«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
انتظار اصلاحطلبان از شورای نگهبان چیست؟
به گفته بسیاری از اصلاحطلبان رمز و راز عبور از بحرانهای فعلی، جایی است که شورای نگهبان همه گروههای سیاسی را به یک چشم ببیند و اجازه دهد احزاب و جریانهای سیاسی اصلاحطلب همچون اصولگرایان، بتوانند از کارآمدترین کاندیداهای خود در انتخابات بهره ببرند.
اعتمادآنلاین| هفت ماه به یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده، اما انگار اصلاحطلبان و نگهبانان انتخابات هنوز که هنوز است هزاران حرف تکراری با یکدیگر دارند.
به گزارش اعتمادآنلاین ، گویا سرنوشت بازی سیاسی در ایران به گونهای است که هرگاه بزنگاه انتخابات فرا میرسد، زخم کهنه رفرمیستهای سیاسی ایران هم تازه میشود. کنشگران و بازیگران این جناح سیاسی در بسیاری از ادوار گذشته انتخابات نسبت به یکسان نبودن شرایط بازی بزرگ انتخابات با رقیب سنتیشان همواره گلایه داشتهاند. هرچند رابطه اصلاحطلبان و شورای نگهبان در همه این سالها پرفراز و نشیب بوده، اما به نظر میآید شرایط جاری و آتی کشور نگرانی چپهای دیروز و اصلاحطلبان امروز را برانگیخته و آنها را وا داشته تا در راستای ایفای نقش کامل خود، مواضع، گلایه و مطالباتشان از شورای نگهبان را با صراحت لهجه و از زوایای مختلف بیان کنند. کارگردانان و بازیگران ارشد رفرمیست اعتقاد دارند با توجه به تحریمها و تهدیدهای بینالمللی، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باید پرشور و با حضور حداکثری مردم برگزار شود، چراکه مشارکت بالای مردم در این انتخابات میتواند راهبردها، تاکتیکها و معادلات قدرتهای جهانی در قبال ایران را تغییر دهد. از منظر اصلاحطلبان انتخابات اسفندماه پارلمان ایران تنها در یک صورت میتواند با مشارکت حداکثری شهروندان ایرانی برگزار شود: انتخابات آزاد.
به گفته بسیاری از اصلاحطلبان رمزوراز عبور از بحرانهای فعلی، جایی است که شورای نگهبان همه گروههای سیاسی را به یک چشم ببیند و اجازه دهد احزاب و جریانهای سیاسی اصلاحطلب، همچون اصولگرایان، بتوانند از کارآمدترین کاندیداهای خود در انتخابات بهره ببرند. از سوی دیگر اصلاحطلبان معتقدند تودههای اجتماعی زمانی برای حضور در پای صندوقهای رای حاضر خواهند شد که ببینند در فهرست بلندبالای کاندیداهای انتخابات، اسامیای وجود دارد که سلیقه و گفتمان سیاسی-مدیریتی آنان را نمایندگی میکند. هرچه هست داستان اصلاحطلبان و شورای نگهبان با اظهارات طرفین دوباره آغاز شده و باید به انتظار نشست و دید چگونه در این انتخابات ادامه پیدا میکند.
سرفصل انتظارات، مطالبات و انتقاد اصلاحطلبان از شورای نگهبان به شرح زیر است:
چهره |
دیدگاه درباره شورای نگهبان |
بهزاد نبوی، عضو سازمان مجاهدین انقلاب |
به نظر من آقای کدخدایی اشتباه میکند، این دوره باید فرش قرمز پهن کنند. چون در این دوره انتخابات پرشور، برای حفظ امنیت ملی، ضروری است. با این فشارهایی که از خارج وارد میشود، اگر انتخابات پرشور نداشته باشیم، فشار به نظام و مردم خیلی زیادتر میشود. |
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل کارگزاران سازندگی |
اصلاحطلبها دنبال حفظ موقعیت و جایگاه شورای نگهبان هستند. هیچ اصلاحطلبی را نمیشناسم که در جهت تخریب شورای نگهبان حرفی زده باشد (سال 94). |
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی |
اصلاحطلبان راهی جز شرکت و حضور فعال در انتخابات در حد مقدوراتشان ندارند. نمیتوانیم کشور را به جبهه پایداری با آن سیاستهای غلطشان بدهیم. |
سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب |
سخنگوی شورای نگهبان پس از سه دهه قلعوقمع شایستهترین داوطلبان در انتخابات گوناگون نظارت استصوابی را نظارت حداقلی خواند. به طور کلی هر انتخابات آزادی که در کشور برگزار شود و در آن از نظارت استصوابی خبری نباشد اصل بر شرکت در آن است. به ویژه اینکه انتخاباتی از پایین است و این امکان را فراهم میکند که شهروندان از پایینترین سطوح اجتماعی مشارکت کنند. |
اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتمادملی |
مباحثی که در گذشته مطرح بوده، نشان میدهد شورای نگهبان نتوانسته جامعه را قانع کند که بیطرف عمل کرده است، مدرک و سند آن هم انتخاباتی است که برگزار شده؛ یعنی حداقل بعد از انتخابات مجلس سوم و به ویژه سه انتخاباتی که بعد از مجلس هفتم برگزار شد، همواره 90 درصد کاندیداهای یک جریان سیاسی با استناد به بند یک و سه ماده 28 یعنی عدم التزام عملی به اسلام و قانون اساسی رد صلاحیت میشوند که این صرفاً یک اتهام است. نه جرمی ثابت شده و نه کسی توانسته آن را ثابت کند. با اینکه این شخصیتهای رد صلاحیتشده در تمامی عملکردها و بیاناتشان تاکید کردهاند که به اسلام، نظام و قانون اساسی پایبند هستند. |
علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران |
از حد گذراندهاند. شایستهگزینی در کشور قربانی نظارت استصوابی بیضابطه و شلکن سفتکن آقایان شده و بر اساس آن ناکارآمدی و فساد همه جا را گرفته است. حال ایشان به جای آنکه سرش را پایین بیندازد و شرمنده حاصل کار خودشان باشد، باد در پاچه قربانیان کرده و بر دل و پهلوی آنها مشت میکوبد. عاملیت مردم رای دادن است و عاملیت احزاب سیاسی معرفی کاندیداهای شایسته و دعوت به حضور در انتخابات؛ پس در این دوره بیشترین بخش عاملیت به حاکمیت برمیگردد که انتخابات را چقدر آزاد و امیدبخش برگزار میکند. |
عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات |
اگر راست میگویید، نظارت استصوابی را برای همیشه و همگان تعطیل کنید تا دیگر کسی بهانهای نداشته باشد. |
آذر منصوری، قائممقام حزب اتحاد ملت ایران |
ارزیابی و داوری منصفانه در خصوص چگونگی و حاصل نظارت استصوابی کار سختی نیست. ببینند در انتخابات مجلس دهم از مجموع جریانهای سیاسی که در انتخابات ثبتنام کردند، چند نفر تایید صلاحیت و چند نفر رد صلاحیت شدند و دلیل رد صلاحیتها چه بوده است. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. |
عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال اصلاحطلب |
یکی که خیلی عصبانی بود با فریاد به دیگری گفت هزار دلیل دارم که خدا نیست. دومی به طنز جواب داد من یک دلیل دارم کافی است، چون اگر خدا بود فردی چون تو را نمیآفرید! حالا حکایت سخنگوی شورای نگهبان شده. هیچ دلیلی برای نادرستی ادعای این شورا بهتر از وجود سخنان غیرحقوقی و جدلی سخنگوی آن نیست. واقع امر آن است که اظهارات آقای کدخدایی نوعی نعل وارونه زدن است که شاهد آن هستیم، زیرا اصلیترین خواست منتقدان این شورا اجرای غیرسلیقهای قانون است. مگر تا حالا مردم غیر از تبعیت از تصمیمات شورای نگهبان کار دیگری کردهاند یا توانستهاند بکنند؟ اگر این تبعیت مشکل را حل میکرد، تا حالا حل کرده بود و به وضع این مجالس دچار نمیشدیم. پس مشکل در فقدان حاکمیت قانون است که ضمیر و مخاطب آن مردم نیستند. |
محمدرضا خاتمی، فعال سیاسی اصلاحطلب |
مشکل اصلی مملکت این است که آدمهای شایسته را حذف میکنند و اجازه روی کار آمدن آنها را نمیدهند. طبیعی است وقتی ما اصلاحطلبان هم با نیروی رده چندم خود سرکار بیاییم نمیتوانیم کاری برای مملکت بکنیم. برای اصلاح کشور نیاز به افراد شجاع، باتجربه و چیزفهم است. اما شورای نگهبان اجازه نمیدهد هیچکدام از اینها وارد مجلس شوند یا رئیسجمهور شوند. نظر شخصی خود من این است که اگر واقعاً نتوانیم با نیروهای اصلی اصلاحطلب وارد میدان شویم، پس بهتر است کناره بگیریم. این بحث درون جریان اصلاحات به طور مفصل در حال انجام است، ولی نمیدانم به کجا برسد. |
سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات |
اصلاحطلبی باید موضع خود در برابر انتخابات را به صراحت و با جزئیات کامل اعلام کند. در کوتاهمدت، شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد، ولی چنانچه شروط مطرحشده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید. |
علیرضا علویتبار |
اگر یک بار دیگر مردم از صندوق رای ناامید شوند، انتخابات طریقیت و موضوعیت خود را از دست میدهد و این ترس همگی ماست. من نگران اتفاق افتادن آزمون فیصلهبخش هستم؛ یعنی جایی که مردم به نتیجه برسند که از طریق فرایندهای مسالمتآمیز نمیتوان تغییری ایجاد کرد. خروجیهای مجلس ششم، از بیرون با مشکل مواجه میشد، اما با این حال مجلس حضور زنده و فعال داشت چون متکی به نیروی جنبش اصلاحات بود. مجلس فعلی اینگونه نیست؛ به رغم آنکه نمایندگان میل به تغییر دارند، از پشتوانه جنبش برخوردار نیست. واقعیت تلخ این است که بخش عمدهای از انرژی ما صرف انتخابات میشود و پیش از آن به طور حرفهای سیاستورزی نمیکنیم. محور شدن انتخابات به عنوان روش، به منظور ایجاد تغییرات مسالمتآمیز باعث میشود از وظایف دیگرمان باز بمانیم؛ یعنی به محض باز شدن نسبی فضا در دوره انتخابات، سیاستورزی را تعطیل میکنیم |
حمیدرضا جلاییپور، عضو اتحاد ملت ایران |
اصلاحطلبان از سال 1388 تا سال 1396 برای بقا تلاش میکردند، اما در یک سال آینده اینطور نیست. آنها با پلتفورم منسجمی پا به عرصه انتخابات خواهند گذاشت و در پروسه منتهی به انتخابات، در روز انتخابات و پس از آن کاملاً فعالانه وارد عمل خواهند شد. همچنین کاندیداها را ملزم به پاسخگویی خواهند کرد. |
الیاس حضرتی، قائممقام دبیرکل حزب اعتمادملی |
اگر همه کاندیداهای اصلاحطلب را رد صلاحیت کردند، مسئولیت از گردن ما ساقط است. آن زمان است که دیگر منِ اصلاحطلب فقط به لحاظ عرق ملی از مردم میخواهم در انتخابات شرکت کنند. اگر قرار باشد هر کس را معرفی میکنیم رد صلاحیت کنند، نمیتوانیم معجزه کنیم. نمیتوانیم وسط میدان خراسان اطلاعیه بدهیم که ایهاالناس، هر کسی جا مانده بیاید کاندیدای انتخابات ما شود. |
دیدگاه تان را بنویسید