کد خبر: 652309
|
۱۴۰۲/۱۲/۰۲ ۰۸:۴۵:۱۹
| |

طلاق بعد از خرید ویلای شمال

مرد جوان وقتی یک ویلا در شمال کشور خرید، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که همسرش به جای خوشحالی، عصبانی شود و تصمیم بگیرد برای همیشه به زندگی مشترک‌شان پایان دهد.

طلاق بعد از خرید ویلای شمال
کد خبر: 652309
|
۱۴۰۲/۱۲/۰۲ ۰۸:۴۵:۱۹

مرد جوان وقتی یک ویلا در شمال کشور خرید، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که همسرش به جای خوشحالی، عصبانی شود و تصمیم بگیرد برای همیشه به زندگی مشترک‌شان ‍پایان دهد. این ویلا آن‌قدر برای این زوج دردسرساز شد که آنها پای‌شان به دادگاه خانواده کشید. این زوج جوان هفته گذشته درخواست طلاق خود را به قاضی ارائه کردند.

به گزارش جام جم، زن جوان درخصوص علت درخواست طلاق خود گفت: آقای قاضی، شوهرم با خودخواهی‌ها و ندانم‌کاری‌هایش زندگی هردوی‌مان را برهم زده و آرامش را ازمن گرفته است. حافظ هربار با انجام یک کاری، ضربه بزرگی به زندگی‌مان وارد کرده است وهمیشه این من بودم که در اوج ناراحتی و عصبانیت باید سکوت می‌کردم. ولی دیگرخسته شدم. آقای قاضی باور کنید دراین مدت هشت سال شوهرم یک‌بار هم از من نظرخواهی نکرده و همیشه هرکاری خودش دلش خواسته انجام داده است. مثلا بدون این‌که به من بگوید، ماشین‌مان را عوض کرده یا مثلا بدون هیچ حرفی وام گرفته و به کسی قرض داده است. همیشه به خاطر این کارهایش عذاب می‌کشیدم تا این‌که این‌بار او کاری کرد که متوجه شدم زندگی در کنار این مرد فایده‌ای ندارد. من و حافظ از همان روز اول زندگی‌مان مستاجر بودیم و داشتیم پول‌های‌مان را جمع می‌کردیم که بتوانیم یک خانه در تهران بخریم اما درست در اوج تلاش برای خرید خانه، این مرد بدون این‌که نظر مرا بپرسد، تمام پول‌هایش را داد و یک ویلا در شمال کشور خرید. بعد از شنیدن این موضوع به‌شدت شوکه شدم. ما هنوز در تهران مستاجر هستیم و دراین سال‌ها هم به خاطر این‌که خانه‌ای برای خودمان نداشتیم، کلی سختی کشیدیم اما او به یکباره همه زندگی‌مان را نابود کرد و یک ویلا خرید. وقتی ما تا این اندازه سختی می‌کشیم، چرا باید در شمال و روبه‌روی ساحل یک ویلا داشته باشیم. حافظ می‌توانست همین پول راپس‌اندازکند تا خانه خودمان را بخریم اما اوباز با بی‌فکری‌اش مرا عصبانی کرد تا جایی که دیگر دلم نمی‌خواهد در کنار این مرد خودخواه زندگی کنم. 

درادامه شوهر این زن نیزبه قاضی گفت:آقای قاضی ماهشت سال است‌که می‌خواهیم‌درتهران یک خانه بخریم اماهمسرم به‌خاطر زیاده‌خواهی‌هایش مانع انجام این‌کار شده است. دراین مدت خانه‌های زیادی را برای خرید دیدیم اما اوهیچ‌کدام آنها را نپسندید ومرتب ایراد می‌گرفت. من هم وقتی توقعات همسرم را دیدم، متوجه شدم ما حالا حالاها نمی‌توانیم ازپس خرید خانه بربیاییم. برای همین وقتی دیدم که این ویلا با قیمت بسیارمناسب به فروش می‌رسد، باخودم گفتم تا زمانی که بتوانیم خانه‌ای مناسب درتهران بخریم، این ویلا را خریداری کنم تا حداقل بتوانیم ازآن استفاده کنیم اما ازآنجا که تصورمی‌کند فقط خودش می‌تواند درست فکر کند، کار هردوی‌مان را به اینجا کشانده است. من هم اززندگی با این زن خودخواه که همیشه مراتحقیرکرده، خسته شدم. این زن هیچ‌وقت حاضر نشد به‌خاطر من کوتاه بیاید وکمی هم به نظرات من احترام بگذارد. وقتی داشتم این ویلا را می‌خریدم، تصور می‌کردم با این‌کار او را خوشحال می‌کنم اما او به جای خوشحال شدن، تو ذوق من زد.

درپایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را ازجدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید درنهایت هردو را به مشاوره خانواده فرستاد تا شاید پس ازمشورت تخصصی، مشکل و اختلاف‌شان حل شود.

 

  • محمد ارسالی در
    پنجشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۲

    ای بابا

  • ناشناس ارسالی در
    پنجشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۲

    متاسفانه در ایران نگاه به ازدواج هر چیزیست غیر از تفاهم و نزدیکی فکر و عقیده. بعضی از خانواده ها با دقل بازی ازدواج را پل پیشرفت برای فرزند و خانواده میدانند

  • آشتیانی ارسالی در
    پنجشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۲

    پر واضحه که خانوم از درکی پائین و توقعی بالا برخورداره و آقاشون اتفاقا از تفکر صحیحی برخورداره.... قاضی باید حکم طلاق رو تأیید میکرد.. روانشناسم زور بیخود میزنه.. این ازدواج از اول اشتباه بوده و این دو نفر اصلا برای هم ساخته نشده اند... این دو باید با هم کفو خودشون، یکی یک زندگی جدید شروع کنن و بقیه زندگیشونو از نو بسازن... تامام

  • ارمان ارسالی در
    پنجشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۲

    متاسفانه بعضی از خانم ها نوبرشو اوردن مردتمام تلاش خودشو انجام میده که زندگیشو سر وسامان بده واز تورم عقب نیفته یک خونه یا ویلا فعلا بگیره که ارزش پولشو حفظ کنه ولیکن خودخواهی بعضی زنها زندگی را به گند میکشونه ونهایتا این ناشکری منجر به فلاکت خودش میشه.

  • Mostafa ارسالی در
    جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲

    قوانین بیشتر خانم‌ها را پررو کرده،ب نظر من مهریه باید برچیده شود.اگر اقتصاد درست باشد و همه کار داشته باشند هیچکس متکی ب مهریه نخواهد بود،چنانچه در قشر حقوق بگیر مشاهده میکنیم ک معمولا بدون مهریه جدا میشن،اگر قوانین درست باشد با کمک از علم روانشناسی و کشف طرف حق،میتوان قانونی در مورد مجرم بودن لحاظ کرد و از آن ب نفع مردو زن استفاده نمود ک مطمئنم هر کس ب حق واقعی خود خواهد رسید،لطفا قوانین ازدواج را بازبینی کنید تا هیچ زنی متکی ب قانون فریب،از هیچ مردی مهریه استرداد ننماید

  • ناشناس ارسالی در
    جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲

    زن خوشی زده زیر دلش.مرده راست میگه زنا مشکل پسندن این آقا هم دیده ارزش پول روز به روز میاد پایین این کارو کرده .

  • ناشناس ارسالی در
    جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲

    خوب کاری میکنی از آدم بی فکر سریعتر جدا بشی بهتره تا این غده سرطانی یه عمر تحمل کنی.مادر جنده رو

  • ناشناس ارسالی در
    جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲

    باید این زن وطلاق داد چون بدرد زندگی نمیخوره

  • ناشناس ارسالی در
    جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲

    تمام کارهای حافظ درست ومنطقی بوده وازآنجایی که فکراقتصادی خوبی دارد همسرشان نباید مداخله کند چون کارش اشتباه نبوده وخطایی نکرده نگهداری پول دراین زمانه نابودی زندگی است وقتی سکه یک میلیونی درطول ۴سال میشه ۳۰میلیون وخانه ۳۰۰میلیونی میشه ۳میلیارد وقتیدهمسر مسیر درستی را داره طی میکنه مداخله خانمش نابجاست فکراقتصادی خوبی داشته بهرحال یک ویلا درشمال خودش یک سرمایه هست برای پیشگیری از هدررفت سرمایه با توجه به تورم سرسام آور.

  • ناشناس ارسالی در
    جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲

    به زن ربطی نداره مرد بیرون چه دادوستد میکنه نه اینکه نظر نده محترم نباشه ولی تو هر مسائلی نباید با زنش مشورت کنه این زن خودخواه میخواد بدون اجازه خودش آب هم نخوره درصورتی که زن باید از شوهرش حرف شنوی داشته باشه اجازه بگیره جای زن و مرد داره عوض میشه مرد باید مرد باشه زن باید زن این مرد صلاح دیده ویلا بخره خریده میخواستی خونه بخری توقعتو باید کم میکردی اندازه پولت خونه می‌خریدند این ویلا هم نمیخرید سال دیگه دکه هم نمیتونست بخره

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها