کد خبر: 266262
|
۱۳۹۷/۱۱/۱۰ ۱۱:۲۲:۰۰
| |

محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاح‌طلب:

کاری که دولت می‌کند از جریان اصلاح‌طلبی تفکیک نمی‌شود/ شکاف جدی میان حاکمیت و مردم نمی‌بینم/ آلترناتیو فریبایی جای این نظام وجود ندارد/ برخی دوستان اصلاح‌طلب زلف لطیف اصلاحات را به زلف زمخت قدرت گره زدند/ بسیاری از مردم روایت وصل می‌خوانند نه فصل

محمدرضا تاجیک، تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به برخی انتقادهایی که زا طرف اصلاح‌طلبان به دولت می‌شود، گفت: در افکارعمومی جامعه آن چیزی که این دولت می‌­کند خیلی با جریانِ اصلاح‌­طلبی تفکیک نمی‌­شود لذا هزینه‌هایش بار این جریان هم می‌­شود و این کاری است که این دوستان ما انجام دادند.

کاری که دولت می‌کند از جریان اصلاح‌طلبی تفکیک نمی‌شود/ شکاف جدی میان حاکمیت و مردم نمی‌بینم/ آلترناتیو فریبایی جای این نظام وجود ندارد/ برخی دوستان اصلاح‌طلب زلف لطیف اصلاحات را به زلف زمخت قدرت گره زدند/ بسیاری از مردم روایت وصل می‌خوانند نه فصل
کد خبر: 266262
|
۱۳۹۷/۱۱/۱۰ ۱۱:۲۲:۰۰

اعتمادآنلاین| محمدرضا تاجیک، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت‌وگویی با اشاره به ائتلافی که سال 92 بین اصلاح‌طلبان و حامیان روحانی انجام شد، بیان کرد: اگر با پای فرد دیگری آمدی وارد این فضا شوی، متوجه باش که این پا ممکن است در مسیرِ خودش گام بگذارد و از آن مسیری که تو فکر می­‌کنی، فراتر برود و آن چیزی را که تو بر این پا سوار کردی، با خود بکشاند. بخشی از مهمترین قسمت‌های این گفت‌وگو را در زیر بخوانید:

*شرایط کنونی از یک منظرِ روانکاوی یک شرایط تُروماتیکی است. شرایط تُروماتیک شرایطی است که یکسری عوامل مثل دردها و رنج­‌ها از بیرون و داخل، روح، روان، احساس، فکر و اعتقاد جامعه را درگیر می‌­کنند و آن را از نظم و حالتِ طبیعیِ خود خارج می‌کنند.

*در بسیاری از مواقع کنش­گران سیاسی، آن انسداد و خمودگی‌­ای که خود دچار آن شده‌اند را به ساحتِ کلِ سیاسی و کلِ عرصه تصمیم و تدبیر تسری می‌د‌‌هند. در حالیکه تصمیم و تدبیر در درونِ خودشان قفل شده است

*بعضاً کنش­گر سیاسی حدِ خودش را حدِ جامعه و حدِ سیاست می­‌داند و ناتوانیِ خودش را در فضاهای سیاست و عرصه اجتماع جاری می­‌کند

*ما به علت نگاهِ سیاسی­‌مان که همواره منفی‌­بین و تهدیدبین بودیم و به راحتی از بحران­‌ها سخن می‌­گفتیم، هیچگاه نگفتیم در کنارِ این بحران چه گُلی روییده، هیچگاه از آن گل سخن نگفتیم از تیغِ این گل بسیار سخن‌­ها گفتیم.

*در این تحلیل که بگوییم بسیاری از مردم در سال آینده دچار شکاف با حاکمیت شده و نافرمانی مدنی می‌کنند، یک تقلیل‌گرایی خشن نهفته است. نباید فقط بخشی از مردم را مردم بنامیم و حکم کلی بدهیم. بسیاری از مردم روایت وصل می‌خوانند نه فصل

*من از قرائن و نشانه­‌ها این را نمی­‌­بینم که یک شکاف آنتاگونیستی جدی میان حاکمیت و مردم ایجاد شود و این شکاف قابل پر کردن نباشد. این مسئله علل مختلفی دارد

*روشنفکرِ بعد از انقلاب ما تیپِ شریعتی ندارد که بگوید: "شمع آجینم کنید، حسرتِ یک آه را بر دلتان خواهم گذاشت" و به قول خودش از دین ایدئولوژیِ رهایی بسازد. ایدئولوژیِ روشنفکرِ بعد از انقلاب ما عمدتاً روشنفکرِ پست­‌مدرن است و اهل گفتمان نیست

*اگر این نظام برچیده شود چه آلترناتیوی خواهد داشت؟ یک زمان آن آلترناتیو چنان زیبا و فریباست که بسیاری را جذبِ خودش می­‌کند و در آرزوهایشان چنین چیزی را می‌­پرورانند. ولی آلترناتیوی‌­های موجود آلترناتیوی­‌های شناخته‌­شده‌­ای هستند، گرو‌ه‌­های در خفایی نیستند که چهره­‌شان برای مردم نمایان نشده باشد

*چه کسی در جامعه امروز ما بر این باور است که اگر نظمی را فرو بریزد به راحتی می­‌تواند یک نظمی را مُستقر کند که این نظم دموکراتیک باشد و این شیفت هم دموکراتیک باشد؟ به نظرم آن شیفت بسیار شیفتِ رادیکال و خشنی خواهد بود و در فردایش هم نظمی نمی‌­تواند استقرار پیدا کند.

*برخی از دوستان ما در جریان اصلاحات به طور فزاینده­‌ای زُلِفِ لطیفِ جریانِ اصلاح­‌طلبی را به زُلفِ زُمختِ باصطلاح ماکروفیزیکِ قدرت و ماکروپالتیک گرِه زدند. وقتی از این منظر تحلیل می‌­شود باید به هر حشیشی توسل جست تا ما این حیات را و حضور را در ساحتِ ماکروفیزیکِ قدرت داشته باشیم

*تاجیک با اشاره به گره خوردن اصلاح‌طلبان با حجت‌الاسلام روحانی: اگر با پای فرد دیگری آمدی وارد این فضا شوی، متوجه باش که این پا ممکن است در مسیرِ خودش گام بگذارد و از آن مسیری که تو فکر می­‌کنی، فراتر برود و آن چیزی را که تو بر این پا سوار کردی، با خود بکشاند.

*به نظرم یک مقدار دیر شده و در افکار عمومی جامعه آن چیزی که این دولت می‌­کند خیلی با جریانِ اصلاح‌­طلبی تفکیک نمی‌­شود لذا هزینه­‌هایش بار این جریان هم می‌­شود و این کاری است که این دوستان ما انجام دادند.

*یک اتحادِ نانوشته‌­ای صورت گرفت و کسانی از جریان اصلاح‌­طلبی که قالب­‌های نهادی و اجرایی داشتند، در پس و پشتِ جریان اعتدال قرار گرفتند.اینکه تمام حیثیت و سرمایه را بگذاریم و در آن فضا قرار دهیم، با چشم او ببینیم، با پای او راه برویم و با زبانِ او سخن بگوییم، این خطای استراتژیک است

*کُنش دولت قابل پیش­‌بینی نبود و تدبیر دولت به این شکل قابل پیش‌­­بینی نبود. حتی بسیاری از دوستان شاید دچار یک نوع شگفتی شدند

*من این(نوع اتحاد اصلاح‌طلبان و دولت آقای روحانی) را یک اشتباهِ استراتژیک می­‌دانم. به هر حال ناشی از یک نوع ­پراگماتیسم رادیکال یا کور و یا یک نوع ­ پراگماتیسمی بود که خیلی نمی­‌توانست فراتر از نوکِ بینی را پیش­‌­بینی کند

*معتقدم همان اصلاح‌­طلبانی که آن کنشِ رادیکال را داشتند الان نوعی واکنشِ رادیکال را در دستورکار خود گذاشتند و همانقدر که آن روند اولیه غلط بود، این هم غلط است و همانقدر که آن روند به جریانِ اصلاح­‌طلبی هزینه بار کرد، این رویه هم همان‌قدر هزینه دارد. باید بدانند با چنین حرکت­‌هایی نمی‌­توانند هزینه‌هایی را که متوجه جریانِ اصلاح­‌طلبی کردند، ریکاوری­ کنند.

*همواره تهدیدات یک جامعه آب و آتش هستند و یک چهره زُمختِ ویرانگر، یک چهره آبادانی و یک چهره زیبای لطیف هم دارند. ما به علت نگاهِ سیاسی­‌مان که همواره منفی‌­بین و تهدیدبین بودیم و به راحتی از بحران­ها سخن می‌­گفتیم، هیچگاه نگفتیم در کنارِ این بحران چه گُلی روییده، هیچگاه از آن گل سخن نگفتیم از تیغِ این گل بسیار سخن­ها گفتیم، کتاب‌­ها نوشتیم، مصاحبه‌­ها کردیم اما کسی نگفت که این گل در کنار تیغش لطافت و بویی هم دارد و این بوی گل و رایحه و رنگِ یاسمن می­تواند به کمک ما بیاید و می­توانیم از آن فرصت­‌ها بهره ببریم.

*سیاست همان چیزی است که حافظ می­گوید: «شب تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل». سیاست روزِ روشن نیست، چراغِ مرده ا­ست، شمع فروزان و شمع آفتاب نیست.

*سیاست و سیاست­مدار دقیقاً در همین جاست. آن کسی که در تلاطمات این اقیانوس مواجِ طوفان­زده می‌­تواند کشتی را به سر منزل مقصود برساند، سیاست­‌ورز است و عمل و عکس‌العمل و کنشِ او سیاست است، در غیر این صورت در یک اقیانوسِ آرامِ آفتابیِ گل و بلبلی، هر کسی می‌تواند این کشتی را به سرمنزلِ مقصود برساند.

*فقط احمق­‌ها هستند که پیش‌­بینی می­‌کنند که مثلاً در یک سال آینده چه اتفاق افتاد. پیش­‌بینی نیازمند شواهد و قرائن است، پیش‌­بینی نیازمند گزینه‌­های مختلف است. یعنی همواره گزینه­‌های مختلف جمع می­‌شوند و این گزینه­‌ها گزینه‌های مُحتمل هستند و پیرامون­شان بَیّن­‌های مؤید و مُبطل جمع می‌­شوند و یک گزینه را تقویت می‌­کنند. آن گزینه گزینه برتر می‌شود نه گزینه حتمی. یعنی حتی وقتی پیش­‌بینی می‌کنید در میان گزینه‌­ها بیّن‌­های مؤید و مُبطل جمع می‌‌شوند و یک گزینه را فَربه و تقویت می‌­کنند، آن گزینه برتر می‌شود که اگر شرایط این چنین ادامه پیدا کند و متغیرهایی که در محیط دارد عمل می­‌کند به همین شکل ثابت باقی بماند، احتمالاً این گزینه، گزینه برتری برای رخ دادن است.

*ما مردم‌­های ایران داریم. هیچ نشانه‌ای در میان نیست که اگر گروه­‌هایی از مردم روایت فصل را طی می­‌کنند، بقیه مردم هم همین­‌گونه باشد، بسیاری از مردم ما روایت­شان روایتِ وصل است نه فصل لذا نمی‌توان حکمِ برخی از مردم را بر تمام مردم جاری کرد. در این یک نوع تقلیل­‌گراییِ خشن نهفته است و این تحلیل را به بیراهه و کج­‌راهه می­‌برد. این تخمین را به کج­راهه می‌­برد.

*مساله دیگر مساله آلترناتیو است یعنی اینکه اگر این نظام برچیده شود چه آلترناتیوی خواهد داشت؟ یک زمان آن آلترناتیو چنان زیبا و فریباست که بسیاری را جذبِ خودش می­‌کند و در آرزوهایشان چنین چیزی را می‌­پرورانند. ولی آلترناتیوی‌­های موجود آلترناتیوی­‌های شناخته‌­شده‌­ای هستند، گرو‌ه‌­های در خفایی نیستند که چهره­‌شان برای مردم نمایان نشده باشد. هر کدام بالاخره به یک شکلی روی صحنه بودند و نقش‌آفرینی کردند و طبیعی است که در انگاره­‌­های مردم و در فضای خاطره نزدیک مردم هم حضورِ جدی دارند.

*واقعاً احتیاج به یک نوع تحملِ انتقادی داریم، ما باید به پشت­مان برگردیم و ببینیم در این 4 دهه در کجاها بیراهه و کج­راهه رفتیم؟ تلاش کنیم که برگردیم و ترمیم و تصحیح کنیم. این ذات هر حکومتی است که املایی که می­نویسد حتماً یک مشکلاتی دارد لذا ما هم حتماً یک اشتباهاتی داریم و مصون از آن فضا نیستیم. انقلابی با آن عظمت صورت گرفته و یک سیستم را کنار گذاشته و سیستم جدیدی آورده، یک گفتمانِ جدیدی را مستقر کرده، یک نظامِ معناییِ جدیدی برقرار کرده و حاملان و عاملانش هم افرادبسیار جوان و متفاوتی بودند. اینها در تجربه درس آموختند، در تجربه یاد گرفتند که راه کدام است و بیراهه کدام است و چگونه می­توان تصمیم گرفت و تدبیر کرد. بنابراین کاملاً طبیعی است که در این مسیر خطاهایی کرده باشند، بیراهه­‌ها و کج­راهه‌­هایی رفته باشند. مهم هم نیست. مهم این است که ما فهم کرده و تلاش کنیم که اشتباهات را اصلاح کنیم.

*باز در عرصه سیاست اشکالی ندارد اما اگر با پای فرد دیگری آمدی وارد این فضا شوی، متوجه باش که این پا ممکن است در مسیرِ خودش گام بگذارد و از آن مسیری که تو فکر می­کنی، فراتر برود و آن چیزی را که تو بر این پا سوار کردی، با خود بکشاند. همچنین هزینه‌­هایی که دارد متوجه آن بدنی که بر این پا نهادی و آن ذهنی هم که بر این پا نهادی می‌شود و نمی­‌توان از این مساله مصون بود.

*بعضی­‌ها ائتلاف را تبدیل به اتحاد کردند. یعنی ائتلاف می­‌تواند در هر شرایط سیاسی صورت بگیرد که ما در یک شرایطی با یک قواعدی با شما واردِ یک نوع ائتلافی می‌­شویم اما بالاخره نزدیکیِ ما با شما یک نزدیکیِ انتقادی است، ما با حفظ فاصله‌­مان جاهایی که لازم باشد، به شما نزدیک می‌­شویم، ما تمامِ حیثیت­ و سرمایه اجتما­عی­ و انسانی­ خود را در سبدِ شما نمی‌­گذاریم، ما همه تخم‌­مرغ­ها را در سبدِ شما نمی­‌گذاریم، ما به تعبیر دوستان چکِ سفیدِ بدون امضاء نمی­‌دهیم که بعضی از دوستان این کار را کردند و تمامیت جریان اصلاح­‌طلبی و حیثیتش را در یک فضایی قرار دادند. حالا متوجه شدند آن راه که این دوست می­‌رود، هر چه باشد به گلستان ختم نمی‌شود و کج­راهه می­‌رود. حالا می‌خواهند فضا و فاصله انتقادی را جدا کنند.

منبع: تسنیم

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    خواندنی ها