کد خبر: 633721
|
۱۴۰۲/۰۷/۰۶ ۰۹:۱۰:۰۸
| |

بخشش مردی که دخترش را به دلیل دوستی با یک پسر کشت؛ نمی‌خواستم بکشم، فقط می‌خواستم او را فلج کنم

مردی افغان که دختر ۱۹ ساله خود را در تهران به قتل رسانده است از سوی همسرش بخشیده شد.

بخشش مردی که دخترش را به دلیل دوستی با یک پسر کشت؛ نمی‌خواستم بکشم، فقط می‌خواستم او را فلج کنم
کد خبر: 633721
|
۱۴۰۲/۰۷/۰۶ ۰۹:۱۰:۰۸

مردی که دخترش را با هدف تنبیه خفه کرده بود و قصد داشت مرگ او را خودکشی جلوه دهد با رضایت مادر مقتول فقط از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.

به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد که دختر ۱۹ ساله اش را بدلیل ارتباط با یک مرد به قتل رسانده است و پس از افشای راز قتل، دستگیر شد و اکنون زندان به سر می‌برد . در حال حاضر با رضایت مادر مقتول که تنها ولی دم مقتول است فقط به دلیل جنبه عمومی جرم قتل محاکمه خواهد شد.

ساعت ۱۲ ظهر یکشنبه ۱۸ تیر ماه امسال، مرد ۵۵ ساله که از اتباع کشور افغانستان است، به کلانتری ۱۵۳ شهرک ولیعصر تهران مراجعه کرد و از خودکشی دختر ۱۹ ساله خود خبر داد. در ادامه ماموران کلانتری برای تشکیل پرونده جزییاتی از نحوه خودکشی دختر جوان پرسیدند و برای تکمیل گزارش راهی خانه او شدند.

ماموران که برای دیدن جسد دختر جوان به خانه مرد افغان‌ رفته بودند با پیکر بی‌جانی روبرو شدند که آثار  ضرب و جرح بر بدنش مشهود بود. آنها موضوع را به بازپرس کشیک قتل پایتخت گزارش دهند.

ساعتی پس از آن محمد جواد شفیعی، بازپرس پنجم دادسرای امور جنایی تهران همراه تیم‌های بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی و پزشکی قانونی در محل حضور یافت.

در تحقیقات مشخص این خانواده افغانستانی از پدر و مادر و هفت فرزند شامل پنج دختر و دو پسر هستند تشکیل شده که همه خانواده چند ماه قبل به ایران آمده‌اند و پدر خانواده کارگر فصلی است. اعضای خانواده در تحقیق جمعی روایت مشترکی داشتند اما در جزییات دچار ضد و نقیض گویی شدند.

به همین دلیل از تک تک اعضای خانواده به طور جداگانه مورد سوال قرار گرفتند و با اصرار داستان پدر را تایید و تعریف کردند تا اینکه یکی از دختران خانواده که از متوفی بزرگتر بود راز پدر را فاش کرد و پرده از قتل خواهرش برداشت و مشخص شد پدر خانواده دو دخترش را به شدت تنبیه کرده که یکی از آنها فوت شده و دیگری توانسته فرار کند.

مشخص شد این دختر جوان شب قتل وقتی به خانه آمده دیده پدر و دو خواهرش در اتاق هستند و وقتی دلیل را از بقیه پرسیده گفته‌اند: پدرم آنها را برای تنبیه و کتک زدن به اتاق برده، اما کم کم شدت فریادها زیاد شد. در نهایت او و پشت سرش بقیه اعضای خانواده وارد اتاق شده‌اند و پدر را بر پیکر یکی از دختران نشسته بود هل داده بودند و دختری که جثه بزرگتری داشت در همان لحظه فرار کرد.

وقتی دختر گریخته از مرگ شناسایی و بازجویی شد، گفت: من و خواهرم با دو پسر آشنا شده بودیم و با آنها رفت و آمد داشتیم، پدرم به ما اخطار داده بود که اگر به ارتباط با آنها ادامه دهیم عواقب بدی برای ما خواهد داشت. اما همچنان با دوست پسرهایمان بودیم. شب قتل وقتی به خانه آمدیم پدرم متوجه ماجرا شد و شروع به کتک زدن ما کرد. اول می‌خواست مرا خفه کند اما چون من جثه بزرگتری داشتم دست و پا زدم و او سراغ خواهرم رفت و او را کشت. دوباره سراغ من آمد و اگر خواهر دیگرم نرسیده بود شاید من هم مرده بودم.

پس از آن پدر خانواده که چاره‌ای جز اعتراف نداشت ماجرا را شرح داد و گفت: به دخترانم گفته بودم رفتار زشتشان را تمام کنند، اما آنها گوش نمی‌دادند و هنوز دوست پسر داشتند برای همین می‌خواستم آنها را تنبیه کنم، اما نمی‌خواستم کسی را بکشم. خیلی عصبانی بودم و نمی‌دانستم چه می‌کنم. وقتی فهمیدم دخترم مرده خیلی ترسیدم چون می‌دانستم من را زندانی می‌کنند،‌ به بقیه گفتم باید بگویند او خود کشی کرده تا من قاتل نشوم و به زندان نروم.

با پایان تحقیقات، پس از اعترافات پدر و همچنین شهادت دیگر اعضای خانواده علیه او، بازپرس جنایی دستور داد جسد دختر به پزشکی قانونی منتقل شود و پدر خانواده برای تحقیقات بیشتر تحت نظر ماموران اداره دهم پلیس آگاهی در بازداشت باشد.

این مرد در تحقیقات بعدی  گفت: از سالها پیش برای به ایران می‌آمدم هر چند وقت یکبار هم به وطنم می‌رفتم تا خانواده‌ام را ببینم، در این مدت کابینت سازی یاد گرفته بودم. هفت ماه پیش همه خانواده‌ام را به ایران آوردم. آن دخترم که زنده ماند و فرار کرد ۲۲ سال دارد و نامزد کرده‌است و قرار بود متاهل شود اما من فهمیده بودم که آنها با نگهبان پارکی که اطراف خانه‌مان است دوست هستند. آنها کار بدی کرده بودند و من از دستشان عصبانی بودم، یکی دو بار هم دیده بودم که سوار موتور او شدند. آنها با هم می‌رفتند بستنی بخورند. خودم نگهبان پارک را که پسر جوانی بود دیده و حتی به او گفته بودم که اگر بخواهد می‌تواند به خواستگاری دختر کوچکم بیاید و آنها را با هم عقد کنیم. اما او به خواهر بزرگ ابراز علاقه می‌کرد و می‌گفت که از شوهرش جدا شود تا با او ازدواج کند. ما هم با این موضوع مخالف بودیم، اما آنها به رفت و آمد زشت خود ادامه می‌دادند. آن شب هم خیلی عصبانی بودم و می‌خواستم آنها را فلج کنم که نتوانند از خانه خارج شوند. در را بستم و به بقیه گفتم دخالت نکنید، بعد هم شروع به کتک زدن کردم، می‌خواستم آنقدر بزنم که فلج بشوند اما دختر دیگرم رسید و یکی از آنها را از دستم نجات داد. الان خیلی پشیمانم کاش آن پسر با دخترانم دوست نمی‌شد. نمی‌خواستم دخترم را بکشم فقط می‌خواستم فلجش کنم که از خانه بیرون نرود.

در پی این اظهارات متهم در جلسات مختلف تحقیق همسر او به دلیل پشیمانی شوهرش، اعلام گذشت کرد تا باعث تخفیف مجازات همسرش شود. به این ترتیب با تکمیل تحقیقات و تایید سلامت روان متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به زودی به دادگاه کیفری ارسال خواهد شد تا این مرد فرزند کش به اتهام قتل از جنبه عمومی جرم مجازات شود.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها