روایت متهمان از شروع آتشسوزی شادآباد
بازپرس پرونده آتشسوزی شادآباد برای سه متهم این حادثه مرگبار قرار قانونی صادر کرد و متهمان در روند بازجویی اظهارات خود را بیان کردند.
بازپرس پرونده آتشسوزی شادآباد برای سه متهم این حادثه مرگبار قرار قانونی صادر کرد و متهمان در روند بازجویی اظهارات خود را بیان کردند.
به گزارش سایت جنایی، در این حادثه که سه کشته داشت، متهمان دستگیرشده دو برادر صاحب مغازه و یک کارگر افغان آنها هستند. بازپرس موسی رضازاده به این دو برادر و کارگر افغان اتهام تسبیب در قتل غیرعمدی را تفهیم کرده است و آنها در جلسه بازپرسی به سوالاتی که بازپرس جنایی مطرح کرد، پاسخ دادند.
در این مرحله از تحقیقات مشخص شد هنگام آتشسوزی یکی از دو برادر، کارگر افغانی و جوشکار در مغازه حضور داشتند. کارگر افغان در تشریح ماجرا گفت: من در مغازه ابزار و مصالحفروشی کار میکردم، قبل از آتشسوزی ما تصمیم داشتیم قفسهها را مرتب کنیم، برای همین اجناس را بیرون چیده بودیم و جوشکار هم به داخل مغازه آمده بود تا چهارپایهای را جوش دهد. جوشکار مشغول کار بود که ناگهان متوجه شدیم دیوار مغازه همسایه آتش گرفته است و از آنجا که پشت دیوار چسب و مواد قابل اشتعال بود، من و جوشکار فرار کردیم و در دستشویی قایم شدیم که از آتش در امان باشیم. وقتی آتش زیاد شد به زور و زحمت بیرون آمدیم و دست و پای هر دوی ما سوخت.
همچنین یکی از دو برادر حاضر در محل حادثه که صاحبکار کارگر افغان است، در اظهارات مشابه گفت: مغازههای کناری ما ناایمن هستند و به خاطر کمبود جا در مغازه معمولاً رنگ، چسب و تینر را جلوی مغازههای کوچک خود میگذارند. حتی آتشنشانی به آنها اخطار داده بود ولی توجه نکرده بودند. آن روز جوشکار مشغول کار بود که یکدفعه متوجه دود و آتش از مغازه بغل شدیم. کمکم دود و آتش زیاد شد و ما از مغازه بیرون آمدیم.
این متهم همچنین در مورد فوتشدگان حادثه نیز گفت: سه نفری که در این حادثه جانشان را از دست دادند با مغازه ما فاصله داشتنند و احتمالاً صاحبان مغازه از ترس به داخل مغازه رفته، بعد در بسته شده و آنها پشت در بسته مانده و فوت شدهاند.
اظهارات صاحبکار و کارگر افغان در حالی است که جوشکاری که در محل بود، اظهارات متناقضی دارد. او در تشریح نحوه شروع حادثه گفت: وقتی من برای جوشکاری به آن مغازه رفتم، دیدم که کف مغازه خیس است و به صاحب مغازه و کارگر افغان گفتم اینجا چرا خیس است، پاسخ دادند چیز خاصی نیست، آب ریخته است، آن را خشک میکنیم. من جوشکاری را شروع کردم. کف مغازه همچنان خیس بود، نگران بودم و به آنها گفتم برق اتصالی نکند، کار دستمان بدهد. گویا وقتی اجناس مغازه را جابهجا میکردند جعبههای تینر از دستشان افتاده بود و تینرهای یکی از جعبهها که به طبقه بالا میبردند، کف مغازه ریخته بود و آن را با آب شسته بودند که همین باعث شروع آتش شد. پس از آتشسوزی ترسیدم. به دستشویی فرار کردیم و در بسته شد، به سختی در را باز کردیم که دستم هم همان موقع سوخت. همه داشتند از آتش مغازها فیلم میگرفتند. به همسایه کمک کردیم, چند ماشین را هل دادیم و چند نفر را نجات دادیم، بعد رفتم دستم را پانسمان کردم.
در حال حاضر با توجه به اظهارات متناقض این افراد، تحقیقات برای صحتسنجی گفتههای آنها ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید