زندگی تلخ نوجوان متهم به حمل مواد مخدر؛ از مدرسه تا زندان
پسری که به حمل مواد مخدر متهم شده میگوید نمیدانست داخل بستهای که برای جابهجا کردنش پول گرفته بود، چیست.
رادین نوجوانی است که به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده است. او میگوید نمیدانسته چه چیز حمل میکند برای همین هم درخواست بخشش دارد.
این نوجوان برای سایت جنایی از زندگیاش میگوید:
*چه مدت است در زندان هستی؟
سه ماه میشود که بازداشت و به کانون اصلاح و تربیت برده شدهام. فعلاً زندان نرفتهام و در کانون هستم.
*سابقه داری؟
نه.
*چرا مواد حمل میکردی؟
اشتباه کردم. من اصلاً نمیدانستم چه چیزی حمل میکنم. فکر میکردم چند کتاب برای کسی میبرم.
*چه کسی بسته را به تو داد؟
یکی از همسایهها به من داد و گفت اگر این بسته را برسانی 200 هزار تومان میدهم. چند کتاب به من داد. من هم آنها را به آدرسی که گفته بودم بردم.
*کار میکنی؟
نه. مدرسه میرفتم. در راه مدرسه بودم که گفت این بسته را ببر. من هم قبول کردم. با خودم گفتم پول خوبی میدهد چون محل، چند کوچه پایینتر بود.
*چطوری دستگیر شدی؟
وقتی جلوی خانهای که قرار بود بسته را ببرم رسیدم، دیدم ماموران آنجا هستند. یکی از ماموران گفت چهکار داری، گفتم بسته آوردهام. کتاب را باز کرد و مواد را دید و من را بازداشت کرد.
*چرا کسی را که مواد را به تو داده لو ندادی؟
همان موقع اسمش را گفتم اما فرار کرده و ماموران نتوانستند او را بگیرند.
*وکیل داری؟
در کانون یک نفر وکیل من شد. گفت سعی میکند کمکم کند.
*خانواده داری؟
بله. پدرم کارگر روزمزد است. مادرم هم خانهدار است. بهخدا من خلافکار نیستم.
*در کانون چه میکنی؟
درسم را ادامه میدهم. با بچهها هم بازی میکنم. مددکارم گفته اگر بیگناهیام ثابت شود آزاد میشوم.
*میتوانی ثابت کنی؟
من معتاد نیستم. مواد هم برای خودم نبود. امیدوارم وکیلم بتواند کاری بکند.
دیدگاه تان را بنویسید