مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب
انتخابات آزاد جلوی خیلی کارهای غلط را میگیرد/ برای انتخابات 98 به لیستی شبیه سال 94 رای نمیدهیم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه لازمه ایجاد تغییر در کشور مبارزه با فساد است، گفت: افکارعمومی خواهان مقابله با فساد است و نسبت به گذشته خیلی خوب بسیج شدهاست. مردم به شدت علیه فسادها حساس شدهاند. کاملا مشخص است که شاخکهای افکارعمومی نسبت به فساد تیز شده است.
اعتمادآنلاین| مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با تاکید بر لزوم برگزاری انتخابات آزاد تاکید میکند اگر چه همچنان معتقد است که رای دادن به فهرست 94 بهترنی کار بود اما برای انتخابات سال 98 باید رویه تغییر کند. او در ادامه میگوید که اگر قرار باشد که روش در انتخابات پیشرو بهگونهای نباشد که مردم حس کنند رایشان اثرگذار و موثر است او هم مانند بسیاری که این روزها تاکید دارند، در انتخابات شرکت نخواهد کرد. مهمترین قسمتهای این گفتوگو را در زیر بخوانید:
*بزرگترین خطای رژیم شاه این بود که مبارزه با مخالفین سیاسی را بر مبارزه با فساد و بیکفایتی اولویت دادند. همین موضوع باعث شد تا فساد در کشور سیستماتیک شود، گسترش پیدا کند و تلاشهای شاه در سالهای آخر برای مبارزه با آن به جایی نرسد. همین اشتباه کم و بیش در حال تکرار است؛ با این تفاوت که ما یک کشور صد درصد استبدادی نیستیم، بلکه نیمه باز و نیمه بسته هستیم که بخش نیمه باز آن اجازه نداده است که نظام کاملا تک صدا و مبارزه با فساد به حاکمیت منحصر شود و در نتیجه بیفایده باشد.
*اقتدارگراها با لوازم مبارزه با فساد که در همه جهان شناخته شده است مبارزه می کنند. در راس آن مطبوعات آزاد و آزادی اطلاعرسانی است. می دانیم که نسبت معکوسی بین گردش آزاد اطلاعات و فساد وجود دارد؛ هر قدر آزادی رسانهها افزایش مییابد به همان میزان فساد کاهش می یابد و برعکس هر قدر اطلاعرسانی محدود شود فساد رشد پیدا میکند.
*حکومتها وقتی با ابزارهای امنیتی و پلیسی با فساد مبارزه میکنند معمولا موفق نیستند، اما در فضای باز و باوجود رقبایی که همدیگر را رصد میکنند امکان مبارزه با فساد بیشتر میشود.
*اجازه رقابت آزاد به احزاب ندادیم تا همدیگر را کنترل کنند. همین کنترل باعث میشد که طرفین مواظب باشند به فساد آلوده نشوند. بر این اساس موثرترین راه مبارزه با فساد آزادی است.
*آزادی بیش از آنکه یک موضوع حقوق بشری باشد، که هست؛ یک ضرورت است که ما بتوانیم با آن با دو پدیده بیکفایتی و فساد در سطح برخی مدیریتها در کشور مقابله کنیم.
*مشکل از عدم حزبی بودن سیستم سیاسی کشور است. اگر نظام ما حزبی شود مانند کشورهای دموکراتیک، حتی یک نماینده 10 بار هم انتخاب شود باز میتواند با فساد مبارزه کند. عکس آن نیز صادق است. در نظام غیر دموکراتیک نمایندگان هر دوره هم عوض شوند، فساد رشد میکند.
*احزاب در درازمدت پاسخگوی افکار عمومی هستند؛ بنابراین خیلی مواظبند که به فساد آلوده نشوند؛ چرا که نمیخواهند فقط یک دوره از مردم رای بگیرند. حتی اگر در یک دوره شکست بخورند برای انتخابات بعد تلاش میکنند به اکثریت تبدیل شوند.
*مشکل سیاست در ایران حل نمیشود، مگر آنکه آزادی تثبیت شود و من و شما و تک تک ایرانیان در کنار تعلقات دیگر علقه حزبی هم پیدا کنیم. درست مثل اغلب جوانان کشورهای دموکراتیک که وقتی به مثلا 18 سالگی میرسند طرفدار یک حزب میشوند درست مثل اینکه اکثرشان طرفدار یک تیم فوتبال هستند. این تعلق حزبی باعث میشود تا سیاست مداران متعهدانهتر عمل کند.
*چهرههای شاخص حزبی ما چه در پوزیسیون و چه در اپوزیسیون کمتر آلوده فساد سیاسی میشوند. اکثر مفسدان اقتصادی غیرحزبی هستند. و بسیاری از آنها همزمان با همه احزاب ارتباط دارند، چون مساله آنها اندیشه و آرمان نیست که متعهد به یک جناح خاصی باشند. با همه افراد و احزاب و جناحها رفت و آمد دارند تا هر کسی بر سرکار آمد بتوانند رانت بخورند و مردم را بچاپند.
*{آیا فکر میکنید که با ایجاد تغییرات در کابینه، شرایط اقتصادی بهبود پیدا خواهد کرد؟} اگر به خود دولت به تنهایی امید ببندیم نه! مجموعه توان و دستاورد دولت همینی است که میببینید اما اگر نیروهای دیگر به کمک دولت بیایند میتوان گامهای بزرگی برداشت.
*حدود چند هزار میلیارد تومان از بیتالمال برای جبران خسارت آبه مالباختگان داده شده، یعنی این پول از جیب من و شما پرداخت شده است. الان وقت آن است که فراکسیون امید یک تحقیق و تفحص جدی در این باره انجام داده و نتیجه آن را به مردم گزارش دهد. اینها چه کسانی بودند؟ از کدام خلاءهای قانونی استفاده کردند؟ با کدام مقامات و نهادها ارتباط ویژه برقرار کردند تا سوءاستفاده کنند؟ چقدر سوءاستفاده کردند؟ و چقدر خسارت به کشور وارد شد؟ حتی در بدترین حالت که ما نتوانیم اموال مردم را پس بگیریم اگر چنین گزارشی تهیه و منتشر شود، از این به بعد کمتر کسی جرات می کند که چنین جنایتی مرتکب شود؛ چراکه میداند دیر یا زود اسم و رسمش منتشر میشود و آبرویش میرود. برای بشر هیچ چیزی مهمتر از آبرو نیست.
*اگر آزادی احزاب تامین شود دولت هم چابکتر میشود، اگر کسی به دولت کاری نداشته باشد کابینه احساس میکند که هر جور عمل کند از مسئولیت مبراست؛ اما اگر تک تک وزرا و حتی خود رییسجمهور زیر ذرهبین قرار بگیرند مجبورند که تحرک بیشتری صورت دهند و پاسخگوی مطالبات مردم شوند. دولت بدون ملت، جامعه مدنی، فراکسیون امید، اصلاحطلبان و کسانی که ادعای مبارزه با فساد را دارند نمیتواند در مبارزه با فساد موفق شود اما دولت در کنار آن ها میتواند گامهای بسیار بزرگی در این میدان بردارد.
*اگر بخشی از قوه قضاییه دچار فساد شده است، فراکسیون امید و مجلسیها میتوانند به رهبری نامه بنویسند و بگویند که میخواهیم در مورد فساد در این قوه تحقیق و تفحص انجام دهیم. تصور من این است که رهبری با این موضوع مخالفت نخواهد کرد.
*با فساد میتوان در تمام نهادها مقابله کرد. من بیشتر مشکل را در خودمان میبینم. اگر ما از خودمان شروع و به صورت جدی با فساد در اصلاح طلبان مبارزه کنیم دیگران نیز مجبور میشوند عکسالعمل مناسبی از خود نشان دهند. اگر ما سکوت کنیم آنها هم از خدا خواسته کار خودشان را انجام میدهند.
*با فضای مجازی افکار عمومی زودتر متوجه فسادها در جامعه میشوند. به نظر من تلاشی که برای بستن فضای مجازی میشود ناشی از همین مساله است که باز و آزاد بودن فضای مجازی خیلی حقایق را افشا میکند و دست خیلی کسان را که فکر میکنند با بستن فضای مجازی میتوانند به فسادشان ادامه دهند، میبندد.
*افکار عمومی خواهان مقابله با فساد است و نسبت به گذشته خیلی خوب بسیج شدهاست. مردم به شدت علیه فسادها حساس شده اند. کاملا مشخص است که شاخکهای افکار عمومی نسبت به فساد تیز شده است.
*از سال 92 به غیر از سال 96 در زندان رای دادم؛ چرا که احساسم این بود که رای ما تعیینکننده و اثرگذار است. امروز اگر همان لیست 94 را جلویم بگذارند برای انتخابات 98 رای نمیدهم.
*درست است که ما کار اشتباهی نکردیم که در انتخابات 94 رای دادیم، بلکه بهترین کاری که ممکن بود، انجام دادیم و هنوز هم فکر میکنم کارمان درست بود اما به همان لیست برای سال 98 رای نخواهم داد؛ چراکه این مجموعه پاسخگوی مشکلات فعلی کشور و مردم نیست.
*در دورهای که میگفتند اصلاحات مرده است ما آمدیم و ثابت کردیم که اصلاحات زنده است و هنوز هم حرف اول را میزند و دیگران هستند که باید برای سرزندگی خود فکری کنند. می خواستیم نه بزرگی به کانون قدرت و ثروت بدهیم.
*در سال 98 برای مجلس به کسانی نیاز داریم که بتوانند به صراحت اعلام کنند که نهادهای موازی حق فعالیت اقتصادی ندارند و باید به پادگان ها باز گردند. سیاست خارجی باید در اختیار وزارت خارجه باشد. صداوسیمای باید چند صدایی و آیینه تمام نمای ملت باشد و صدای صددرصد ایرانیان را منعکس کند. قوه قضاییه باید بیطرفانه، واقعا با فساد مبارزه کند. از طرف دیگر در سیاست خارجی اینقدر باید شجاعت وجود داشته باشد که بداند در کجا باید مذاکره و در چه شرایطی باید قهر کند.
*با آن دسته از ایرانیانی که تا الان رای دادهاند، ولی اکنون معتقدند اگر شرایط بخواهد به همین شکل پیش برود، رای نمیدهند، موافقم. راهش را هم قهر نمیدانم بلکه باید شرایطی فراهم شود تا هر که احساس میکند صلاحیت دارد بر اساس سه شرط اول اعتقاد به استقلال ایران یعنی سرنوشت کشور را مردم ایران رقم بزنند و نه واشنگتن و لندن یا مسکو و پکن، دوم اعتقاد به یکپارچگی سرزمین ایران و سوم اعتقاد به نفی خشونت و روشهای قهرآمیز میتواند و حق دارد کاندیدا شود. به نظر من هر کسی این سه شرط را داشت حق دارد نماینده شوراها ، مجلس شورای اسلامی و حتا نماینده خبرگان رهبری شود. اگر چنین شود مردم از ترس آنکه فلان فرد رییسجمهور شود به فلان شخص رای نمیدهند.
*انتخابات آزاد جلوی خیلی کارهای غلط را میگیرد؛ چرا که در چنین انتخاباتی نمایندگانی به مجلس میروند که کاسبان جنگ و تحریم نیستند و خیلی از کارها را نمیتوانند انجام دهند. چرا کسی در مجلس ششم میگفت هر وقت پیچ رادیو را باز میکنم پشتم میلرزد؟ برای اینکه آقای آرمین به عنوان نماینده مردم پشت تریبون نطقی میکرد علیه محور مبارزه با مطبوعات آزاد. مردم هم احساس میکردند نمایندهای انتخاب کردهاند که با شجاعت میتواند از آنها و از حقوقشان دفاع کند؛ بنابراین باید به شهروندان ثابت کنیم که رایشان معنادار است در غیر این صورت به احتمال زیاد خود من هم در انتخابات شرکت نخواهم کرد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید