عباس سلیمینمین:
چند نفر در جبهه پایداری، جریان اصولگرا را نمایندگی نمیکنند/ بیانیه آیتالله جنتی از سوی اصولگرایان تاثیرگذار مورد حمایت قرار نگرفت/ سناریوهای حجاریان کاملا خلاف واقع است
یک فعال سیاسی اصولگرا به رسانهها توصیه کرد که عملکرد طیفهای تندرو در هر دو جریان سیاسی را نادیده گرفته و در راستای افزایش وحدت حرکت کنند.
اعتمادآنلاین| عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا نه تنها تلاش های طیف تندروی اصولگرا برای تخریب دولت را نادیده میگیرد بلکه اصرار دارد که تندروها در جریان اصلاحطلب در حال صحنه گردانی هستند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید؛
*آقای سلیمی نمین! خروج آمریکا از برجام چقدر فرصت بازگشت به قدرت یا ابراز وجود به طیف های تندرو اصولگرا داده است؟
من اصولا این بحث شما و آنچه برخی نیروهای منتسب به اصولگرایی طرح می کنند را یک حرکت انحرافی و خلاف مصالح ملی می دانم. طرح این مباحث رقابتی نوعی انحراف اذهان عمومی از آن جهت گیری است که باید در این شرایط داشته باشند.
*به هر حال شرایط ایده آلی که ما به آن می اندیشیم با وضعیت موجود تفاوت هایی دارد. اکنون شاهد تحرکاتی در طیف تندرو هستیم. به نظر شما باید این ها را نادیده گرفت؟
قطعا باید ندیده بگیریم. دعوای جناحی در شرایط فعلی همان کاری است که دشمن می خواهد. کسانی که می خواهند یک سری تحریم ها را به هر صورت ممکن بر ما تحمیل کنند، همین را می خواهند. الان همه نیروهای سیاسی فعال در کشور باید در یک اقدام مشترک و در چارچوب واحد درصدد این برآیند که آمریکایی های ناقض عهد را شناسایی کنند.
این حرکت غیر اصولی و غیر انسانی آمریکا که با حقوق بشر و همه اصول اخلاقی مغایرت دارد باید شناخته شود. علاوه بر این باید توجه داشت که هدف آمریکایی ها از نقض عهد اعمال فشار بر ملت ایران است. به همین خاطر طرح این نوع مباحث مبنی بر اینکه برخی اصولگرایان به دنبال سوءاستفاده هستند، ذهن اصلاح طلبان را به این معطوف می کند که مراقب مسائل داخلی باشید و به خنثی کردن حرکت های ضد ایرانی توجه کافی را نداشته باشید. الان مشکل اصلی ما رقابت های داخلی نیست و طرح این مباحث انحرافی است.
*مساله این است که انتقادات به دولت به موضوع بدعهدی آمریکا محدود نیست. اضافه شدن مسائل حوزه سیاست خارجی به مشکلات گسترده اقتصادی و ... این فرصت را مهیا کرده که انتقادات تندتری به دولت وارد شود. ما عملا شاهد این وضعیت هستیم ...
خیر، این چیزی که شما ترسیم می کنید صحیح نیست. اصولگرایان عمدتا با فهم منافع ملی وارد این مباحث نشده اند و حتی منکوب کرده اند. حتی بیانیه آیت الله جنتی هم از سوی اصولگرایان تاثیرگذار مورد دفاع قرار نگرفت.
*اما طیف دیگری هم هستند که عدم کفایت رئیس جمهور یا ضرورت استعفای او صحبت می کنند.
این طیف مگر کی یا چند نفر هستند. چند نفر از نیروهای جبهه پایداری که جبهه اصولگرایان را نمایندگی نمی کنند. این خلاف واقع است. اگر دو نفر در جبهه پایداری حرف هایی می زنند که ناشی از عدم شناخت زمان است، نباید این را به حساب اصولگرایان گذاشت. اتفاقا به نظر من کاملا برعکس است و اصلاح طلبان تندرو هستند که به نوعی مباحث انحرافی را بیان می کنند.
*مصداق طرح این مباحث از سوی اصلاح طلبان چیست؟
چهار سناریویی که آقای حجاریان مطرح کرد و خلاف واقع است.
*شما هیچ یک از آن چهار سناریو را محتمل نمی دانید؟ حتی بحث افزایش فشارها بر رئیس جمهور ؟
خیر، کاملا خلاف واقع است و از جانب جناح تندرو اصلاح طلب مطرح می شود.
*چرا باید این رویکرد را در پیش بگیرند؟
چون گرایش به آمریکا دارند نمی خواهند شناخت دقیقی از آمریکا حاصل شود و می خواهند مساله را منحرف کنند.
*این انحراف چه سودی برای اصلاح طلبان دارد؟
این که شما آمریکا را نشناسید، اروپای واقعی را نشناسید. این ها قبلا اروپا را مهد دموکراسی و پایبندی به حقوق بشر معرفی می کردند و اکنون در این مقطع زمانی جوانان می توانند بدون نیاز به هیچ نوع تبلیغات، شناخت کافی را از غرب به دست آورند. اما جناحی که نمی خواهد این شناخت حاصل شود با طرح دعواهای گروهی مساله را منحرف می کند. یعنی اذهان را به سوی مسائل انحرافی می برد.
*به فرض اینکه اینطور باشد. این انحراف از موضوع چه نتیجه ملموسی برای جریان اصلاح طلب خواهد داشت. آیا این موضوع به تقویت جایگاه اصلاح طلبان می انجامد؟ در ایفای نقش موثرتر در ساختار سیاسی اثر دارد؟
جریان تندرو اصلاح طلب که در حال تنه زدن به گرایشان بیرونی است، بیشترین منافع را کسب می کند. اینکه اجازه ندهند شناخت واقعی و خوبی از غرب حاصل شوند، برای آن ها دستاورد کمی نیست.
*پس معتقد هستید که تندروها در جریان اصولگرا حرف هایی می زنند و مواضعی می گیرند که نباید آن ها را دید و تندروها در جریان اصلاح طب هم به آن دامن می زنند و می پردازند که بازهم نباید به آن توجه کرد.
نه تنها به آن می پردازند بلکه به نظر من در حال صحنه گردانی هستند. دو جریان تندرو می خواهد توجه کشور را از عنایت به منافع ملی دور کند.
*اصلی ترین و نخستین پیامد این رویکرد تندروها چیست ؟ شکست دولت؟
اصلا بحث دولت اینجا مطرح نیست. بحث این است که آیا دولت به تنهایی با فشارهای آمریکا مقابله کند یا باید دولت پشتیبان او باشد. لازم است که وحدتی در این زمینه حاصل شود. این ها اجازه نمی دهند که این وحدت شکل بگیرد.
*در نتیجه دولت موفق نمی شود اقدامات لازم را انجام دهد و شکست می خورد، غیر از این است؟
قطعا همین طور است. وقتی اختلافات داخلی داشته باشیم دولت نمی تواند با ظرفیت کامل مقابل تهاجمات بیرونی ایستادگی کند.
*سوالم این است که در مرحله بعد در عرصه سیاست داخلی چه اتفاقی می افتد. به فرض که ما به شرایطی برسیم که جریان های تندرو موفق شوند با آنچه شما صحنه گردانی می دانید، به مقصود خود برسند.
به هیچ وجه موفق نمی شوند. لااقل شما رسانه ها نباید این بازی را تقویت کنید. الان بحث جناح ها نیست و طرح بهره برداری انتخاباتی جریان ها از شرایط کنونی انحرافی است.
*این نگاه زیادی مثبت اندیشانه یا آرمانگرایانه نیست؟
خیر، اصلا آرمانگرایانه نیست. این فهم و درک زمان است. در این شرایط هرکسی که می تواند باید به دولت برای خنثی کردن فشارهای غیرعادلانه و غیرانسانی آمریکا کمک کند. وظیفه ملی ما درک می کند که چنین کنیم. دولت الان باید بیشترین پشتیبان را داشته باشد تا بتواند بهتر عمل کند. این که شما مرتب در گوش دولت بخوانید که عده ای دارند زیر پای تو را سست می کنند و علیه تو توطئه می کنند، برخلاف واقع و برخلاف مصالح ملی است. این رویکرد سبب می شود دولت به جای اقدام مناسب در جهت حل مشکلات کنونی به فکر رقابت با نیروهای سیاسی اصولگرا می افتد.
*پس به اعتقاد شما عقلای سیاسی در هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا به فکر منافع جناحی خود در انتخابات های آتی نیستند؟
حتما همین طور است. این گناه بزرگ و نابخشودنی است که الان دنبال منافع گروهی و جناحی خود باشیم.
منبع: نامهنیوز
دیدگاه تان را بنویسید