محسن صفاییفراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
حاضر نیستم در انتخابات 98 بین بد و بدتر انتخاب کنم/ به خاطر دو تار موی خانمها یک عالم مساله برای کشور درست میکنند/ دلیل کارآیی نداشتن مجلس، قیف تنگ شورای نگهبان است/ مشکل امروز کشور نه اصولگرا و نه اصلاحطلب است/ مشکل اساسی کشور در مدیریتی است که از مسا
محسن صفاییفراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به شرایط سیاسی کشور گفت: اگر واقعا شرایط تغییر نکند و انتخابات کماکان دو مرحلهای باقی بماند بنده خودم رای نخواهم داد. حاضر نیستم بین بد و بدتر انتخاب کنم. یا باید بتوانیم نیروی توانا و آگاه با شرایط مناسب روانه مجلس کنیم.
اعتمادآنلاین| محسن صفاییفراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید دارد که مشکل امروز کشور نه اصلاحطلب و اصولگراست بلکه مشکل از نحوه مدیریتی است که بر سر کشور سایه افکنده است.
او در ادامه با اشاره به نحوه نظارت استصوابی که شورای نگهبان اعمال میکند یکی از دلایل عمده ناکارآمدی امروز مجلس است. شاه بیت اظهارات او اما شاید این جمله باشد که گفت: «سالهاست کشور بر مبنای انتخاب بین بد و بدتر اداره می شود!! اما یکبار فکر نشد با بد و بدتر کشور عقب می رود و به سمت بهتر شدن برنمی گردد. این روش، پاسخگو نیست.»
وقتی پای انتخابات 98 به میان میآید میگوید اگر شرایط تغییر نکند حاضر نیستم بین بد و بدتر انتخاب کنم. برخی از مهمترین قسمتهای این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* من واقعاً نمیدانم با این شرایط معیشتی چه میتوان به مردم گفت، ارکان حکومتی همه دارند توجیه و برای اقتدار خود از هسته سخت قدرت وامخواهی میکنند، با این شرایط نمیتوان از صندوق رای توقع معجزه داشت!!
*مشکل امروز کشور نه اصولگراست و نه اصلاحطلب بلکه مشکل اساسی، مدیریتی است که به صورت وحشتناکی از مسائل علمی فاصله گرفته است، اکثر مدیران دارای این پتانسیل لازم نیستند
*هنوز بعد از چهل سال خودی و غیرخودی مطرح می شود، چرا بعد از دور سوم مجلس به بعد نظارت استصوابی را مبنای کار قرار دادند؟ شاید احساس کردند که آنروز کشور نیاز دارد. اما امروز چهل سال از شروع جمهوریت گذشته است اگر قبول نکنند که در جامعه فقط بایستی قانون حاکم گردد مشکلاتمان حل نخواهد شد. از آن طرف می گویند «این مردم» آیا مفهوم این مردم را می دانند؟ وقتی می گویند مردم کشور بالغ اند؛ وقتی توقع دارند آنها در رویدادهای مختلف سیاسی مشارکت داشته باشند باید این نگاه را در همه حوزهها به آنها داشته باشند؛ اگر بلوغ آنها قابل قبول است پس نیاز به قیم ندارند
*چرا بعد از برجام همه نگاه ها عوض شد؟ چرا نگذاشتند برجام به نتیجه برسد؟ چه شرایطی بوجود آوردند که نتایج مثبت برجام که خود برشمردند، منفی شد؟ و امروز چوب آن را همه ملت می خورند. برجامی که همه آقایان بر آن صحه گذاشتند و به صراحت عنوان کردند که همه مراحلش تحت کنترل و نظارت بوده است چرا باید با مشکل رو به رو می شد؟ چون بسیاری از مدیران از جایگاه تخصصی سخن نمی گویند، با این روش نمی توان با بحران ها روبرو شد و نتیجه مطلوب گرفت
*اگر واقعا شرایط تغییر نکند و انتخابات کماکان دو مرحلهای باقی بماند بنده خودم رای نخواهم داد. حاضر نیستم بین بد و بدتر انتخاب کنم. یا باید بتوانیم نیروی توانا و آگاه با شرایط مناسب روانه مجلس کنیم.
*سالهاست کشور بر مبنای انتخاب بین بد و بدتر اداره می شود!! اما یکبار فکر نشد با بد و بدتر کشور عقب می رود و به سمت بهتر شدن برنمی گردد. این روش، پاسخگو نیست.
*در ایران به خاطر اینکه دو تا تار موی خانمها بیرون بیاید یک عالم مسئله در کشور ایجاد می کنند. واقعا چرا خانم ریاضیدانی که استاد ریاضی جهان می شود از ایران مهاجرت می کند؟ ما اصلا فکر کرده ایم که این رفتن مغزها چه مشکلی ایجاد می کند؟ ببینید!
*اشکال اساسی فقدان مکانیزم روشن برای همبستگی عملیاتی ارکان حاکمیت است، این فقدان کشور را به روزمره گی می رساند. امروز می گویند تا سال 2050 کشور چین اقتصاد اول جهان می شود یعنی امروز برای 30 سال دیگر را نگاه می کنند. تا 30 سال دیگر نه این دولت چین بر سر کار است نه این مسئولین فعلی خواهند بود.
*اگر این جلسات گفتوگوی ملی مثل جلسات گذشته باشد که تفاهمات برای تعیین صلاحیت یاعکس آن باشد مشکلی حل نخواهد شد، اساسا مشکل کشور دیگر این نیست. یعنی مشکل کشور در این حد نیست که با هم توافق کنند که چهار نفر بیایند و دو نفر نیایند. مشکلات کشور اساسی تر از این نوع جلسات است.
*نمیتوانیم توقع داشته باشیم از نکاشتههایمان محصول خوبی حاصل گردد ! چهل سال از عمر جمهوری اسلامی گذشته یعنی در حقیقت 40 سال از عمر جمهوریت در ایران گذشته و تجربه بسیار زیادی در کشور انباشت شده است؛ بایستی از صاحبان این تجربیات استفاده میشد و بشود که این مغفول مانده است!
* امروز با بیماریهای مزمن متعددی از جمله کسری بودجه، تورم دورقمی، پایین آمدن ارزش پول ملی؛ نظام بهره وری نزدیک به 40 سال است که یا رشد منفی و یا نزدیک به صفر دارد؛ مصرف انرژی در کشور بسیار بالا است و بیش از 80 میلیارد دلار در سال یارانه پنهان انرژی است، راندمان بهره وری از آب 30 درصد است، شبکه برق کشور دو برابر متوسط جهانی انرژی را هدر می دهد! این نکته به مصرف مردم اصلا ربطی ندارد و یک بحث اقتصاد مهندسی در شبکه است. یعنی بیش از 20 درصد در شبکه برق کشور اتلاف انرژی وجود دارد، که این دو برابر متوسط دنیا است! در شبکه 80 هزار مگاواتی وجود حدود 8 هزار مگاوات از انرژی آن، بیشتر از متوسط دنیا هدر می رود! فاز دو و سه پارس جنوبی را حدود 20 سال پیش شرکت توتال ساخته است. اکنون 20 سال گذشته ولی فازهای بعدی که اجرا کرده اند تماما از روی آن کپی کردند!! بیش از 50 سال پیش اتومبیل پیکان در کشور شروع به تولید شد هنوز موتور پیکان را روی بسیاری از این ماشینهای نصفه نیمه کارهای که مونتاژ می کنند، می گذارند و به مردم عرضه می شود.
*هنوز بعد از چهل سال بحث خودی و غیرخودی مطرح می شود، چرا بعد از دور سوم مجلس به بعد نظارت استصوابی را مبنای کار قرار دادند؟ شاید احساس کردند که آنروز کشور نیاز دارد. اما امروز چهل سال از شروع جمهوریت گذشته است اگر قبول نکنند که در جامعه فقط بایستی قانون حاکم گردد مشکلاتمان حل نخواهد شد.
*چطور موقع انتخابات که می شود احساس می کنید که این ملت این توانایی را ندارد که خودش می تواند در چارچوب قانون انتخاب اصلح نماید، یک نهاد واسط به جای مفاد قانون این نقش را ایفا می کند و باید صلاحیت کاندیداها را تائید نماید! قانون است که سن، تحصیلات، اهلیت و ... را مشخص می کند نه اینکه برای مردم قیم بگذارند. این نوع نگاه کردنها را بعد از 40 سال باید تغییر داد. نمیشود با نگاه گذشته امروز برخورد کرد.
*درحالی که کشور امروز به بازنگری در قانون اساسی و تغییر ساختارهای کشور و نگاه جدیدتر نیاز جدی دارد. چرا که وجود بحران های موجود حاکی از این است که ساختار فعلی کشور نیاز به بازنگری دارد تا جلوی این مسیر اشتباه گرفته شود این همه مسئله که ایجاد شده را نمی توان دائما گردن این و آن انداخت؛ در این میان شاید درصدی را بتوانند بگویند که در اثر کوتاهی بوده است ولی این را نمیتوان به همه حجم مشکلات کشور تعمیم داد.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید