رفیقکشی به خاطر رابطه شیطانی با زن خیانتکار
مردی که با همسر دوستش رابطه پنهانی داشت، به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
مردی که به دوست خود نارو زد و به دنبال رابطه پنهانی با همسر او، دست به جنایت زد، نتوانست بیش از چند ماه راز قتل را مخفی نگه دارد و در نهایت بازداشت شد.
به گزارش سایت جنایی، این مرد به نام احمد با همدستی همسر دوستش او را به قتل رساند.
جسد سوخته مقتول که نادر نام داشت، تابستان سال گذشته در منطقه کن پیدا شد، اما چون مجهولالهویه بود راز جنایت سر به مهر باقی مانده بود. این در حالی بود که پدر نادر بیخبر از قتل پسرش، اواخر پاییز سال 1402 به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و از مفقود شدن فرزند خود خبر داد.
این مرد میانسال گفت: پسرم 35 ساله و متاهل است که یک فرزند خردسال هم دارد. مشکوکم که اتفاقی برای پسرم افتاده باشد چون مدت زیادی شده است که از او خبر ندارم، البته خیلی با نادر ارتباط نداشتم و هر چند وقت یک بار او یا من زنگ میزدیم تا حال هم را بپرسیم. مدتی بود که او به من زنگ نزده بود و من هم از او خبری نداشتم. وقتی تلفن کردم، جواب نداد برای همین به عروسم زنگ زدم تا در مورد پسرم از او بپرسم. عروسم با حالتی متعجب گفت مگر شما خبر ندارید نادر برای کار به ترکیه رفته و بعد هم اگر بشود میخواهد به اروپا برود و بعد هم ما را با خود ببرد.
این مرد در پایان گفت: به عروسم اعتماد کردهام اما نگرانم، انگار پسرم میخواست قاچاقی برود که چیزی به من نگفته است. برای همین میخواهم در مورد سرنوشت او تحقیق کنید.
به این ترتیب، تحقیقات برای یافتن مرد مفقودشده آغاز شد و در حالی که تجسسها بینتیجه مانده بود، پدر نادر پس از چند ماه بار دیگر به پلیس آگاهی مراجعه کرد و از تماس فردی خبر داد که مدعی شده پسرش در مرز است و قصد خروج از کشور را دارد.
پدر نادر به ماموران گفت: فرد ناشناسی که زنگ زد، ادعا کرد از طرف پسرم تماس میگیرد، پسرم خودش به تلفن دسترسی نداشته، به همین خاطر از او خواسته سلامتش را به من خبر دهد. او گفت پسرم هنوز از کشور خارج نشده و همین روزها به ترکیه میرود تا کار کند. هرچه از او خواستم به پسرم بگوید به من زنگ بزند، گفت ممکن نیست. همه اینها با هم باعث نگرانی بیشتر من شد. فکر کردم لازم است پلیس این اطلاعات را بداند.
این مرد همچنین گفت: متوجه شدهام که عروسم با دوست نادر ارتباط دارد و همسایهها هم این موضوع را تایید کردهاند.
در پی این اطلاعات جدیدی که به ماموران پلیس رسیده بود، همسر نادر به نام مریم احضار شد. این زن در اداره آگاهی ادعای قبلی خود مبنی بر خروج همسرش از کشور را تکرار کرد و گفت: نادر از کشور خارج شده تا در نهایت به اروپا برود و من هم مدتی است از او بیخبرم.
با وجود این، ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند و در نهایت ارتباط مریم با دوست شوهرش به نام احمد تایید شد.
همچنین در بررسی پیامکها مشخص شد آنها پیغامهایی را رد و بدل کردهاند. در ادامه هر دو تحت نظر قرار گرفتند و مشخص شد هر چند وقت یک بار با هم قرار میگذارند و به قهوهخانهای میروند. در نهایت، شک پلیس به یقین تبدیل شد و هر دو بازداشت شدند، اما همچنان منکر اطلاع از سرنوشت مرد مفقودشده بودند. تا اینکه سرانجام هر دو متهم به قتل نادر با همدستی یکدیگر اعتراف کردند.
احمد گفت: من به خانه مقتول رفتوآمد داشتم و متوجه شدم با زنش اختلاف و درگیری دارد. حتی با هم دعوا هم میکردند، در ادامه با همسرش ارتباط گرفتم و او برایم درد دل کرد تا جایی که تصمیم به ازدواج گرفتیم اما نادر مزاحممان بود، برای همین نقشه قتل او را در خانه خودش کشیدیم.
این متهم در مورد قتل گفت: آن شب مهمان بودم و شروع کردم به صحبت با نادر و بحث سر اینکه چرا با همسرت اختلاف و درگیری داری. کار به دعوا رسید و من با میله آهنی که از قبل آماده کرده بودیم، او را کشتم. جسدش را پتوپیچ کردم و به حوالی کن بردم و آتش زدم.
با به دست آمدن چنین نتایجی، این احتمال که جسد مجهولالهویهای که تابستان سال گذشته کشف شد بود میتواند متعلق به مرد مفقودشده باشد، به عنوان فرضیهای محتمل مورد بررسی قرار گرفت و دیانای مهر تاییدی بر همه ماجرا زد.
سپس مریم نیز در اعترافاتش گفت: با شوهرم اختلاف داشتم و عاشق دوست او شدم. به همین دلیل نقشه قتل را کشیدیم.
دیدگاه تان را بنویسید