کد خبر: 627244
|
۱۴۰۲/۰۵/۲۲ ۰۸:۳۰:۰۰
| |

آزار شیطانی 2 دختر بعد از خوردن معجون مرد رمال

پسری 19 ساله که به اتهام آزار دو دختر دستگیر شده می‌گوید تحت تاثیر سحر و جادو مرتکب این جرم شد.

آزار شیطانی 2 دختر بعد از خوردن معجون مرد رمال
کد خبر: 627244
|
۱۴۰۲/۰۵/۲۲ ۰۸:۳۰:۰۰

تیزهوشی یک دختر باعث دستگیری پسر جوانی شد که در یک شب دو دختر را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.

به گزارش اعتمادآنلاین، در این پرونده پسری 19 ساله متهم است دو دختر را مورد آزار قرار داده است. او مدعی است به خاطر معجونی که یک رمال به او داده، دست به این اقدام مجرمانه زده است. در حال حاضر اتهام این جوان آزار و اذیت، گروگانگیری و سرقت است و با توجه به نوع جرایمی که انجام داده است بخشی از پرونده در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی خواهد شد. این پسر در یک شب دو دختر جوان را در خودرواش مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از دستگیری مدعی شده است هنگام انجام این جرایم در حال خودش نبود و تحت جادو و سحر بود.

متهم وقتی دستگیر شد که قربانی دوم، قبل از اینکه مورد آزار و اذیت قرار بگیرد متوجه تغییر مسیر این پسر شده بود و با گوشی موبایل برای پدرش لایو لوکشن فرستاده و گوشی را هم زیر صندلی ماشین انداخته بود. همچنین این دختر جوان که پس از آزار و اذیت از ماشین بیرون انداخته شده بود سریع به نزدیک‌ترین کلانتری پلیس مراجعه کرد و موضوع را اطلاع داد. او ماجرا را برای ماموران شرح داد و گفت: متهم پلاک خودرواش را مخدوش کرده بود اما من لایو لوکشن برای پدرم فرستاده‌ام.

به این ترتیب ماموران پلیس با استفاده از لایو لوکیشنی که در اختیارشان قرار گرفت رد مجرم پرونده را زدند و موفق شدند او را در حال رانندگی متوقف کردند.

این پسر 19 ساله در بازجویی‌ها گفت: قرار بود ماخه آینده به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام بروم و نامزد کنیم، البته یکبار قبل از این به خواستگاری رفته بودیم و قرار بود این بار قرار نهایی را بگذاریم؛ اما چند روز پیش شنیدم آن دختر با یک نفر دیگر نامزد کرده است و قرار عقد را هم گذاشته‌اند. وقتی شنیدم که او دیگر من را نمی‌خواهد بسیار آشفته شدم. بعد برای اینکه بتوانم کاری کنم که قرار عقد آنها به هم بخورد پیش چند رمال و فالگیر رفتم که جادویی برایم بنویسند تا شاید دختر مورد علاقه‌ام نظرش عوض شود و طبق قرار قبلی به خواستگاری او بروم. در این مدت کلی پول رمال و فالگیر دادم تا برایم سحر و جادو بنویسند اما هیچ کدام اثر نکرد و من از این فالگیر پیش آن فالگیر می‌رفتم. در نهایت چند روز قبل نزد یک رمال رفتم و او  یک دستورالعمل به من داد و بعد هم یک معجون داد که آن را بخورم تا عروسی به هم بخورد. وقتی آن را خوردم دچار توهم شدم، البته قبلش گل هم صرف کرده بودم و به همین خاطر حالت عادی نداشتم و دو دختر را در یک شب مورد آزار و اذیت و تهدید قرار دادم و اموالشان را سرقت کردم. وقتی آن معجون را خوردم همه دخترها را به شکل دختر مورد علاقه‌ام می‌دیدم و یک صدایی در سرم می‌گفت که باید انتقام بگیرم برای همین این کارها را کردم و الان پشیمان هستم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها