محمد غرضی، وزیر اسبق پست در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی:
قدرت اداری در کشور از مردم عقب مانده است/ میتوان در تحریمها هم دولت را اداره کرد
وزیر اسبق پست گفت: قدرت اداری به دلیل آن که دائماً منافع مردم را به نفع خود مصادره میکند از قاطبه جامعه عقب مانده است. این که در دوره های مختلف قدرت اداری امتیازات متعلق به مردم را به نفع خود مصادره کرده، باعث شده مردم نسبت به عملکرد نهادهای مختلف، عکس العملهای کاملا منفی از خود نشان دهند.
اعتمادآنلاین| محمد غرضی نماینده ادوار مجلس و وزیر سابق پست در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با بیان اینکه مردم همچنان از «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دفاع خواهند کرد، گفت: رسیدن نظام جمهوری اسلامی به چهل سالگی، نشان از توانایی این انقلاب و معنایش تداوم آن است و اینکه می تواند حوادث را پشت سر بگذراد و منویات خود در عرضه زندگی را بیان کند.
در ادامه مهمترین محورهای اظهارات محمد غرضی را میخوانید:
اهداف پیش بینی شده برای نظام جمهوری اسلامی ایران در سه کلمه «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» بیان می شود و ظرف 40 سال گذشته مردم همواره به دنبال این سه اصل بودند. امروز انقلاب در میان قاطبه جامعه که همان مردم هستند، همچنان باقی مانده است، اما برای مدیریت جامعه حرف و حدیث های بسیاری وجود دارد؛ امروز مدیریتهای سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و انتظامی زیر سوال است و قاطبه جامعه طلبکار این مدیریت ها هستند. این طلبکاری ها نیز به دلیل ناتوانی جریانهای سیاسی مختلف در ایجاد جاذبه میان مردم و نمایش مدیریتهایی غیر قابل دفاع ظرف 40 سال گذشته ایجاد شده است.
هدف اصلی انقلاب این بود که کشور از جهان سوم خارج شود، یعنی جهان سوم را که در آن مردم دچار عفونت های دائمی بودند، پشت سر بگذارد و تبدیل به کشوری جهان اولی شود. ایران در ده هزار سال قبل همواره جزء کشورهای جهان اول بوده و توانایی تشکیل جامعه و رفع نیازیهای خود را داشته است، اما در طول 200 سال اخیر از یک کشور جهان اولی، به کشوری جهان سومی تنزل یافت و در مقابله با جریانهای جدید سیاسی و استعمار و استبداد نتوانست از خود حفاظت کند.
نظام طی 40 سال گذشته نقاط ضعفی هم داشته و یکی از آنها دچار شدن دائم به تحولات موجی سیاسی است؛ طی 40 سال گذشته دائما گروههایی روی کار آمدند که به جای دفاع از انقلاب، از خود دفاع کرده اند و این اقدام موجب تحمیل هزینه های بسیاری شده است. این گروه ها در مدیریت های اجتماعی و سیاسی خود به جای آن که موجب به قدرت رسیدن بطن جامعه شوند، موجب روی کار آمدن اشخاص و گروه های سیاسی طرفدار خود شده اند.
سال گذشته مشاهده کردیم که به محض وقوع زلزله کرمانشاه، 6 میلیون نفر از مردم به کمک حادثه دیدگان شتافتند که این اقدام نشان از این قدرت جامعه، انقلاب و مردم است، اما زمانی که عملکرد دولت و سایر قوا را درباره امدادرسانی و کمک به زلزله زدگان همین زلزله بررسی میکنم، میبینم که این نهادها دچار نوعی گرفتاری و گنگگویی شدهاند و نتواستند رضایت مردم را جلب کنند. در بررسی علل عدم تمایل مردم به پرداخت مالیات به دولت نیز یکی از نتایج حاصل شده، آن است که مردم عملکرد دولت را قبول ندارند؛ تفاوت میان قدرت اجتماعی و اداری همین است.
قدرت اداری به دلیل آن که دائماً منافع مردم را به نفع خود مصادره میکند از قاطبه جامعه عقب مانده است. این که در دوره های مختلف قدرت اداری امتیازات متعلق به مردم را به نفع خود مصادره کرده، باعث شده مردم نسبت به عملکرد نهادهای مختلف، عکس العملهای کاملا منفی از خود نشان دهند. اجازه دهید در این زمینه مثالی بزنم؛ با تصویب قانون ملی شدن جنگلها و مراتع کشور در سال 1341، جنگل ها و مراتع کشور به عموم ملت تعلق یافت، اما از همان ابتدا اسناد تملک و دارایی این زمین ها به نام دولت شد و ظرف 60 سال گذشته نیز هر دولتی که روی کار آمد، این اسناد را میان دوستان خود تقسیم کرد؛ همان ابتدای کار شاه، پهلوی 100 هکتار از جنگلهای شمال را به افسران سپاه خود واگذار کرد؛ در دوره های بعدی نیز این زمین های دولتی میان اشخاص صاحب نفوذ و امتیاز تقسیم شد. در مجموع اقداماتی انجام شد که گویی دولت این جنگلها و مراتع را به جای مدیریت به تملک خود درآورده است. دولت ها چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب در مصادره اموال عمومی به نفع خود به شدت فعال بوده اند.
آنهایی که دی ماه سال 96 به خیابان ها آمدند به مدیریت دولتی و گرفتاری هایی اجتماعی که ناشی از تصمیمات دولت و مجلس بود، اعتراض داشتند، نه به کشور، اسلام و انقلاب؛ مشاهده میکنیم که این اتفاقات در دهه های 60، 70 و 80 نیز رخ داد. من در مناظره های انتخاباتی سال 92 پیش بینی کرده بودم که در صورت استمرار نوع رفتار با مردم، قاطبه جامعه از مدیریت جامعه جدا خواهد شد. مردم در اعتراضات خود در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ گاه علیه کشور، نظام و اسلام به خیابان ها نیامدند، بلکه همواره علیه مدیریت ادرای کشور به خیابان آمدند؛ سال 88 نیز از این مقوله مستنثی نیست. مردم کشور خود را دوست دارند و پای آن می ایستند و گرفتاری های آن را تحمل میکنند، در عین حال نیز نسبت به مدیریت کشور عکس العمل نشان می دهند.
من در حدود بیست سالی که وزارت کردم، مجموعه نقاط ضعف کشورداری را پیدا کرده ام؛ من برای دفاع از انقلاب یعنی دفاع از حقوق عامه در برابر حقوق خاصه این سمت ها را پذیرفتم و در مقابل نیز برای خودم هیچ امتیازی قائل نشدم؛ من به مجلس ها معرفی می شدم و همواره نیز رای می آوردم و کارم را انجام می دادم و هیچ گاه نه در دوران فعالیت در وزارت پست و تلگراف و نه در دوران فعالیت در وزارت نفت یک ریال از دولت نگرفتم و یک ریال به ناحق به دولت ندادم؛ هیچ گاه از ردیف های عمرانی استفاده نکردم، در عین حال کارهای توسعه شبکه نفت و مخابرات را بدون درخواست یک ریال از دولت و مجلس اجرا کردم.
معتقدم با وجود شرایط دشوار کشور، وضع تحریمها و گرفتاریهای موجود می توانم دولتی را اداره کنم که در کشور فقر نباشد، اشتغال فعال باشد و رانت خواری به طور کامل از بین برود؛ من همواره حساب و کتاب کشور را داشتم و میدانم ایران ثروتمندترین وقدرتمندترین قدرت سیاسی کشور است، همچنین توانمندی های نیروی انسانی ایران برای همه روشن است؛ من نیز برای ایجاد شبکه های عظیم مخابراتی و گاز که امروز در کشور برقرار است، از همین نیروی انسانی استفاده کردم.
نسل جوان مدیریت گذشته خود را قبول ندارد، اما کشور را دوست دارد و پای آن می ایستد؛ این که مدیریت های آینده توانایی داشته باشند که حقوق عمومی مردم را به حقوق امتیاز طلبان ترجیح دهند، دستاوردی است که امیدوارم اتفاق بیفتد. قطعاً اگر نیروی جوانی که قرار است جایگزین مدیریت فعلی کشور شود، عقبه اجتماعی داشته باشد می تواند کشور را بهتر از امروز اداره کند، در غیر این صورت روند توسعه کشور مانند امروز طی خواهد شد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید