روایت عباس آخوندی از سفر به اصفهان
سهشنبه گذشته (97/12/14) اصفهان بودم. از سفر به اصفهان همواره خاطرهی خوب دارم. شهری زنده و پویا و به تمام معنی ایرانشهری. البته خشکی رودخانه آزاردهنده بود. رود درّهها و رودخانههای بسیاری از شهرهای ایران بهجای زیبایی و محل سرزندگی شهری تبدیل به زبالهدانی یا ریختن فاضلاب شدهاند. آشکارا، این پدیده معلول سیاستِ بدصنعتیشدن شهرها از جمله اصفهان است. خبر خوب این بود که میگفتند قرار است که برای نوروز آب در زایندهرود جاری شود. به همین خاطر هم همه خوشحال و منتظر بودند. به هر روی، به نظر میرسد روزی باید برسد که اصفهانیان بتوانند بیپرده توسعههای اخیر شهرشان را بازخوانی کنند.
اعتمادآنلاین| به دعوت اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی معماری، مرمت و شهرسازی ایران و عزیزان دکتر مصطفی کیانی، رییس محترم دانشکدهی هنر اصفهان، دکتر محمد رضا قانعی، مدیر خانه صفوی و مهندس حجتالله غلامی، معاون محترم استانداری اصفهان به این شهر سفر کردهبودم. در یک روز باید در سه موقعیت سخنرانی میکردم.
سخنرانی در دانشگاه هنر، در جمع استادان محترم و دانشجویان عزیز، آن هم در توحیدخانه و در یک مجموعه معماری اصیل بسیار ارزشمند بود. درباره «قابلیت زندگی و حرکت در بستر زمان و مکان» صحبت کردم و در خلال آن به بازخوانی اصول سیاستها و برنامههای وزارت راهوشهرسازی در حوزهی سیاستگذاری شهری و مسکن پرداختم. بخش پرسش و پاسخ نیز طولانی شد. از نمایشگاه کار دانشجویان بازدید داشتم که در نوع خود بسیار ارزشمند بود. با توجه به وضعیت بههمریخته شهرهای ایران، دستِکم تا چند دهه، اصلیترین مسالهی سیاستگذاری شهری ایران، بازآفرینی شهری خواهد بود. از اینرو، پیشنهادم به استادان محترم این بود که با توجه به اهمیت موضوع و ابعاد مختلفِ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و یا حتی سیاسی آن، موضوع را از یک پروژه به یک عنوانِ درسی مستقل ارتقا دهند.
از آنجا به مهیمانسرای شهرداری اصفهان رفتم و با تنی چند از اعضای محترم شورای شهر و همچنین شهردار محترم اصفهان جناب آقای دکتر نوروزی ملاقات و گفتگو داشتم. خبرهای خوبی از رشد آمار پروانههای صادره داشتند و برنامهی خوبی برای بازآفرینی شهری از جمله احیای محور پیاده و زندگیِ شب در محور چهارباغ داشتند. از پروژه بازدید کردم. تلاش داشتند از باقیماندهی آثار تا جایی که ممکن است با حفظ اصالت، نگهداری و بهرهبرداری کنند.
از آنجا به کتابخانه مرکزی شهر اصفهان رفتم. جایی که آقای مهندس غلامی از تمام شهرداران محترم استان اصفهان و معاونان شهرسازی آنان و تنی چند از مدیران و کارشناسان مرکز استان دعوت کردهبود. موضوع صحبت من، بازآفرینی شهری و مدیریت شهری بود. سالن پُر بود. بحث من این بود که ماهیت بازآفرینی شهری یک برنامهریزی اجتماعی است که تمام نهادهای مدنی و حکومتی مستقر در شهر باید در آن درگیر شوند. بنابراین، تقلیل آن به ساخت چند ساختمان انحراف از موضوع است. دوم اینکه برای چند دهه این موضوع اصلیترین برنامه مدیریت شهری اکثر شهرهای ایران خواهد بود و شهرداریها باید در کانون آن قرار گیرند. لذا، تمام شهرداریهای ایران برای اجرای این برنامه باید ساختارشان تغییر یابد و کسب آمادگی و صلاحیت کنند. و سوم اینکه بدون برنامهی جامع اقدام مشترک (برجام) تمام عوامل شهر از جمله مدیران دستگاههای خدمترسان و نهادی اجتماعی چون تشکل ساکنان و تسهیلگران میزان موفقیت محدود و یا حتی معکوس خواهد بود. جلسه گرم و گیرایی بود و چون جلسه قبل، پاسخ به پرسشهای فراوان شهرداران و سایر حاضران بخش عمدهی نشست را شکل میداد.
از آنجا به خانه صفوی رفتم. یک خانه با معماری اصیل، مکانی برای گردِهم آمدن شهروندان و شکلگیری شبکههای اجتماعی جدید با توجه به نیازهای زندگی مدرن و در محیطی که در و دیوارش یادآور هویت تاریخی و شبکههای فروریختهی اجتماعی قدیمی بود. فضا بسیار دوست داشتنی و صمیمی بود. در بدو ورود، جوانی در حیاط مجموعه در پشت میزی نشسته بود و در خواست ایدهای داشت تا بدون فوت وقت نسبت به تهیه طرحی اولیه پیرامون آن اقدام کند. این نشان از اعتمادبهنفس و نماد خلاقیت بود که از قضا، خانهی صفوی برای آن سازماندهی شدهاست. فاصلهها بسیار نزدیک بود و گفتگوها بسیار گرم، زنده و بانشاط و رودررو صورت میگرفت. در این نشست در بارهی تصویر ذهنی از شهر در قالب یک شبکه ابری از ارتباطات انسانی با توجه به فناوری اطلاعات و ارتباطات جدید صحبت کردم. بحث من این بود که در غیاب شبکه سلسلهمراتبی ارتباطی گذشته، مفهوم بازآفرینی شبکههای اجتماعی با تکیه برهویت تاریخی و متناسب با زندگی مدرن چه میتواند باشد. عنوان سخنرانیام «بازآفرینی شهری و شبکههای اجتماعی» بود. پس از آن هم سرپایی مدتی در جمع دوستان به گپ و گفت پرداختیم، از نمایشگاهی که چند معمار
جوان از محیط و فضای ذهنی معماری جدید ایران تهیه کرده بودند باز دیدم کردم. ترکیبهای اغراقآمیز قدیم و جدید یا ایرانی و غیرایرانی برای نشاندادن هویت ساخت نایافته معماریِ جدید ایران خلق کردهبودند که بسیار بدیع و دیدنی بودند. در نهایت عکسی هم به یادگار گرفتیم. سفر خوبی بود. فردای آن به نایین رفتم که گزارش آن را بهطور جداگانه انتشار خواهم داد.
منبع: کانال عباس آخوندی
دیدگاه تان را بنویسید