کد خبر: 643183
|
۱۴۰۲/۰۹/۱۲ ۲۱:۳۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

قتل فجیع دوست قدیمی به خاطر اختلاف ۵ میلیون تومانی

متهم که به قتل و دفن جسد دوستش اعتراف کرده بود در دادگاه مدعی شد بی‌گناه است.

قتل فجیع دوست قدیمی به خاطر اختلاف ۵ میلیون تومانی
کد خبر: 643183
|
۱۴۰۲/۰۹/۱۲ ۲۱:۳۰:۰۰

مردی که دوستش را به خاطر پنج میلیون تومان کشته، سر از تنش جدا کرده و او را آتش زده و جسد مثله او را دفن کرده است، در دادگاه گفت هر هفته سر مزار دوستش می‌رفت و برای او فاتحه می‌خواند.

به گزارش اعتمادآنلاین، جنایت خشن این مرد به خاطر اختلاف مالی پنج میلیون تومانی بود که با دوستش داشت. او بعد از اینکه جسد دوستش را دفن کرد روی جسد او جنازه یک حیوان را هم دفن کرد تا رازش برملا نشود.

همسر مردی به نام سعید دو سال قبل به پلیس گزارش داد شوهرش گم شده است. او گفت: شوهرم با تاکسی کار می‌کرد که متعلق به خودش نبود و با فردی به نام رحیم همکاری می‌کرد. سعید امروز طبق معمول هر روز از خانه خارج شد؛ اما دیگر به منزل نیامد و تلفن همراهش را هم جواب نمی‌دهد.

وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند آخرین جایی که تلفن مقتول آنتن داشته، حوالی کرج است اما ردی از او به دست نیامد. ماموران در ادامه بررسی‌ها متوجه شدند رحیم که مالک تاکسی است پنج میلیون تومان از سعید طلب داشته است. پلیس رحیم را احضار کرد اما او مدعی شد هیچ نقشی در گم شدن سعید نداشته است. او گفت: من آن‌قدر پول دارم که پنج میلیون تومان برایم مهم نیست.

گفته‌های متهم در حالی بود که ماموران متوجه شدند او مدتی قبل سعید را به مرگ تهدید کرده بود. وقتی تلفن همراه متهم مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد موبایل او و سعید در محدوده زمانی‌ای که سعید گم شده در یک محل آنتن داشته است. به این ترتیب رحیم بازداشت شد. او در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: من و سعید با هم اختلاف مالی داشتیم. او نمی‌خواست پول مرا پس بدهد و تاکسی را هم نمی‌داد. برای همین با او جروبحث داشتم. روز حادثه هم قرار بود با هم سر این موضوع حرف بزنیم اما آن‌قدر عصبانی شدم که کنترل خودم را از دست دادم. سعید را در ماشین زدم و او جانش را از دست داد. قصدم کشتن او نبود اما وقتی مُرد دیگر چاره‌ای نداشتم جز اینکه دفنش کنم. برای از بین بردن جسد، سر او را کندم و بعد هم جسد را با بنزین چهار لیتری آتش زدم و در پارک چمران کرج دفن کردم.

متهم گفت: من هر هفته می‌رفتم و به محل دفن جسد سر می‌زدم. اصلاً نمی‌خواستم او تنها باشد. برایش فاتحه هم می‌خواندم.

وقتی ماموران به محل مورد نظر رفتند، جسد را پیدا کردند. آنها متوجه شدند جسد یک حیوان روی جسد مقتول دفن شده؛ اما رحیم گفت نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است.

در ادامه با توجه به شکایت همسر و فرزند مقتول پرونده تکمیل و به منظور رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند، اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام را رد کرد و گفت: مرتکب قتل سعید نشدم. این حرف‌ها دروغ است. بازپرس به من گفت اگر تعریف کنی که او را کشته‌ای، سرش را کنده‌ای و آتش زده‌ای، دختر مقتول رضایت می‌دهد. بازپرس به من گفت دختر مقتول گفته فقط در این صورت رضایت می‌دهد.

در این مرحله نماینده دادستان گفت: این حرف‌ها کذب محض است، این مرد محل دفن جسد را نشان داده و جزئیات را بیان کرده است. او سپس خطاب به متهم گفت: اگر من حالا بگویم به 10 فقره قتل اعتراف کن آزاد می‌شوی، آیا اعتراف می‌کنی؟

متهم جواب داد: نه اعتراف نمی‌کنم، اما آن موقع ترسیده بودم.

متهم همچنین در پاسخ به این سوال که اگر مرتکب قتل نشده چطور موبایل او و مقتول در یک مکان آنتن‌دهی داشته است گفت: من نمی‌دانم چطور این اتفاق افتاده است، حتماً موبایل سعید در ماشین من جا مانده بوده.

متهم همچنین در توضیح اینکه چرا به پارک چمران رفته بود، گفت: آن روز سعید  پیش من آمد و با هم صحبت کردیم. او قرصی در دستش داشت که شبیه استخوان بود. وقتی قرص را خورد بیهوش شد و من از ترسم جسد او را آتش زدم و سپس آن را دفن کردم. هر هفته هم می‌رفتم و فاتحه می‌خواندم. سعید مرد تنهایی بود. او با خانواده‌اش رابطه خوبی نداشت و من برای اینکه به او کمک کنم به این دوستی ادامه می‌دادم.

در پایان هیات قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها