بخشش قاتل با شرط کمک به نیازمندان

اولیای دم زنی که 8سال پیش در پایتخت به قتل رسید، به شرط اینکه قاتل پول دیه را به‌حساب یک مرکز خیریه واریز کند تا به بیماران و کودکان بی‌سرپرست کمک شود، وی را بخشیدند.

به گزارش همشهری، نخستین برگ این پرونده از روز سی و یکم مرداد سال 94با پیدا شدن جسد زنی پای درخت کاجی در جاده امامزاده داوود ورق خورد. بررسی‌ها نشان می‌داد که وی در محل دیگری به قتل رسیده و پس از آن قاتل یا قاتلان جسد وی را در آنجا رها کرده‌اند. با انجام تحقیقات، هویت مقتول شناسایی و مشخص شد که وی مقیم کشور سوئیس بوده، به تازگی به تهران آمده بود و به تنهایی زندگی می‌کرد. در بررسی‌های بیشتر مشخص شد که 180میلیون تومان از حساب وی برداشت و صرف خرید دلار از یک صرافی شده است. کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود پی بردند که پسری 22ساله به نام مهدی به خانه مقتول رفت‌وآمد داشته و کارهای او را انجام می‌داده است. بنابراین وی بازداشت شد و در بازجویی‌ها راز جنایت را فاش کرد. او مدعی شد که با همدستی یکی از دوستانش به نام جلال، جان مسافر سوئیس را گرفته است و انگیزه آنها، سرقت 180میلیون تومان پول از حساب مقتول بوده است.

وی در ادامه گفت: شب حادثه با قربانی تماس گرفتم و به بهانه رفتن به میهمانی حوالی خانه‌اش قرار گذاشتم. در آنجا ناچار شدم با دستانم، ‌مقتول را خفه کنم تا نقشه سرقت را پیش ببریم. وی ادامه داد: آن شب پس از آنکه کارت مقتول را سرقت کردیم، به یک صرافی رفتیم. جلال از یک پیرزن و پسرش که نمی‌دانم چطور آنها را می‌شناخت، خواست تا از صرافی دلار بخرند. وی ادامه داد: سهم من پس از فروش دلارها 75میلیون تومان شد و قصد فرار داشتم که در نهایت گیر افتادم. اقرار این مرد کافی بود تا جلال که ساکن یکی از شهرهای جنوبی کشور بود دستگیر شود. مرد جوان در بازجویی‌ها گفت که روز حادثه وظیفه کشتن زن میانسال به‌عهده او بوده اما دلش به رحم آمده و نتوانسته جانش را بگیرد، برای همین دوستش مهدی او را خفه کرده است.

متهم به قتل و همدستش به بازسازی صحنه قتل پرداختند و مدتی بعد در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتند. در جلسه دادگاه فرزندان مقتول که ساکن سوئیس هستند، درخواست خود را از طریق وکیل خود به دادگاه ارائه کردند؛‌ درخواست آنها قصاص قاتل مادرشان بود. در پایان جلسه، قضات دادگاه، متهم اصلی پرونده را به قصاص و همدستش را به جرم معاونت در قتل و سرقت به زندان محکوم کردند. طولی نکشید که حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و پرونده برای انجام مقدمات حکم به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. در شرایطی که مرد اعدامی در یک قدمی چوبه دار قرار گرفته بود، تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران برای جلب رضایت از اولیای دم شروع شد. از سوی دیگر خانواده قاتل به تکاپو افتاده بودند تا با تهیه پول دیه از اولیای دم رضایت بگیرند. سرانجام مکاتبات لازم با فرزندان مقتول که ساکن سوئیس هستند انجام شد و آنها شرطی برای بخشش قاتل مادرشان تعیین کردند و شرط شان این بود که قاتل، پول دیه را به‌حساب یک مرکز خیریه که در زمینه کمک به بیماران و کودکان بی‌سرپرست فعالیت دارد، واریز کند. قاتل وقتی این را شنید از خانواده‌اش خواست تا هرچه زودتر پولی را که تهیه کرده‌اند به‌حساب مرکز خیریه واریز کنند تا او که در یک قدمی مجازات قرار داشت، از مرگ رهایی یابد. به این ترتیب چند روز قبل مبلغ دیه تهیه شده به‌حساب مرکز خیریه موردنظر واریز شد و قاتل پس از 8سال از چوبه دار فاصله گرفت تا به‌زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه محاکمه شود.