علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب:
بخشی از ضعف عملکرد فراکسیون امید به مدیریت عارف برمیگردد/ نباید در شورای عالی، دیکتاتوری اکثریت بهوجود بیاید
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با تأکید بر اینکه «در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، افراد حقوقی باید جایگزین افراد حقیقی شوند»، میگوید که عارف تجربه تشکیلاتی و سیاسی کافی ندارد. از این رو، بخشی از ضعف عملکرد فراکسیون امید به مدیریت ایشان برمیگردد.
اعتمادآنلاین| عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با تأکید بر اینکه «در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، افراد حقوقی باید جایگزین افراد حقیقی شوند»، میگوید که عارف تجربه تشکیلاتی و سیاسی کافی ندارد. از این رو، بخشی از ضعف عملکرد فراکسیون امید به مدیریت ایشان برمیگردد.
علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، درباره انتقادات به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، میگوید: دو دسته نقد به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وجود دارد. یک بخشی از این انتقادات از سوی برخی تشکلهایی است که خیلی طرفدار ندارند و در حوزه سیاسی هم اثرگذار نیستند. علاوه بر این، آنها در انتخابات شورای شهر قبلی در مقابل شورای عالی لیست دادند که البته این لیست پنج هزار رأی هم نداشت. بنابراین مشخص شد که مردم به لیست شورای عالی سیاستگذاری که مورد تأیید آقای خاتمی است، رأی دادهاند.
سهمخواهی برخی منتقدین
تاجرنیا در ادامه تأکید میکند که به عقیده او، برخی از انتقادات به شورای عالی به این دلیل است که بعضی منتقدین، به عدمحضورشان در این شورا معترضاند. مثلاً اگر به جای آقای دکتر عارف، دبیرکل سابق یک حزب و یا قائم مقام حزب دیگری بود، این بزرگواران بحث دموکراتیک نبودن را در شورای عالی مطرح نمیکردند.
او همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا این انتقادات بهدلیل سهمخواهی است؟ میگوید: بدون شک! من نمیخواهم نام ببرم که اختلاف ایجاد شود، اما برخی خودشان را در جایگاه آقای خاتمی و آقای عارف میبینند و ناراحت هستند که چرا ما نیستیم.
انتقادات تشکیلاتی به شورای عالی اصلاحطلبان
این نماینده سابق مجلس با بیان اینکه خود او نیز به این شورا انتقاداتی دارد، توضیح میدهد: نقد دیگری که به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وجود دارد، نقد تشکیلاتی است که بنده هم در این باره انتقاداتی دارم. بهنظرم بحث تحزب و دموکراسی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. بنابراین ما باید فرآیندهایی را شکل بدهیم که احزاب و روحیه تحزبگرایی تقویت شوند. از اینرو، من با بخشی از انتقادات آنها درباره اینکه باید در شورای عالی سیاستگذاری شخصیتهای حقوقی حضور داشته باشند، موافق هستم.
تاجرنیا با تأکید بر اینکه «شخصیتهای حقوقی باید جایگزین شخصیتهای حقیقی در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شود» تصریح میکند که اگر در شورای عالی، شخصیتهای حقیقی قابل و تأثیرگذاری هستند به جز آقای خاتمی، آنها نیز باید وارد یک حزب شوند. نمیشود یک حزب سیاسی وجود داشته باشد و آقای دیگری نیز که به آن حزب نزدیک است، بهصورت حقیقی وارد شورای عالی شود. نمیشود که ما بخواهیم، کار سیاسی کنیم و رهبری یک شورای عالی سیاستگذاری را برعهده بگیریم اما بگوییم حزب خوب نیست و بنیاد تشکیل بدهیم. این موضوع، با روحیه کار سیاسی و تشکیلاتی در تعارض است.
این نماینده مجلس ششم همچنین میافزاید: من معتقدم که اول باید آسیبشناسی کنیم که چرا شورای عالی تشکیل شد؟ این شورا به این خاطر تشکیل شد که شورای هماهنگی جبهه اصلاحطلبان که متشکل از احزاب بود، کارآمد نبود و فرآیندهای آن هم فرآیندی نبود که معدل خواست همه اصلاحطلبان باشد. ما در آن زمان احزاب فعال و تأثیرگذاری داشتیم که برای هر اتفاقی بیانیه میدادند، گفتمان سیاسی ایجاد میکردند و سند راهبردی هم داشتند. با این وجود، اما آنها تنها یک حق رأی داشتند درحالی که یک انجمن دیگر که تنها یک عضو داشت هم یک حق رأی داشت.
تاجرنیا همچنین ادامه میدهد: بنابراین این تشکیلات ناکارآمد برای اصلاح خود، تشکیلات دیگری را بهوجود آورد که همان عیوب را به شکل دیگری داشت. از اینرو، من اعتقاد دارم که باید یک مجموعه مورد پذیرش جریانهای سیاسی و حالا با محوریت آقای خاتمی، بهصورت یک شورا یا کمیته داوری تشکیل شود. اشخاص حقیقی از حوزه تصمیمگیری کنار بروند و شخصیتهای حقوقی هم براساس اعتبارسنجی منصفانه و میزان تأثیرگذاریشان، حق رأیهای متفاوتی داشته باشند. مانند آنچه ما امروز در فدراسیونهای مختلف، دفتر تحکیم و اتحادیه اروپا داریم. در اتحادیه اروپا کشورها براساس وسعت و مشخصات دیگرشان، حق رأیهای متفاوتی دارند.
عارف تجربه کافی برای فعالیت سیاسی و تشکیلاتی ندارد
او همچنین درباره انتقاداتی که به ریاست محمدرضا عارف بر فراکسیون امید و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میشود، میگوید: این انتقادات آنقدر در جامعه مطرح شده است که همه در جریان آن هستند، اما باید گفت که در ابتدای تشکیل شورای عالی، مجموعه گروههای سیاسی شأنی برای آقای خاتمی قائل شدند که بر اساس آن، ایشان کمیتهای تشکیل دهند و از آن طریق، اشخاص حقیقی وارد شورا شوند. این کمیته منتخب که بخشی از آن هم متشکل از دبیر کلهای احزاب بود و در یک مقطع من نیز عضو آن مجموعه بودم، برخی از اشخاص را وارد شورای عالی کرد که آقای دکتر عارف هم جزو آنها بود. اما من مخالف حضور افراد حقیقی در شورای عالی اصلاحطلبان و یا هر فرآیند دیگر تصمیم گیری هستم. با این وجود اگر قرار باشد که در شورای عالی سیاستگذاری، ده الی دوازده نفر اضافه شوند حتماً آقای عارف هم جزو آنها است. اما مسئلهای که وجود دارد مسئولیت ایشان در شورا است. من معتقدم که ایشان با وجود اینکه یک مدیر قوی اجرایی در بدنه دولت است، اما تجربه کافی برای فعالیت سیاسی و تشکیلاتی ندارد.
علت عملکرد ضعیف فراکسیون امید
تاجرنیا با اشاره به انتقادات به عملکرد فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی، میگوید: بخشی از مشکلاتی که ما در فراکسیون امید با آن روبهرو هستیم، جدا از آنکه خودِ نمایندگان مجلس نیز حزبی، تشکیلاتی و سیاسی نیستند، همین عدم تجربه مدیریت تشکیلاتی و سیاسی دکتر عارف است. من معتقدم به این دلایل که افکار عمومی همیشه برای اصلاحطلبان مهم بوده است، میتوانستند در دوره جدید، مسئولیت دکتر عارف را به شخص دیگری بسپرند و یا مانند جبهه هماهنگی اصلاحات، این مسئولیت بهصورت ادواری تغییر بکند تا ما یک فرد را بهعنوان محور این کار نداشته باشیم. واقعیت این است که به جز آقای خاتمی، همه آدمهایی که در این مجموعه هستند با مخالفتهایی روبهرو میشوند که نمیتوانند جامعیت آقای خاتمی را داشته باشند.
او همچنین اضافه میکند: بنابراین من اگر در شورای عالی بودم میگفتم به احترام افکار عمومی و انتقادات موجود، ما آقای دکتر عارف را بهعنوان ریاست شورای سیاستگذاری انتخاب نخواهیم کرد.
تاجرنیا همچنین درباره گمانهزنیها درباره تغییرات در شورای عالی و مطرح کردن برخی از افراد برای اضافه شدن به شورا، میگوید که من معتقدم میشود به افکار عمومی احترام گذاشته شود، اما من فکر میکنم که این شورا و این مجموعه نیازمند تغییرات اساسیتر از جابهجایی چند نفر است. خصوصاً وقتی بحث نفرات مطرح میشود بازهم انتقاداتی صورت میگیرد که چرا این افراد حضور داشته باشند و نه افراد دیگری؟ بنابراین به نظر من باید این مسئله بهصورت ساختاری درست بشود و نیازمند این است که شخص آقای خاتمی و دبیرکل احزاب باهم به یک جمعبندی برسند و قبل از اینکه مصادیق معین شود، درباره نحوه رسیدن به این ترکیبات توافقاتی صورت بگیرد. به نظرم شرط لازم آن هم حضور اشخاص و شخصیتهای حقوقی به جای اشخاص حقیقی است.
او در ادامه، راه برونرفت از این مشکلات را تکیه کردن بر شخصیتهای حقوقی میداند و اضافه میکند: به نظرم راه برونرفت از این مسائل، تکیه کردن بر شخصیتهای حقوقی و همچنین اضافه کردن برخی تشکلها و مجموعههای درون جبهه اصلاحات است. بنابراین نیاز است که همه، این مانیفست را بپذیرند، اما نیاز نیست که این تشکیلات، همه را پوشش دهد، اما باید پوشش حداکثری ایجاد کند و باید پیشبینی شود که در درون آن، یک دیکتاتوری اکثریت صورت نگیرد. یعنی افرادی که ممکن است نوع دیگری بیندیشند، با نگاه محافظهکار تا تندروتر جایی برای ابراز عقیده و معرفی کاندیدای خود داشته باشند.
تاجرنیا همچنین با اشاره به اینکه انتقادات به دموکراتیک نبودن شورای عالی اصلاحطلبان دغدغه مردم و طرفداران اصلاحات نیست، تصریح میکند: بحث دموکراتیک نبودن شورای عالی، مسئله مردم و طرفداران اصلاحات نیست، بلکه دغدغه افراد و فعالان سیاسی اصلاحطلبان است. مسئلهای که مردم با اصلاحطلبان دارند، این است که میخواهند جریان اصلاحطلبی، مناسبات خود را با دولت و مردم حفظ کند و همچنین در برابر اتفاقاتی که میافتد و موجی از نگرانی را برای مردم بهوجود آورده است، واکنش نشان دهند و بدانند که آیا اصلاحطلبان همچنان میخواهند که همدلانه در برابر بحرانهای موجود، سکوت کنند یا خطرات را مطرح میکنند؟ یا اینکه قرار است خود را در بسیاری از فرآیندهایی که شکل میگیرد، دخالت ندهند؟
این نماینده مجلس ششم همچنین درباره اینکه گفته میشود اصلاحطلبان با ریزش سرمایه اجتماعی مواجهاند و ارائه لیستها در دو انتخابات اخیر غیردموکراتیک بوده است و این موضوع در ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان مؤثر بوده است، اظهار میکند که ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به شورای عالی اصلاحطلبان و مناسبات درون آن ارتباطی ندارد. چون اگر از کسانی که در انتخابات اخیر به لیست اصلاحطلبان رأی دادند سؤال کنید، بسیاری از آنها شورای عالی اصلاحطلبان را نمیشناسند. 99 درصد از افکار عمومی مردم نمیدانند که شورای عالی اصلاحطلبان چیست و سازوکار درون آن به چه شکل است.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید