راز خودروی پر از مواد مخدر در کارخانه مرد بیگناه فاش شد
کارگر قاچاقچی کارخانه محل کار خود را به محل نگهداری مواد مخدر تبدیل کرده بود.
کارگری که با سوءاستفاده از اعتماد صاحبکارش از کارخانه او برای قاچاق مواد مخدر استفاده میکرد، دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی، اوایل هفته گذشته زن میانسالی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران و طرح شکایتی در شعبه بازپرسی هشتم این دادسرا به بازپرس تقویان گفت: همسرم کارخانهدار است، هر چه با تلفن او تماس گرفتم جواب نمیداد، به همین خاطر ناچار شدم به محل کارش بروم و آنجا هم کسی در را روی من باز نکرد، من که نگران بودم و از طریق همسایهها همچنان پیگیر وضع شوهرم بودم و متوجه شدم که او همراه یکی از اقوام و یکی از کارگران در کارخانه بودند که ماموران به آنجا آمدند و بعد از بازرسی کارخانه آنها را دستبند زده و با خودشان بردهاند. اما همسایهها نمیدانستند چرا شوهرم را با دستبند بردهاند، خودمان هم هرچه از بخشهای مختلف پیگیری کردیم پلیس یا نهادهای انتظامی و امنیتی دیگر در مورد دستگیری او اطلاع نداشتند. بعد هم به ما گفتند ممکن است آنهایی که شوهرم و دو نفر همراهش را بردهاند اصلا مامور نباشند. الان هم نمی دانیم که این افراد واقعا پلیس بودند یا نه، یا حتی چه بلایی سر شوهرم و دو نفر دیگر آمده است.
با شکایت این زن احتمال ربوده شدن شوهرش و دو نفر دیگر مطرح و تحقیقات با دستور بازپرس جنایی آغاز شد تا اینکه دو روز پیش این زن همراه دو مرد که یکی از آنها شوهرش و دیگری یکی از اقوامشان بود به دادسرا آمدند و معلوم شد، آنها مورد آدم ربایی قرار نگرفتهاند و بر خلاف اطلاعات اولیه که در اختیار زن میانسال قرار گرفته، این مرد اشتباهی بازداشت شده بود.
مرد کارخانهدار درباره ماجرای دستگیری گفت: من و فامیلمان که الان با من آمده در کارخانه بودیم که افرادی به عنوان پلیس به آنجا آمدند و با ادعای اینکه در کارخانهام محموله موادمخدر جاسازی کرده و قصد انتقال آن را دارم همه جا را جست و جو کردند. هر چه گفتم اشتباه میکنید و من فرد خلافکاری نیستم فایده نداشت. بعداز آنکه کارخانه و انبارها را جست و جو کردند متوجه خودرو غریبه در انبار شدند، راستش من هم نمی دانستم خودرو مال چه کسی است و وقتی ماموران آن را بررسی کردند مقداری شیشه را که به طرز ماهرانهای جاسازی شده بود پیدا کردند. به همین دلیل هم من، فامیلمان و یکی از کارگرانم که آنجا بودیم، بازداشت کرده و با خودشان بردند.
این مرد ادامه داد: وقتی به اداره پلیس برده شدیم، فهمیدم ماموران در جست و جوی یک باند قاچاق مواد مخدر بودند که براساس اطلاعاتی که از خبرچین به آنها رسیده است قرار بوده محمولهای ۳۰۰ کیلویی مواد مخدر شیشه را در تهران جا به جا و به شهرهای دیگر منتقل کنند. ماموران وقتی مطمئن شدند من و فایمیلمان اصلا روحمان از این ماجرا بی خبر است و افراد درستی هستیم، تحقیقات را روی کارگرم متمرکز کردند و معلوم شد او رابط قاچاقچیان بوده و با آنها همکاری میکرده است. کارگرم گفت: آن روز هم خودروی یکی از قاچاقچیان را آورده تا بخشی از محموله را که به دستش رسیده در خودروی دیگری جا سازی و بعد منتقل کند اما ماجرا لو رفته، وقتی که علاوه بر کارگرم ما دو نفر هم بازداشت شدیم کارگرم سعی داشته ما دو نفر را مقصر معرفی و از جرمش شانه خالی کند اما موفق به این کار نشد. ماموران هم طبق اعترافهای کارگرم و شواهد پرونده متوجه شدند ما دو نفر بیگناه هستیم هر دویمان را آزاد کردند.
به این ترتیب پرونده ناپدید شدن مرد کارخانه دار بسته شد.
دیدگاه تان را بنویسید