جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران مطرح کرد
رقبای اصلاحات بعد از شوک
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با اشاره به منازعات سیاسی نوشت: ارزش پرداختن به نقد قدرت با حفظ هویت این روزها کمیاب شده است. نقد قدرت الزاما به معنای منازعه نیست بلکه همه فعالان سیاسی موظف هستند تا به صورت مسوولانه به نقد قدرت بپردازند.
اعتمادآنلاین| جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نوشت: حیات سیاسی یک جناح منوط به نوع نگرش و چشماندازی است که برای خود طراحی میکند و آن را سرلوحه کار خود قرار میدهد. اصلاحطلبان در سالهای گذشته مرجعیت برجسته سیاسی جامعه را در قدرت به دست داشتهاند. با وجود مضایق و محدودیت توانستند درعرصه سیاسی و اجتماعی نقشآفرین باشند و در عرصههای انتخاباتی با توسل به رویکرد شفافاندیشی پیروز انتخابات شوند. همین امر سبب شد تا در فرآیند انتخابات، به رقیبان شوک وارد شود.
این اضطراب سیاسی باعث شد تا آنها مدلی را طراحی کنند که نقش اصلاحطلبان را کمرنگ کند. آنها همه این مدت به دنبال مسیرهای اعمال محدودیت بر اصلاحطلبان هستند و از رانتهای مختلفی نیز بهرهمند بودند تا به نقشه راهی برای جلوگیری از پیشروی اصلاحطلبان برسند. توفیق یا عدم توفیق رقیبان در نایل شدن به این هدف بستگی به عملکرد اصلاحطلبان و چارهاندیشی آنان نسبت به جامعه مخاطب خود دارد. این رنجی است که اصلاحطلبان باید بکشند تا همراهی مردم را داشته باشند. اصلاحطلبان اگر نتوانند به عنوان جریان سیال وارد عمل شوند، در انحصارطلبی جریانهای دیگر گرفتار میشوند. هر جریانی که با اهداف رو به رشد و آیندهنگر حرکت نکند، شکست خواهد خورد و جریان اصلاحات نیز از این مهم مستثنی نیست. شاید این پرسش مطرح شود که در شرایط کنونی چرا اتحاد استراتژیک بین اصولگرایان رادیکال و براندازان در تخریب اصلاحطلبان به وجود آمده است.
برای پاسخ به این سوال باید به برآیندهای تاریخی بیندیشیم. بازیگران عرصه سیاسی به بقا و قدرتخواهی خود میاندیشند و متاسفانه برای این دو دسته توسعهیافتگی اهمیت چندانی ندارد. براندازان در طی 40 سال گذشته نهتنها بر اساس منافع ملی حرکت نکردهاند بلکه در دام یک کشور یا جریان متخاصم علیه ایران قرار گرفتهاند. آنها برای اینکه منافع خود را تامین کرده و توانایی خود را بالا ببرند، از اینکه مقابل مردم بایستند، باکی ندارند. زمانی با صدام و زمانی با گروههای تروریستی همراه شدند. بسیار تعجببرانگیز است که چگونه اصولگرایان تند با چنین جریان براندازی در حذف جریان اصلاحطلب همراه هستند. رویکرد مشترک آنها در قدرت ماندن و حذف رقیب به هر قیمتی است. مردم به براندازان بیاعتماد هستند و اصولگرایان رادیکال بدون حذف اصلاحطلبان نمیتوانند در انتخابات پیروز شوند.
براندازان تنها در شورشها میتوانند خودی نشان دهند. اما در اصل جایگاهی بین مردم ندارند. جریانات رسانهای و صاحبان اندیشه باید کممایگی جریانات برانداز و کهنهاندیشی جریانات رادیکال را برای مردم بازگو کنند. همچنین اصلاحطلبان برای مواجهه با این معضل باید دایره همراهیشان با مردم را افزایش دهند. جریان اصلاحطلب نباید تحت هر شرایط تصور کند که میتواند آرای مردمی را با خود همراه کند. مردم خواستار زندگی آرام، ارزشمدار و آیندهنگر، امید به آینده و کشور آرام هستند. تردیدی نیست که شرایط خوب اقتصادی محصول اقتصادی خوب نیز به همراه میآورد. مردم علاقه دارند تا کسانی در عرصه سیاستگذاری حضور داشته باشند که بتوانند شاخصهای رشد و امید به آینده را تقویت کنند. آنان خواهان کمترین تنش در عرصه بینالمللی هستند. اکنون زمان تصمیمگیری اصلاحطلبان فرا رسیده است.
اگر این جریان سیاسی همچنان میخواهد تا بر افکار عمومی سیطره قلبی داشته باشد، نباید از ژرفاندیشی دور شود؛ باید فکر و اندیشه و روشهای نو به کار بگیرد تا از خطراتی که کشور را تهدید میکند، بکاهد. امروز توجه به آینده نسل جوان باید سرلوحه کار سیاستمداران قرار بگیرد. حرفهای تند و رادیکال جامعه را با اتفاقات محتمل خطرناکی روبهرو میکند. ما با خرد و نقد میتوانیم مسیرخوبی را پیش روی جامعه ترسیم کنیم. در شرایط کنونی باید از خشونت پرهیز کرد. چرا که رفتارهای تنش زا میتواند جامعه را به سمت فاجعه ببرد. رفتارهای شورشگرانه و کور به نفع مردم نیست. اصلاحطلبان باید ضمن اینکه از هویت ملی، قومی و سیاسی خود دفاع کنند اما نباید با برخی رفتارها برای کشور بحران ایجاد کنیم. اکنون زمان تصمیمگیری احساسی نیست. اصلاحطلبان مجبور هستند تا محافظهکاری مفرط را کنار بگذارند.
ارزش پرداختن به نقد قدرت با حفظ هویت این روزها کمیاب شده است. نقد قدرت الزاما به معنای منازعه نیست بلکه همه فعالان سیاسی موظف هستند تا به صورت مسوولانه به نقد قدرت بپردازند. امروز نگاههای زشت و خشونتطلب به کشور دوخته شده؛ خواه این نگاه از سوی کشورهای متخاصم باشد و خواه از طرف جریانات برانداز، باید با آن مرزبندی کرد. همدلی بین نهادهای مختلف حاکمیت اصل بسیار مهمی است. اصلاحطلبان باید برای حفظ ایران نقش نیروی متعادلکننده را ایفا کنند. تنها با دوراندیشی و تعمق است که میتوانیم این بحرانها را پشت سر بگذاریم و با کمک یکدیگر از این گردنه سخت عبور کنیم.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید