تلاش زن جوان برای گرفتن حضانت دوقلوها؛ موقع طلاق بچههایم را نخواستم
زنی که در زمان طلاق حضانت فرزندان را به پدرشان داده بود حالا میگوید میخواهد دوقلوها نزد خودش باشند.
نرگس از دادگاه درخواست کرده تا حضانت فرزندانش را به او بدهند. او دو پسر دارد که با پدرشان زندگی میکنند.
نرگس برای سایت جنایی از زندگیاش و دلیل طلاق و جدایی میگوید:
*چرا از شوهرت جدا شدی؟
من و پوریا چند سالی با هم دوست بودیم و فکر کردیم میتوانیم زندگی خوبی کنار هم داشته باشیم. برای همین ازدواج کردیم اما سه سال بعد مجبور شدیم از هم جدا شویم.
*چرا مجبور به جدایی شدید؟
اخلاقمان با هم یکی نبود. اصلاً جور نبودیم. من یک کارمند هستم که شرایط زندگی خودم را دارم. پوریا در بازار کار میکرد. شغل آزاد داشت و بالا و پایین زندگیاش زیاد بود. چند ماه بعد از ازدواج فهمیدم نمیتوانم با این مرد زندگی کنم. ضمن اینکه خانواده سنتی پوریا در زندگی ما دخالت میکردند.
*اگر متوجه شده بودی نمیتوانی با پوریا زندگی کنی چرا بچهدار شدی؟
من ناخواسته باردار شدم و دوقلو باردار بودم. تصمیم گرفتم بچهها را به دنیا بیاورم. این خواست هر دوی ما بود.
*بچهها چند ساله بودند که جدا شدید؟
تقریباً 6 ماهه بودند.
*در سنی که بچهها داشتند دادگاه حضانت را به مادر میدهد چرا بچهها پیش تو نیستند؟
بله. قاضی هم به من گفت حضانت بچهها با توست و اولویت هستی اما من نتوانستم از بچهها مراقبت کنم. چون نیاز داشتم مدتی کار کنم و پولی برای خودم به دست بیاورم تا بتوانم از بچهها مراقبت کنم. در آن زمان پوریا هم گفت که نمیتواند از بچهها مراقبت کنند. قاضی به ما گفت اگر بچهها را قبول نکنیم آنها را میفرستد بهزیستی. من خیلی آشفته بودم اما خودم هم جایی برای ماندن نداشتم. خواهر پوریا به برادرش گفته بود بچهها را بیاور من مراقبت میکنم. پوریا بچهها را به خانه خواهرش برد.
*حالا چه چیز تغییر کرده که تو میخواهی بچهها را بگیری؟
من توانستم برای خودم خانهای کوچک اجاره کنم. زندگیام سر و سامان گرفته و حالا بچههایم را میخواهم اما پوریا مخالف است.
*چرا پوریا بچهها را نمیدهد؟
او میگوید بچهها به عمهشان عادت کردهاند. او را مادر خودشان میدانند و از آب و گل درآمدهاند. میگوید خواهرش با بچهها خو گرفته و نمیتواند چنین ظلمی بکند، ضمن اینکه به قاضی گفت که من مادر لایقی نیستم چون یکبار گفتم نمیتوانم از بچهها مراقبت کنم.
*خودت فکر میکنی حالا میتوانی از دو پسربچه سه ساله که بزرگ شده و بازیگوشی میکنند، مراقبت کنی؟
من مادر این بچهها هستم. بچههایم را دوست دارم. میخواهم به من بگویند مادر. اول شرایط نگهداری نداشتم اما حالا دارم.
*نظر دادگاه چیست؟
فعلاً نظری نداده اما وکیلم میگوید کار کمی سخت است.
دیدگاه تان را بنویسید