ابراهیم فیاض،جامعهشناس:
جناحها مناصب مدیریتی را بین خودشان تقسیم کردند/ مناسب مدیریتی کلان را به هم پاس میدهند/ جناحها با تشکیل شبکه خویشاوندی پولهای کلان به جیب میزنند
ابراهیم فیاض درباره چرایی بیرغبتی جریانهای سیاسی برای گردش نخبگان گفت: متاسفانه شبکهای با دیوارهای بلند درست شده که هیچ کس مگر با ازدواج یا بردگی برای جناحها نمیتواند وارد سیستم شود. یعنی یا باید کارگزارشان باشی، یا اینکه با آنها ازدواج کنی. البته سلسله مراتبی هم دارد.
اعتمادآنلاین| هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب در حال لیستبندی خود برای انتخابات پیش رو هستند. آن چه ادوار انتخابات به ما نشان داد، آن است که لیستهای انتخاباتی معمولا با نامهایی آشنا همراه است و تنها تغییراتی جزئی در برخی افراد آن صورت میگیرد.
درباره دلیل بیرغبتی جناحها برای گردش نخبگان سخن های فراوانی مطرح شده اما ابراهیم فیاض دلیل این بیرغبتی را درآمد هنگفت جناح ها اعلام می کند و معتقد است:«سالهاست که به طور سنتی، جناح ها مناصب مدیریتی را بین خودشان تقسیم کردند و جا به جا میشوند. آن بالا بچه های شان با یکدیگر ازدواج میکنند و شبکه خویشاوندی تشکیل میدهند. این داستان، چپ و راست هم نمیشناسد.» مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:
به نظر شما دلیل بیرغبتی جریانهای سیاسی برای گردش نخبگان چیست؟
سالهاست که به طور سنتی، جناح ها مناصب مدیریتی را بین خودشان تقسیم کردند و جا به جا میشوند. آن بالا بچه های شان با یکدیگر ازدواج میکنند و شبکه خویشاوندی تشکیل میدهند. این داستان، چپ و راست هم نمیشناسد.
آن قدر ساختار اقتصادی که در آن هستند قوی است که همین طور پول به جیبشان ریخته میشود. درآمد تراکمی آنها وحشتناک است. خلاصه، هرگونه تغییر و تحول باعث میشود که همه معادلاتشان بهم میریزد.
متاسفانه شبکهای با دیوارهای بلند درست شده که هیچ کس مگر با ازدواج یا بردگی برای آنها، نمیتواند وارد سیستم شود. یعنی یا باید کارگزارشان باشی، یا این که با آنها ازدواج کنی اما سلسله مراتبی هم دارد. این که با چه کسی ازدواج کنی یا وارد چه سیستمی شوی. یک اشرافیتی درست شده و مناصب مدیریتی کلان را به هم پاس میدهند.
جناح ها از تغییر ندادن این لیستها هیچ ضرری نمیبینند؟
ضرر چیست؟ سودهای عظیم میبرند. ضرری که میبینند این است که جامعه به شدت امنیتی میشود. علت هم آن است که افراد تحصیلکرده و متفکر را به جای استخدام کردن، به خارج از کشور میفرستند.
آنهایی هم که متفکر و درسخوانده هستند و نمی توانند به خارج کشور بروند، راهی برای کار کردن پیدا نمیکنند و به این قضیه معترض هستند. اقتصاد آقایان فقط اقتصاد تجاری و رانت خواری است و کار تولیدی نمیکنند. از بحث سیاسی و تکنولوژی هیچ خبری نیست.
این مبحث مورد نظر شما بیشتر در مورد کدام جریان صدق میکند؟ جریان اصلاحات یا اصولگرایی؟
هر دوتایشان اما بیشتر راست سنتی.
چقدر امکان دارد که جریان سومی بیاید و این دو جریان را کنار بزند؟
وضعیت داخلی مجلس امروز نشان میدهد که اصلا معلوم نیست خیلی از آنهایی که به مجلس آمدند، چه کسی یا چه کاره هستند. مجلس الان فاقد هویت است اما این بیهویتی اولش است و بعدا هویتدار می شود. معتقدم بهتر است جایگاه نخستوزیری احیا شود. اگر نخستوزیر بیاید، وضع از این خیلی بهتر خواهد شد. زمانی که میرحسین موسوی نخستوزیر بود، مجلس نظارت داشت. جو اشرافیت که آمد، رئیس جمهوری متمرکز شد و مجلس کنار رفت. اگر بخواهیم از این فضا نجات پیدا کنیم، باید حتما پست نخستوزیری را برگردانیم.
یعنی شما راه برون رفت از مشکلات کشور را برگشتن پست نخست وزیری میدانید؟
در بعد اجرایی باید هر چه سریعتر این پست را برگردانیم چون الان مجلس بیخاصیت است. معتقدم با استانی شدن انتخابات مجلس، اشرافیت اوج می گیرد و دیگر شهرستان ها راهی به مجلس ندارند. امیدوارم شورای نگهبان استانی شدن انتخابات را تأیید نکند.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید