جوکرهای مسلح در تهران دستگیر شدند
اعضای این باند اغلب در غرب تهران و یا جاده مخصوص، طعمههای خود را شکار کرده و با تهدید اسلحه، گوشی موبایلشان را سرقت میکردند.
«معذرت میخواهیم، اگر نیاز نداشتیم هرگز سرقت نمیکردیم.» این جملهای بود که سارقان مسلح هربار که از طعمههایشان سرقت میکردند، با لبخند به زبان میآوردند و به همین دلیل نام جوکر را روی باند خود گذاشته بودند.
به گزارش همشهری، اعضای این باند سوار بر موتور شده و اغلب در غرب تهران و یا جاده مخصوص، طعمههای خود را شکار کرده و با تهدید اسلحه، گوشی موبایلشان را سرقت میکردند. سارقان مسلح پس از هر سرقت، یک جمله عجیب به زبان میآوردند: «معذرت میخواهیم، اگر لازم نداشتیم هرگز سرقت نمیکردیم.»
دزدان مسلح در جریان سرقتهایشان صورتشان را با ماسک بهداشتی میپوشاندند، کلاه بر سر میگذاشتند و پلاک موتورشان را مخدوش میکردند اما در آخرین سرقت ماسک یکی از آنها پاره و چهرهاش شناسایی شد. همین سرنخی شد برای شناسایی این مجرم سابقهدار و بقیه همدستانش. در این شرایط مأموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران پاتوقهای احتمالی متهمان را زیرنظر گرفتند و متوجه شدند که آنها ویلایی در چالوس اجاره کردهاند. همین کافی بود تا 3سارق مسلح تحت تعقیب دستگیر شده و در بازجوییها به سرقتهای مسلحانه اعتراف کنند. بهگفته سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، تحقیقات تکمیلی از متهمان دستگیرشده ادامه دارد.
جوکرهای دلسوز!
سرکرده گروه جوکرها 24ساله است و میگوید آنها سارقانی دلسوز هستند چون اگر مالباختهای خواهش میکرد موبایلش را برگردانند، گوشی سرقتی را برمیگرداندند.
*چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
مشکلات مالی. من میخواستم ازدواج کنم اما پول نداشتم. اوضاع کاری دوستانم هم خوب نبود. همین شد که تصمیم گرفتیم از راه دزدی به پول برسیم.
*شغل خاصی نداشتی؟
من ورزشکارم. پارکورکار حرفهای و مربی این رشته هستم اما خب درآمدم کفاف مخارج زندگی را نمیدهد. برای همین با دوستانم نقشه سرقت کشیدیم.
*با چه شگردی سرقت میکنید؟
موبایلقاپ هستیم. با موتور میگشتیم وبه محض شناسایی سوژه موبایلش را میقاپیدیم. گاهی هم با تهدید اسلحه زورگیری میکردیم.
*چرا موبایلقاپی را انتخاب کردید؟
متهم دیگر که کنار سرکرده ایستاده و معروف به جوکر 2 است فورا این سؤال را پاسخ میدهد و میگوید: چون این آقا هیکلی است و لای نردهها گیر میکند، ضمنا قدش هم بلند است! نمیتوانستیم با حضور او از خانهها سرقت کنیم.
*چند وقت است که سرقت میکنید؟
سرکرده باند که معروف به جوکر یک است می گوید حدود 3 یا 4ماهی میشود.من تازهکارم اما همدستانم سابقه درگیری دارند. از سر بدبختی وارد این کار شدم. یاد این جمله افتادم: «در ظلمت اسارت پنجه به دیوار کشیدم، ناامیدی نکشیدی که بدانی چه کشیدم.»!
*می دانی جرم سرقت مسلحانه سنگین است؟
اتفاقا میدانستم و تا حدودی به مباحث حقوق آشنایی دارم و مطالعه میکنم اما خب فکرش را نمیکردم دستگیر شوم. انگار آدم وقتی سرقت میکند مغرور میشود اما خب ماه همیشه پشت ابر نمیماند.
*چرا پس از هر سرقت از طعمههایتان عذرخواهی میکردید؟
ما ذاتا دزد نیستیم. ما هم قلب داریم و عذاب وجدان به سراغمان میآید.(متهم گوشی خبرنگار همشهری را میگیرد و ادامه میدهد:) مثلا اگر بخواهیم گوشی شما را سرقت کنیم، میگوییم معذرت میخواهیم.
*مالباختهها میگویند هربار با لبخند این جمله را به زبان میآوردید؟
درست است. ما در سختیها هم لبخند میزنیم چون معتقدیم خنده بر هر درد بیدرمان دواست.به همین خاطر لقب جوکر را بهخودمان دادهایم.
*میدانی که چطور دستگیر شدهاید؟
این سؤال را جوکر 3پاسخ میدهد و میگوید: من همیشه ماسک میزدم اما در آخرین سرقت بند ماسکم پاره شد و دوربین ها چهرهام را ثبت کردند.
دیدگاه تان را بنویسید