود صبح دیروز به دادسرای امور جنایی منتقل شد و با ابراز پشیمانی به قتل دختر خردسالش اعتراف کرد. وی ادعا کرد: می‌خواستم همسرم را کتک بزنم و مشتم را گره کردم به طرف صورتش ضربه زدم، اما همسرم جا خالی داد و سرش را کنار کشید و مشتم به صورت فرزندم که بغل مادرش بود، برخورد کرد و به زمین افتاد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. از آنجایی که بستگان متهم ادعا کرده بودند وی مشکل روحی و روانی دارد قاضی محمد مهدی براعه دستور داد متهم برای انجام آزمایش‌های لازم و مشخص شدن صحت سلامت روحی و روانی‌اش به پزشکی قانونی منتقل شود.

گفت‌وگو با متهم

*مسعود با همسرت اختلاف داشتی؟

بله اختلاف داشتم. البته از سه ماه قبل که برای کار به تهران آمدیم، اختلاف پیدا کردیم. وگرنه در این هفت سالی که با هم زندگی می‌کنیم، اختلافی نداشتیم، اما زندگی در تهران باعث اختلاف ما شد.

*چرا به تهران آمدید؟

شهرستان کشاورزی می‌کردم و درآمدم کم بود که تصمیم گرفتیم برای کار به تهران بیاییم. سه ماه قبل آمدیم و من با موتورسیکلتم پیک موتوری کار می‌کردم.

*چرا اختلاف پیدا کردی؟

همسرم به من دروغ می‌گفت. مثلاً چند شب قبل من خانه برادرم رفته بودم و او خبر داشت من شب تا دیر وقت آنجا هستم. تلفن همراهش خراب بود که با تلفن همراه پسر همسایه با من تماس گرفت. اول گفت پسر همسایه همراه خواهرش جلوی در حیاط بودند که با گوشی او با من تماس گرفته‌است، اما بعد گفت پسر همسایه جلوی حیاط آپارتمان تنها بوده که گوشی او را گرفته و با من تماس گرفته‌است. همین دروغش باعث درگیری ما شد.

*یعنی شب حادثه هم به خاطر همین موضوع با هم درگیر شدید؟

نه. آن شب وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم همسرم با دختر یک و نیم ساله و پسر سه ساله‌ام بیرون رفته‌است. وقتی از او سؤال کردم چرا بیرون رفته بودی، گفت برای خرید رفته بودم. به او گفتم من خودم همیشه خرید می‌کنم و باید از من اجازه می‌گرفتی که با هم درگیر شدیم. البته او جواب می‌داد و سکوت نمی‌کرد.

*چه شد که دخترت را به قتل رساندی؟

من عصبانی شدم و مشتم را گره کردم تا به صورت همسرم بزنم، اما همسرم جا خالی داد و صورتش را کنار کشید که مشتم به صورت سودا برخورد کرد و از بغل مادرش روی زمین افتاد.

*چرا او را به بیمارستان نبردید؟

حالش خوب بود. آن شب مهمان هم داشتیم تا اینکه ساعت ۴ یا ۵ صبح حالش بد شد و فوت کرد.

*آثار کودک آزاری هم در بدن سودا معلوم بوده، شما او را کتک زده بودید؟

من اصلاً دخترم را نزده بودم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها