عزتالله ضرغامی، رئیس پیشین سازمان صداوسیما:
رهبری با تشکیل دولت پنهان مخالفت کردند/ رهبری گفتند فرمانده کار اقتصادی، دولت است؛ دستگاههای دیگر در خدمت دولت باشند
عزتالله ضرغامی با بیان اینکه هیچوقت قصد و برنامهریزی برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری نداشتهام گفت: البته معتقدم نیروهای انقلاب باید همیشه آمادگی برای هر شرایطی داشته باشند.
اعتمادآنلاین| عزتالله ضرغامی، فعال سیاسی اصولگرا و رئیس پیشین سازمان صداوسیما در پاسخ به سوالی مبنی بر برنامه ریزی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری گفت: هیچوقت برنامهریزی و تدارکات برای انتخابات نداشتهام و الان هم ندارم. کارهایی که من انجام میدهم هیچ ارتباطی با بحثهای سیاسی و انتخاباتی ندارد و حتی با نگاه انتخاباتی، برخی حرفها و رفتارها هیچ توجیه ندارد و میتواند خلاف آن رفتار صورت بگیرد. اهم اظهارات ضرغامی را در ادامه می خوانید:
*(درباره انتقادات به عملکرد در دوران ریاست بر سازمان صدا و سیما به ویژه در مناظره های سال 88): آدم ها اعتقادات شخصی و باورهای فردی دارند و حقشان است که این باورها را مطرح و تبلیغ کنند و بر آنها پافشاری کنند. کسانی که مرا میشناسند و سالهای طولانی با من همکاری کردهاند شاهد هستند همان مواضعی که به لحاظ شخصی داشتم همانها را بر حسب وظیفه الان ابراز میکنم. اما طبیعی است وقتی کسی مسئولیت پذیرفت نمیتواند به دنبال طرح مواضع شخصی خود باشد. در دوران مسئولیتم در صداوسیما من باید مواضع سازمانی خودم را تبیین میکردم. اگر کسی رئیس سازمانی باشد و هر روز اعتقادات و مواضع شخصی خودش را بیان کند کارها جلو نخواهد رفت.
*آنچه که شما در سازمان صداوسیما دیدید اتفاقا با گذشته سازمان بسیار متفاوت بود. اقداماتی که به خصوص من در سالهای اول و دوم انجام دادم آنقدر متفاوت بود که آقای خاتمی بارها در جلسات تحسین میکرد و دیگر آقایانی که با آنها در دولت بودیم سوال می کردند چرا قبل از شما این کارها انجام نمیشد. مثلا وقتی من بسیاری از محدودیتهایی که برای آرشیو صداوسیما وجود داشت را برداشتم و از همان هفته های اول بسیاری از تصاویری که مربوط به دولت موقت و شخصیتهای سیاسی اوایل انقلاب بود و در سالهای قبل حذف شده بودند را نمایش دادم بسیار مورد توجه قرار گرفت. تا جایی که سید حسن خمینی به من گفت در عکسی که امام از بالای پلکان هواپیما پایین میآید در گذشته هر سال یک نفر از شخصیتها حذف میشد و اگر شما نمیآمدید به آنجا میرسید که در نهایت فقط خلبان هواپیما و خود امام باقی میماندند؛ اما شما که آمدید همه اینها را به عنوان نماد زنده کردید و اجازه دادید مردم تصاویر شخصیتهای دولت موقت، جلسات، سخنرانیها، تظاهرات مارکسیستها و... را ببینند. شاید نماد این اقدام دفاعیات خسرو گلسرخی بود که پخش آن برای عده ای خیلی سخت بود که چطور دفاعیاتی که
یک مارکسیست انجام داده را با همان ادبیات پخش میکنیم. باز شدن درهای آرشیو صداوسیما بر آنتن صداوسیما و در هم شکستن خطوط قرمز خودساخته، خدمت بزرگی به انقلاب، مردم و خود صداوسیما بود.
* دولت اصلاحات خیلی منتقد رویه صداوسیما بود؛ آقای رمضانزاده به عنوان سخنگوی دولت میگفت صداوسیما اقدامات و پروژه های بزرگ دولت را نشان نمیدهد اما ساعتها برای افتتاح یک دوربرگردان در یک اتوبان(در دوره شهرداری احمدینژاد) برنامه پخش میکند...
* انتقادات اصولگرایان به صداوسیما هم کمتر از اصلاحطلبان نیست. خود من آنقدر که از ناحیه رسانه های اصولگرا مورد حمله و هجمه قرار گرفتهام از ناحیه رسانه های اصلاحطلب قرار نگرفتهام. اما من به این نتیجه رسیدم اگر در دوران مدیریتم در برخی مقاطع حساس میتوانستم تصمیم بهتری بگیرم الان این را اعلام کنم. مثلا در انتخابات سال 92 که هشت کاندیدا حضور داشتند برای اینکه همه بتوانند در کنار هم حاضر باشند و مدیریت شود و کاملا عدالت رسانه ای برقرار شود روشی اعمال شد که برای سال 96 به این نتیجه رسیدم این روش یک اشتباه داشت. در جریان طرح سوالات از کاندیداها ما باید همزمان با کاندیدایی که میخواست بالا بیاید و پاسخ دهد قرعهکشی بعدی را میکردیم و نفر بعدی را مشخص میکردیم و به او اطلاع میدادیم تا آماده باشد. در این صورت او پانزده دقیقه فرصت داشت تا فکر کند که چه باید بگوید و با تسلط بیشتری پاسخ دهد. این احترام به مخاطبان هم بود. من برای انتخابات 96 این موضوع را به دوستان گفتم، و گفتم این مورد را اصلاح کنید. اما خب دوستان ما دقیقا همان روند سال 92 را اجرا کردند و تغییری در رویه ندادند.
*(در پاسخ به سوالی مبنی بر اشتباهات مدیریتی در سال 88): من مواردی را به عنوان اشتباهات خودم اعلام میکنم که واقعا به این نتیجه رسیده باشم که اشتباه بودهاند؛ اما چیزی که به آن نرسیده باشم اگر تمام دنیا هم جمع شوند بگویند اشتباه است، نظرم عوض نخواهد شد. مدیریت و راهبری صداوسیما در فتنه 88 را جزو افتخارات خود میدانم. مدیریتی شجاعانه و بدون اشتباه راهبردی. در مورد همین 20 دقیقه ای که شما سوال کردید همینطور است. من معتقد بودم اگر 20 دقیقه توسط آقای احمدینژاد استفاده نمیشد بهتر بود ولی طبق قانون شورای پنج نفره نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری که صداوسیما صرفاً یک عضو از آن پنج نفر است، هرکسی که علیه نامزد دیگری صحبت کند آن فرد این اجازه را دارد که در برنامه ای مستقل از خودش دفاع کند. این شورا بر همین مبنا به ایشان 20 دقیقه وقت داده بود. من از آقای احمدینژاد به عنوان نظر شخصی خودم خواهش کردم این 20 دقیقه را استفاده نکند. من نمیخواستم تاثیر عدالت رسانه ای که برای همه کاندیداها در صداوسیما ایجاد کرده بودیم مخدوش شود. ما شرایط یکسانی برای پخش فیلمها و سخنان آنها فراهم کردیم و حتی برخی مستندهای آنها
را که بسیار ضد قانون هم بود پخش کردیم. مثلا در مورد فیلم آقای کروبی کاملا خلاف قانون بود و شورا رد کرد. اما من اجازه شخصی از رهبری معظم گرفتم. حدود یک ساعت مانده به پخش من از ایشان اجازه گرفتم و ایشان هم اجازه فرمودند. آقای کروبی گفته بود یا همه را پخش میکنید یا اگر یک فریم آن حذف شود راضی به پخش آن نیستم. به هر حال به دلیل برداشتی که خود من در اینباره داشتم از رهبری اجازه گرفتم. اما در مورد این 20 دقیقه اینطور نبود.
* در مورد این 20 دقیقه اتفاقا آقای دری نجفآبادی، دادستان وقت کل کشور در همان زمان اعلام کرد «اختصاص وقت به نامزدهای انتخابات به صورت نابرابر غیرقانونی است». ایشان روز 20 خرداد 88 با اشاره به تصمیم کمیسیون تبلیغات صداوسیما گفته بود: «کمیسیون تبلیغات صداوسیما با حضور نماینده صداوسیما، نماینده شورای نگهبان و نماینده دادستان کل کشور تشکیل میشود که محوریت جلسه ها بر عهده نماینده دادستان است. در جلسه اخیر کمیسیون تبلیغات صداوسیما که با هدف بررسی مناظره های صورت گرفته بین نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شده بود، نماینده دادستان حضور نداشته و به همین دلیل نه تنها برگزاری این جلسه رسمی نیست، بلکه مصوبات آن نیز از درجه اعتبار ساقط است»؛ به علاوه آقای دری تأکید کرده بود پیش از این هم به دو عضو دیگر این کمیسیون اعلام کرده بودیم که زمان در نظر گرفته شده برای کاندیداها باید برابر و یکسان باشد؛ از اینرو اختصاص وقت به نامزدهای انتخابات به صورت نابرابر غیرقانونی است. اگر ایشان چنین صحبتی کرده باشد این مشکل شورای پنج نفره است آن هم در صورتی که در آییننامه آن آمده باشد اگر یکی از اعضا نباشد
تصمیمات از اعتبار ساقط است. در صورتی که اینطور نبود و بنابراین همه تصمیمات قانونی بود. وقتی این را درباه کاندیداها مصوب کردند نمیتوانستند نادیده بگیرند. اما درباره افراد غیر از کاندیداها این شدنی نبود.
* من هر بار میرفتم دولت وزرا به من میگفتند در صحبتهای آقای موسوی یا کروبی ادعاهایی نسبت به بخشی از دولت وجود داشت که به حوزه ما مربوط میشود. وزیر کشور وقت و چند نفر دیگر درخواست کردند که بیایند و پاسخ بدهند. اما این شدنی نبود. چون اگر قرار بود به همه وقت بدهیم باید لیست بلندبالایی از افراد حقیقی و حقوقی در کل مدت تبلیغات می آمدند و پاسخ میدادند و این کار عملاً امکانپذیر نبود. در آن مقطع محدود زمانی چنین امکانی نبود. مصوبه فقط مربوط به نامزدهای انتخاباتی بود. من به عنوان رئیس یک سازمان رسمی کشور، باید پایبند به مصوبات قانونی باشم. فکر میکنم در مورد یکی از نامزدهای دیگر حدود 30 ثانیه وقت دادند اما خود آن فرد علاقهمند نبود که از آن استفاده کند.
*(درباره آرشیو صدا و سیما و انتقال آن به شبکه من و تو): من رئیس یک نهاد حاکمیتی و رسمی هستم و اگر تخلفی در سازمان انجام بگیرد دستگاههای مربوطه اطلاعاتی و امنیتی باید رئیس سازمان را در جریان بگذارند و جلوی تخلف را بگیرند. در زمانی که رئیس صداوسیما بودم هرگز و تحت هیچ عنوانی هیچ دستگاه امنیتی نه یک کلمه، نه نامه، نه تلفن و نه حتی تماس در حاشیه یک جلسه با من نداشتند که بگویند چنین مسئله ای وجود دارد و فیلم هایی از آرشیو شما بیرون رفته است. نهتنها خود من بلکه بعدها هم که از مدیر آرشیو سوال کردم که شایعاتی که در برخی رسانه ها مطرح است چقدر درست است؟ ایشان گفت هیچکس از من به عنوان رئیس آرشیو هرگز در طول مسئولیتم نه سوالی کرد و نه تحقیقی انجام داد. خود دستگاههای اطلاعاتی هم هیچ موضعی نگرفتند. بعد از توئیت آقای آشنا گفتم وزارت اطلاعات هرچه بگوید من قبول میکنم. من گفتم هر قضاوتی که خود وزارت اطلاعات دولت در این باره دارد من قبول میکنم. اما در این چند ماه که از طرح این موضوع گذشته، هیچ اعلام موضعی نکردهاند. بعدها که آقای آشنا اینجا آمده بود و با او صحبت کردم ایشان ماجرا را به شکل دیگری برای من تعریف کرد.
اولا تعریف و تمجید زیادی از اصل دیجیتالی کردن آرشیو داشت و گفت که کار بزرگی بود و اینکه باید حاشیه های امنیتی برای آن ایجاد میشد که البته اینها ایجاد شد و همین الان هم ایجاد میشود. او قرائت دیگری از توئیت خود داشت اما من گفتم برداشت رسانهها از توئیت شما چیزی نیست که الان میگویید و جنبه مثبت آن را بیان میکنید.
* بعضی مواقع تهیهکنندگان برای اینکه پروژهای را به نتیجه برسانند از صداوسیما بخشهایی از آرشیو را میخواهند و صداوسیما هم در اختیارشان قرار میدهد. ممکن است آن تهیهکنندگان کار خلافی آگاهانه یا سهوا انجام دهند که از طریق تهیهکننده در اختیار دیگران قرار میگیرد. این ممکن است رخ داده باشد و قابل بررسی است.
*( درباره انتقاد به مدیریت کمی و هزینه ساز در دوران مدیریت بر سازمان صدا و سیما): سازمانی موفق است که از تمام امکاناتی که در اختیارش قرار داده میشود به بهترین نحو استفاده کند. بله ما در مقطعی اعتبارات ارزی گرفتیم. دلیلش هم این بود که اعتبارات ارزی سالانه سازمان قطع شده بود. به همین دلیل بسیاری از تجهیزات سازمان که از رده خارج شده بود دیگر جایگزین پیدا نکرده بود و سازمان با خطر بزرگی مواجه بود. اما با پشتیبانی که شد بخش بزرگی از مشکلات سازمان حل شد. درباره نیروی انسانی هم رئیس مجلس پیش از این مطلبی را بیان کرده بود که من هم پاسخ رسمی به ایشان دادم. ایشان گفته بود سازمانی که باید با 12 هزار کارمند اداره شود نباید امروز این تعداد نیرو داشته باشد. من هم پاسخ دادم سازمانی که من از آقای لاریجانی تحویل گرفتم 30 هزار نیرو داشت و پس از 10 سال با 33 هزار و 600 نفر تحویل دادم. این در حالی است که شبکههای جدید ملی و برونمرزی و استانی فراوانی تأسیس شد و فقط فرستندههای تلویزیونی از 2500 به 7500 مورد افزایش یافت. تعداد کارمندان رسمی هم از سال83، که بالغ بر 14هزار و 400 نفر بود در سال 93 به 13هزار و 640 نفر کاهش
یافت.
* ( در باره اظهارات سرافراز مبنی بر اینمه شما مفصل از بودجه سازمان استفاده خارج از شمول میکردید): همه چیز طبق شمول است و اصلا چیزی به عنوان خارج از شمول به این معنا نداریم. اعتبارات دستگاهها از هر ناحیهای با هر مجوزی که هست و الان هم در دولت فراوان است حساب و کتاب دارد. مجوزهایی از سوی رهبری یا صندوق توسعه ارزی یا نهادهای دیگر صادر میشود. اما در هر حال آن دستگاه نسبت به بودجه باید پاسخگو باشد و جواب بدهد. اینطور نیست که پولی را بردارد و خلاف هزینه کند یا استفاده شخصی کند. استفاده مفصل و کامل و به موقع از بودجه هم کار بسیار خوبی است.
* (درباره مدیریت اتفاقات درون سازمان به صورت پنهان و از طریق مدیرانی که در سازمان دارید ): در اتاق من به روی همه باز است و یکی از کارهایی که من در این پنج سال انجام دادهام همین است. هر کس بخواهد با من ملاقات کند میتواند. ولی من سختگیری جدی در رابطه با ملاقات مدیران سازمان دارم. برخی از آنها بعد از ماهها انتظار مرا ملاقات میکنند و از این موضوع گلهمند هستند. یک دلیلش هم همین سوءبرداشته است.
* (درباره اختلافات با سرفراز) : من البته با خود آقای سرافراز ملاقات چهار ساعته داشتم. بعد از کنار رفتن از مسئولیت و قبل از قضایای اخیر و مصاحبه ایشان با هم دیدار داشتیم و ناهار خوردیم و خیلی حرفها را به هم گفتیم که مایل نیستم رسانهای کنم. او درد دلهایی داشت که من او را درک میکنم. اما هیچکدام از حرفها را خبری نمیکنم. همین الان عده زیادی هستند که میدانم نام آنان برای شما جالب است که بدانید اما نمیگویم، چه برسد به محتوای جلسه. اصولاً بخش کوچکی از ملاقاتها یا صبحانههای کاری ام رسانهای میشود.
* بیش از 90 درصد ملاقاتهایم به درخواست طرف مقابل انجام شده است. چند نفری را خودم دعوت کردم؛ مثل خانم اسکویی. من فهمیدم از مسیری که رفته پشیمان است و لازم است یک نفر به او کمک کند. دعوت کردم آمد. برایم مهم بود بدانم چرا رفت، چه دید و چرا برگشت. هیچکس به اندازه رابعه اسکویی نمیتوانست به من توضیح بدهد که آن طرف چه خبر است. ما بولتنها و تحلیلهای اطلاعاتی را زیاد میخوانیم اما خانم اسکویی صادقانه قدم به قدم برای من گفت چه اتفاقی افتاده است. من هم همه تلاشم را کردم با وزارت اطلاعات، با صداوسیما و حراست آن، با آقای علی عسکری صحبت کردم یعنی با حدود 10 نفر صحبت کردم تا او بتواند برگردد و کارش را از سر بگیرد و خوشبختانه به نتیجه رسید.
* من محکومیت خاصی در دیوان محاسبات ندارم. آن حکمی که به خاطر آن چند ماه، مبلغی از حقوقم کسر شد واقعاً نمیدانم به چه دلیلی بود. شاید مربوط به قراردادهای مهندسی استانها یا مربوط به پروژههای ساختمانی بوده است. هیچ ربطی به این ادعا ندارد.
* در دولت احمدینژاد برخی افراد که نمیخواهم از آنها نام ببرم بهطور مرتب علیه من و صداوسیما مطلب مینوشتند. با خود آقای احمدینژاد هم بهخصوص در سالهای اول خیلی مشکلات داشتیم. ایشان معتقد بود صداوسیما حق دولت را ادا نمیکند. تا جایی که سال 86 شکایات ایشان از صداوسیما نزد رهبری برده شد و رهبری دستور رسیدگی دادند.
* من یک سال با آقای روحانی کار کردم. اتفاقا با ایشان بدون مشکل کار میکردیم و واقعا همکاری داشتیم. در داستان ثبتنام برای یارانه ها، صداوسیما تبلیغات وسیعی انجام داد برای اینکه کسانی که نیاز ندارند خودشان انصراف بدهند. در همان سال آقای روحانی صد میلیارد تومان افزون بر بودجه مصوب، به رسانه ملی اختصاص دادند که من مجدداً در همینجا از او تشکر میکنم. یک روز من در جلسه هیات دولت بودم و تازه ثبتنامها برای دریافت یارانه آغاز شده بود. گزارش دادند با اینکه برای دولت مهم است کمتر ثبتنام کنند اما روند ثبتنامها افزایشی است. آقای روحانی گفت از علما و مراجع بخواهید در این مسیر به دولت کمک کنند و نظرشان را بدهند. یکی از اعضای جلسه پاسخ داد ما پیگیری کردیم اما مراجع حاضر نشدند توصیه ای در این باره داشته باشند. من همانجا گفتم بعید میدانم، اگر برای مراجع توضیح بدهید آنها این حرف منطقی را میپذیرند که کسی که نیاز به یارانه ندارد ثبتنام نکند. من همانجا در جلسه گفتم با مراجع صحبت میکنم. از جلسه بیرون آمدم و در همان اتاق کناری با آیات عظام مکارم و نوری همدانی صحبت کردم. موضوع را که گفتم کاملا قبول کردند و گفتند ما
حتما از این جهت پشتیبان دولت هستیم و اگر دولت نیاز به توصیه ما دارد حتما این کار را انجام میدهیم.
* آقای احمدینژاد بسیار پرکار بود و چون وقت زیادی میگذاشت و به خصوص در سطح ملی و استانها خودش ورود میکرد در جریان جزئیترین مشکلات کشور بود، لذا خیلی از دستوراتی که بهموقع صادر میکرد باعث رفع مشکلات میشد. روحیه او روحیه کار و اجرا و تشخیص درست بود. برخلاف آقای روحانی که پروتکلهای زیادی برای خودش دارد؛ احمدینژاد اینطور نبود و این به او کمک میکرد. مثلا من با ایشان یک سفر خارج رفتیم. سفر طولانی بود و چند ساعت در هواپیما بودیم. همه حرفهایمان را گفتیم و تصمیماتمان را گرفتیم. بعد ایشان خسته شد و میخواست بخوابد. به من گفت شما نمیخوابید؟ گفتم نه. خودش یک پتو گرفت و همانجا زیر صندلی دونفره ما و در کف هواپیما پتو را انداخت و خوابید. خوابش هم عمیق بود. هرازگاهی غلت میخورد و زیر پای من میآمد؛ من پایم را جمع میکردم که سر رئیسجمهور را لگد نکنم. (خنده) او واقعاً مردمی بود، به همین اندازه که میشنوید راحت بود. در همان چند ساعت پرواز که کنار من نشسته بود، بدون واسطه هرچه حرف داشتیم به هم گفتیم. این حسن یک رئیسجمهور است. آقای احمدینژاد چون مقید به پروتکل نبود، کارهایش خیلی راحت جلو میرفت. در سفرهای استانی یا ارتباط با مردم و وزرایش راحت بود. روایت ضرغامی از حضورش در منزل احمدینژاد
* نقطهضعف احمدینژاد که برای او هزینه ایجاد کرد افتادن در بعضی حاشیه ها بود. این حاشیه ها از نظر من ارزش تمرکز بیش از حد نداشت. اما چه دورانی که ایشان رئیس جمهور بود و چه دوران بعد از ریاستجمهوری اش این حواشی ادامه پیدا کرد. محور اصلی این حواشی هم آقایان مشایی و بقایی بودند. من آخرین باری که با ایشان صحبت کردم حرفم این بود که برای انتخابات ریاستجمهوری وقتی رهبری از شما خواست که وارد انتخابات نشوید نباید وارد میشدید. من دلیل این مخالفت را میدانستم و به ایشان هم گفتم. البته ارتباط ما در حد سلام و علیک و تلفن ادامه دارد. حتی من چند وقت پیش منزل ایشان رفتم. خانم ایشان شام درست کرد و خوردیم. در همان منزل کوچک ایشان که اگرچه بازسازی کرده اما خیلی کوچک بود و یک زندگی کاملا معمولی مشابه طبقه فرودست جامعه داشت. یک آشپزخانه کوچک که مثل خانه های قدیمی با پرده جدا شده بود؛ در مدتی که آنجا بودم همسر ایشان در آشپزخانه بود و میخواست کتلت درست کند؛ دو ساعت سروصدای پخت و پز و جلز و ولز روغن در ماهیتابه میآمد و بوی کتلت در اتاق پیچیده بود. این زندگی احمدینژاد است و اینها ارزشمند است.
* اگر منظور شما این است که از شکست برجام خوشحال هستم یا نه، میگویم خیر. حتما از این بابت ناراحتم. علت اینکه مردم به برجام دل بستند، این بود که بتواند مشکلات آنها را حل کند. تحریم ها برطرف شود و مشکلات بانکها حل شود و وضع اقتصادی مردم خوب شود. به همین دلیل دولت به دنبال برجام بود و نظام و رهبری پشتیبانی کردند و مردم هم دل بستند.
* تعدادی از اعضای خبرگان در جلسه ای به رهبری پیشنهاد دادند نهادهای زیرمجموعه ایشان بخشی از وظایف دولت را بر عهده بگیرند. یعنی آنها دیدند کشور اداره نمی شود؛ گفتند حالا که اداره نمیشود، یک دولت پنهانی شکل بگیرد، نهادهای زیر نظر رهبری از جمله بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام و... بیایند و کارهای اقتصادی دولت را بر عهده بگیرند. البته قبلا من در گفتوگویی به این دو نهاد اشاره کرده بودم ولی طوری انعکاس دادند که انگار رؤسای سازمانهای اقتصادی پیش رهبری رفتند و گفتند بگذارید ما کشور را اداره کنیم. خیر؛ تعدادی از اعضای خبرگان این را از رهبری درخواست کردند و رهبری مخالفت کردند.
* رهبری خیلی از دولت حمایت میکنند. رهبری روی صلاحدیدهای دیگری از دولت حمایت میکنند. در همین ماجرا آقای سعیدیکیا و رئیس ستاد اجرایی امام، گله من را به دفتر رهبری بردند که ضرغامی طوری حرف زده که گویی ما آمدهایم و گفته ایم اختیار کار دولت را به ما بدهید. واقعیت این است که آنها نگفتند بلکه در جلسه خبرگان این موضوع بوده است. رهبری هم خیلی جدی فرموده بودند بههیچوجه؛ فرمانده کار اقتصادی، دولت است. همهچیز دست دولت است. دولت باید مدیریت کند، دولت باید سیاستگذاری کند. دستگاههای دیگر حاکمیتی همه در خدمت دولت باید کار کنند. اصلا نمیشود مسئولیت را از دولت گرفت.
منبع: روزنامه سازندگی
دیدگاه تان را بنویسید