کد خبر: 239141
|
۱۳۹۷/۰۷/۲۵ ۱۱:۳۶:۰۰
| |

فیض‌الله عرب‌سرخی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب

حمایت سید محمد خاتمی در انتخابات‌ پیش‌رو حتما تاثیرگذار است/ قانون انتخابات ما نیاز به اصلاح دارد

فیض‌الله عرب‌سرخی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره ریزش آراء اصلاح‌طلبان گفت: نباید فراموش کنیم سرمایه‌های اجتماعی که از اصلاحات ریزش می‌کند، به سمت نیروی اصولگرا حرکت نمی‌کند.

حمایت سید محمد خاتمی در انتخابات‌ پیش‌رو حتما تاثیرگذار است/ قانون انتخابات ما نیاز به اصلاح دارد
کد خبر: 239141
|
۱۳۹۷/۰۷/۲۵ ۱۱:۳۶:۰۰

اعتمادآنلاین| فیض‌الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب به کادرسازی و سازماندهی نیرو اصرار دارد به نحوی که تلاش دارد در پاسخ به هرسوال بر این موضوع تاکید کند. به عقیده عرب سرخی بسیاری از مشکلات کشور با کادرسازی درست قابلیت حل شدن دارد. دربخشی از این گفت‌وگوی تفصیلی از عرب سرخی درباره چرایی ریزش بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان سوال کردیم که پاسخ جالبی داشت. او ضمن تایید این موضوع می‌گوید: «اگر کسی مدعی شود که مردم از اصلاح‌طلبان عبور کرده‌اند باید بداند که مردم از آخرین گزینه امید و اصلاح کشور عبور کرده‌اند و این به آن معنی است که امید به اصلاح از بین رفته است. نباید فراموش کنیم سرمایه‌های اجتماعی که از اصلاحات ریزش می‌کند، به سمت نیروی اصولگرا حرکت نمی‌کند. این موضوع را باید درک کرد؛ هیچ نیرویی که خود را مدافع نظام سیاسی حاکم می‌داند، نمی‌تواند از ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان اظهار خوشحالی کند.»

مشروح گفت‌وگو با فیض‌الله عرب سرخی را در زیر می‌خوانید:

*نباید از تاثیر تخریب‌ها بر شخصیت آقای خاتمی غافل شویم. وقتی تمامی جریانات مخالف در خارج و داخل کشور مشغول تخریب شخصیت آقای خاتمی هستند، قطعا این تخریب‌ها در تاثیرگذاری آقای خاتمی بر نتیجه انتخابات موثر است

*به نظر من آقای خاتمی با ابهام‌زدایی و صداقت و خلوصی که در عملش وجود دارد، می‌تواند جایگاه پیشین خود را بازیابی کند.

*ممکن است، حزبی برای انتخابات لیست ارایه کند و مردم هم به آن لیست اعتماد کرده و رای دهند اما احزاب حق قانونی خاصی نه در انتخابات پارلمان نه ریاست‌جمهوری و نه هیچ انتخابات دیگری ندارند.

*قانون انتخابات ما نیاز به اصلاح دارد، زیرا حزب تشکیلاتی است که برای مدیریت کشور توانایی ارایه برنامه آلترناتیو دارد.

*ما باید برای جامعه توضیح دهیم که اصلاح‌طلبی یک حزب نیست بلکه یک جریان است و در جریان هیچ فردی مسوول رفتار تک‌تک افراد منتسب به آن جریان نیست.

*معتقدم از یک سو جریانات تندرو داخلی و از سوی دیگر جریان برانداز خارج‌نشین به این نتیجه رسیده‌اندتنها جریانی که می‌تواند با مردم ارتباط منطقی برقرار کرده و برنامه‌ برای حل مشکلات ارایه کند، جریان اصلاحات است.

*محدودیت نه تنها در عرصه مدیریتی بلکه در عرصه نقد هم وجود دارد اما اینکه بخواهیم تمام کاستی‌ها را گردن محدودیت بیندازیم، درست نیست. گاها ملاحظه‌کاری و محافظه‌کاری مسوولان، محدودیت عنوان می‌شود که این دو موضوع با یکدیگر متفاوت هستند. نمایندگان مجلس برای بیان برخی موضوعات نگران تایید صلاحیت خود برای دور بعد هستند؛ وزرا، رییس‌جمهور، نمایندگان شورای شهر نیز معذوریت‌هایی از این دست دارند. هرچند به عقیده من نباید بی‌پروا نیز عمل شود. مطرح کردن برخی موضوعات به ویژه در شرایط امروزی ممکن است به افزایش گرفتاری‌ها منجر شود که در این موضوعات باید مراعات شود اما در برخی موضوعات تنها آسیبی که وارد می‌شود، ردصلاحیت است. به عقیده من بخش‌هایی از محدودیت‌ها باید برای مردم بازگو شود. بسیاری از مردم نمی‌دانند که مشکلات کشور از سوی کدام عوامل نشات می‌گیرد، زیرا مشکلات ما به یک عامل محدود نیست.

*جریان اصلاحات نیز از اصلاح بی‌نیاز نیست. چهره‌هایی در جریان اصلاحات حضور دارند که در ورطه عمل نشان دادند آن طور که باید نتوانستند عمل کنند؛ قطعا عملکرد این افراد باید اصلاح شوند. وقتی ما در مورد نظام سیاسی اعتقاد به اصلاح داریم، چگونه می‌توانیم جریان خود را از اصلاح مبری بدانیم؟

*حمایت آقای خاتمی در انتخابات‌های پیش‌رو حتما تاثیرگذار است. تکرار می‌کنم، یکی از استراتژی‌های آقای خاتمی در سال 94 بود که مورد اقبال افکار عمومی و جوانان قرار گرفت. لزوما نباید عین این اتفاق تکرار شود اما آقای خاتمی بی‌نیاز از صحبت با مردم نیست. فراز و فرودها در سپهر سیاسی همواره وجود دارد بنابراین تصور اینکه ما در تمامی انتخابات‌ آتی همواره پیروز باشیم، تصور نادرستی است.

*نباید از تاثیر تخریب‌ها بر شخصیت آقای خاتمی غافل شویم. وقتی تمامی جریانات مخالف در خارج و داخل کشور مشغول تخریب شخصیت آقای خاتمی هستند، قطعا این تخریب‌ها در تاثیرگذاری آقای خاتمی بر نتیجه انتخابات موثر است، اما به نظر من آقای خاتمی با ابهام‌زدایی و صداقت و خلوصی که در عملش وجود دارد، می‌تواند جایگاه پیشین خود را بازیابی کند.

*جریانات مخالف می‌دانند اگر به انتقادات خاتمی گوش داده شده و مشکلاتی که او مطرح می‌کند برطرف شود، بسیاری از دعواهای داخلی بدون حضور نیروهای خارجی به اتمام می‌رسد. از آنجا که جریانات خارجی به دنبال سهم‌خواهی هستند، تلاش دارند خاتمی را چهره‌ای خطرناک نشان دهند.

*اکثریت اصلاح‌طلبان از حق قانونی مردم دفاع کرده و می‌کنند. بنابراین ما در موضوع اعتراضات مردمی از حق اعتراض تمام قد دفاع کرده و معتقدیم با هیچ فردی به دلیل اعتراض نباید برخورد شود. ما با این موضوع که دو وکیل به مقابل مجلس رفته و به دلیل اعتراض به نظارت استصوابی بازداشت می‌شوند، مخالفیم و آن را خلاف قانون می‌دانیم و این مخالفت به دلیل به رسمیت شناختن حق اعتراض است. ما این موضوع را که افراد منتسب به یک جریان خاص آزادانه تجمع کرده و برخوردی با آنها صورت نمی‌گیرد و در مقابل با اعتراضات دیگر برخورد می‌شود، تبعیض‌آمیز می‌دانیم. محتوای اعتراض ممکن است مورد تایید من نوعی نیز نباشد اما این عامل سبب نمی‌شود از حق اعتراض دفاع نکنم. اعتراض حقی است که باید به رسمیت شناخته شود. عده‌ای در این میان انتظار دارند ما از افرادی که به اموال عمومی آسیب رسانده و دست به تخریب زده نیز دفاع کنیم. درحالی که من معتقدم اگر فردی به عنوان مثال شیشه‌ای را شکسته، برخوردی که با او صورت می‌گیرد باید متناسب با شکستن یک شیشه باشد نه بیشتر.

*صلاح‌طلبی یک حزب نیست بلکه یک جریان است و در جریان هیچ فردی مسوول رفتار تک‌تک افراد منتسب به آن جریان نیست. اگر ما به جامعه آگاهی لازم را نداده باشیم، قطعا هم جامعه و هم حاکمیت دچار اشتباه خواهند شد. جامعه باید بداند یک مارکسیست می‌تواند اصلاح‌طلب باشد به آن معنا که به دنبال اسلحه دست گرفتن و ایجاد تنش در جامعه نیست بلکه معتقدند با تزریق آگاهی به جامعه می‌توان نظام سیاسی را بر اساس خواسته خود تغییر داد. افراد زیادی از این روش برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند و کسی نمی‌تواند در انتخاب روش محدودیت ایجاد کند.

*ضور در عرصه مدیریتی چه در سطح قوه مجریه و چه قوه مقننه فیلترهای بی‌شماری وجود دارد. این فیلترها مانع از حضور مدیران اصیل اصلاح‌طلب شده است. اخیرا موج انتقادات به جریان اصلاحات بابت عملکرد منتخبان این جریان در انتخابات‌ اخیر افزایش پیدا کرده است. در پاسخ به این انتقادات باید بگویم تعدادی از دوستان ما توانستند از فیلترهایی که وجود دارد به سلامت عبور کنند و ما مجبور بودیم از میان این افراد تعدادی را برای لیست‌های انتخاباتی خود انتخاب کنیم، بنابراین حق انتخاب ما بسیار محدود بود. وقتی رییس‌جمهور به عنوان بالا‌ترین مقام اجرایی کشور برای انتخاب وزیر علوم مجبور به انتخاب گزینه بیست و یکم خود می‌شود، باید درک کرد که ریشه ضعف‌های مدیریتی جریان اصلاحات به کجا بازمی‌گردد.

*احزاب حق قانونی خاصی نه در انتخابات پارلمان نه ریاست‌جمهوری و نه هیچ انتخابات دیگری ندارند. قانون انتخابات ما نیاز به اصلاح دارد، زیرا حزب تشکیلاتی است که برای مدیریت کشور توانایی ارایه برنامه آلترناتیو دارد.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها