کد خبر: 329716
|
۱۳۹۸/۰۵/۲۰ ۱۳:۲۰:۰۰
| |

آذرمنصوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب: 

تداوم نگاه حذفی منجر به کوتوله‌پروری در کشور شده است/ موانع زیادی پیش پای نهادهای انتخابی قرار دارد/ رایزنی با نهادهای موثر در انتخابات هنوز عملیاتی نشده است/ کدام حزب یا جریان سیاسی برای معرفی کاندیداهای خود فراخوان می‌دهد؟/ نماینده اصلاح‌طلبان هنوز در ح

آذرمنصوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، گفت: واقعیت این است که اصلاح‌طلبان در سه انتخابات 92، 94 و96 نه برای «مطالبات حداکثری» که به منظور تحقق «مشارکت حداکثری» با تمام قوا شرکت کردند و تاکیدشان بر استفاده از نهادهای انتخابی و حضور نمایندگان اصلاح‌طلبان در آن نهادها برای پیگیری مطالبات حداقلی مردم بود.

تداوم نگاه حذفی منجر به کوتوله‌پروری در کشور شده است/ موانع زیادی پیش پای نهادهای انتخابی قرار دارد/ رایزنی با نهادهای موثر در انتخابات هنوز عملیاتی نشده است/ کدام حزب یا جریان سیاسی برای معرفی کاندیداهای خود فراخوان می‌دهد؟/ نماینده اصلاح‌طلبان هنوز در ح
کد خبر: 329716
|
۱۳۹۸/۰۵/۲۰ ۱۳:۲۰:۰۰

اعتمادآنلاین| آذرمنصوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: همه نگران مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هستند؟ آیا مردم ناشکری می‌کنند و اینکه قدر تلاش‌های نهادهای انتخابی را نمی‌دانند؟ یا کم‌کاری‌ها به خود دولت، مجلس و شوراهای شهر برمی‌گردد؟ و یا مشکل جای دیگریست؟ به نظر من اگر بتوانیم به این سه سوال پاسخ دهیم، می‌توان به پاسخی روشن برای انتخابات 98 رسید.

اصلاح‌طلبان در تمام انتخابات با توجه به دغدغه‌ای که نسبت به منافع‌ملی کشور داشتند و تهدیدهایی که در حوزه‌های سیاست خارجی و داخلی وجود داشت، حضوری حداکثری به‌هم رساندند.

با نزدیک‌تر شدن به ماه‌های منتهی به انتخابات، نحوه ورود جریان‌ها رقابت ها، چگونگی برگزاری انتخاباتی پرشور و راهبردهایی است که احزاب برای وارد شدن به عرصه رقابت در پیش می‌گیرند.

در این میان، آذرمنصوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است که مصاحبه آقای خاتمی درباره اینکه دیگر «تَکرار می‌کنم»‌های من هم ممکن است نتواند موجب اقبال مردم به انتخابات و صندوق رای باشد شاید روشن‌ترین پیام و دریافتی بود که می‌توانست از جامعه امروز ایران توسط یک شخصیت سیاسی داده شود که با این رویه و با ادامه موانعی که پیش‌روی نهادهای انتخابی وجود دارد، دیگر حتی حضور پرقدرت اصلاح طلبان نیز شاید نتواند موجب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات شود.

متن کامل گفت و گوی آذرمنصوری را در ادامه بخوانید:

اصلاح‌طلبان در سه انتخابات اخیر برای تحقق «مشارکت حداکثری» با تمام قوا شرکت کردند

*خانم مهندس! اخیرا آقای خاتمی گفتند که نباید انتخابات را تحریم کرد، اما در عین حال به نوعی انتخابات را مشروط کردند. آیا این راهبردی -دست کم در بین احزاب شاخص اصلاح طلب- برای خروج از فضای فعلی دیده می شود؟

واقعیت این است که اصلاح‌طلبان در سه انتخابات 92، 94 و96 نه برای «مطالبات حداکثری» که به منظور تحقق «مشارکت حداکثری» با تمام قوا شرکت کردند و تاکیدشان بر استفاده از نهادهای انتخابی و حضور نمایندگان اصلاح‌طلبان در آن نهادها برای پیگیری مطالبات حداقلی مردم بود. در همین راستا، مجموعه‌ای از مطالباتی که نمایندگان فکر می‌کردند می‌توانند بر آنها جامه عمل بپوشانند و خواست حداقلی مردم را تامین کنند، در شعارها مطرح شد.

از اینکه تعداد تندروها در مجلس کمتر شود یا مجلسی شکل گیرد که همراهی بیشتری با دولت داشته باشد تا تلاش برای رفع‌حصر، تحقق حقوق شهروندی و حقوق مردم که ذیل شعارهای انتخاباتی مطرح شدند. به ویژه از سال 94 که اصلاح‌طلبان توانستند در شهرهای بزرگ لیست ارائه دهند تا انتخابات 96 که مربوط به ریاست‌جمهوری بود، ملاحظه جدی‌ای میان اصلاح‌طلبان وجود داشت.

نماینده اصلاح‌طلبان هنوز در حصر و رهبرش ممنوع‌التصویر است

زیرا نماینده این جریان سیاسی در انتخابات 88 هنوز در حصر به سر می‌برد و رهبرش نیز «ممنوع التصویر» است و در هر انتخاباتی حتی اجازه توزیع پوستر ایشان هم داده نمی‌شود. ولی با همه این محدودیت‌ها، اصلاح‌طلبان در تمام انتخابات با توجه به دغدغه‌ای که نسبت به منافع‌ملی کشور داشتند و تهدیدهایی که در حوزه‌های سیاست خارجی و داخلی وجود داشت، حضوری حداکثری به‌هم رساندند.

فراموش نکنیم که «سیاست خارجی» در ادامه سیاست داخلی است و طبیعتاً باید با استفاده از ظرفیت‌های نهادهای انتخابی، تهدیدها را از کشور دور می‌کردیم. امروز تقریبا شش سال از حضور فعال اصلاح‌طلبان در انتخابات گذشته و همچنان مسأله اصلی آنها و مجموعه حاکمیت، موضوع مشارکت سیاسی شهروندان در انتخابات 98 است. زیرا همین مردمی که به شعار مطالبه حداقلی اقبال نشان داده و در سه انتخابات اخیر شرکت کردند، تصور بخش قابل توجهی از آنها این است که دیگر نهادهای انتخابی قادر نیستند از پس تحقق مطالبه آنها حتی مطالبات حداقلی برآیند.

چه اتفاقی افتاده که همه نگران مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هستند؟

*در ماههای اخیر آقای خاتمی درباره اینکه دیگر «تَکرار می‌کنم»‌های من هم ممکن است نتواند موجب اقبال مردم به انتخابات و صندوق رای باشد، صحبت کردند. نظرتان دراین باره چیست؟

شاید این روشن‌ترین پیام و دریافتی بود که می‌توانست از جامعه امروز ایران توسط یک شخصیت سیاسی به حاکمیت داده شود که با این رویه و با ادامه موانعی که پیش‌روی نهادهای انتخابی وجود دارد، دیگر حتی حضور پرقدرت ما نیز شاید نتواند موجب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات شود.


باید ببینیم چه اتفاقی افتاده که به نقطه‌ای رسیدیم که همه نگران مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هستند؟ آیا مردم ناشکری می‌کنند و اینکه قدر تلاش‌های نهادهای انتخابی را نمی‌دانند؟ یا کم‌کاری‌ها به خود دولت، مجلس و شوراهای شهر برمی‌گردد؟ و یا مشکل جای دیگریست؟ به نظر من اگر بتوانیم به این سه سوال پاسخ دهیم، می‌توان به پاسخی روشن برای انتخابات 98 رسید.

شورای نگهبان تنها به 30 درصد اصلاح‌طلبان مجوز ورود به انتخابات داد

بیایید مسئله را مرور کنیم؛ در انتخابات مجلس 94 لیستی که توسط اصلاح‌طلبان بسته شد حاصل حذف اکثر نیروهای این جریان در انتخابات بود. زیرا بسیاری از نیروهای ما در آن شرایط در زندان بودند و حتی بخشی از افرادی هم که تصور ردصلاحیت‌شان نمی‌رفت، ردصلاحیت شدند. کسانی که در مخیله شان خطور نمی‌کرد چرا به قبول نداشتن قانون اساسی یا معتقد نبودن به ولایت فقیه متهم شدند؟ و نمی‌دانستند شورای نگهبان بر اساس چه مدارک و مستنداتی به این نتیجه رسیده که آنها نمی‌توانند نماینده مجلس شوند؟

*در مجموع چنددرصد کاندیداهای اصلاح طلبان توسط شورای نگهبان تایید شدند؟

شورای نگهبان از بین 100 درصد کاندیداهای منتسب به جریان اصلاحات، تنها به 30 درصد مجوز ورود به انتخابات را داد و 70 درصد نیروهای منتسب به این جریان سیاسی از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند. در چنین شرایطی ما با همان دغدغه سال 92 که باید بتوانیم مشکلات را با جامعه جهانی حل کرده و اجماعی که علیه ایران شکل گرفته را بشکنیم، در راستای خدمت به منافع ملی کشور و رفاه مردم مبادرت به بستن لیستی کردیم که 70 درصد آن جزو اصلاح‌طلبان نبودند.

*کدام حزب یا جریان سیاسی برای معرفی کاندیداهای خود فراخوان می‌دهد؟

باید پرسید کدام حزب یا جریان سیاسی به منظور رقابت در انتخابات، برای معرفی کاندیداهای خود فراخوان می‌دهد و بعد از آن بررسی می‌کند که چه افرادی به موضع این جریان نزدیکتر هستند تا از آنها حمایت کند؟ بی تردید هیچ جای دنیا با چنین رویه ای انتخابات برگزار نمی شود. ولی با این حال ما آمدیم و در چنین انتخاباتی شرکت کردیم و آقای خاتمی با اینکه که در همه این انتخابات ممنوع‌التصویر بود! از مردم دعوت کرد تا در انتخابات شرکت کنند. بنابراین مجموعه توان اصلاح‌طلبان مصروف به این شد که «مشارکت حداکثری» در انتخابات تحقق پیدا کند.تا شاید بتوان از خطرات و تهدیدهای پیش روی منافع ملی کشور کم کرد.

شاید هیچ‌کس باور نمی‌کرد که سی‌نفر معرفی شده اصلاح‌طلبان در تهران بتوانند رای بیاورند. اتفاقی که در آن انتخابات افتاد این بود که ما در بسیاری شهرها از «اصولگرایان معتدل» و «مستقلین»حمایت کردیم. بنابراین بخش عمده‌ای از لیست 160 الی 170 نفره اصلاح طلبان در سراسر کشور «اصلاح‌طلب» نبودند. بلکه نیروهایی بودند که با هدف کمتر شدن تعداد تندروها در مجلس از آنها حمایت شد.

زمانی که حرف از «منافع ملی» می‌زنیم، یعنی کمیتی با کیفتی بهتر در مجلس شکل بگیرد

خود آقای لاریجانی که رئیس مجلس شورای اسلامی است و در برخی مواقع در مقابل فراکسیون امید لیست می‌بندد، کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان در قم بود. لذا ما با چنین رویکردی در انتخابات شرکت کردیم به دلیل دغدغه‌ای که نسبت به مسائل کشور و منافع ملی داشتیم.

*به موضوعی خوبی اشاره کردید؛ زیرا امروز اصلی‌ترین انتقادی که به اصلاح‌طلبان می‌شود در این‌باره است که چرا باید از افرادی حمایت صورت گیرد که آنها نه تنها به منافع جریان اصلاح‌طلب پشت پا زده بلکه با اقدامات خود به نوعی به رای مردم نیز دهن کجی می‌کنند؟

ما وقتی گفتیم حمایت از دولت و همراهی با آن در سال 92 و 96 و به بستن چنین لیستی در اسفند 94 تن دادیم، با همین ملاحظه بود. زمانی که حرف از «منافع ملی» می‌زنیم، یعنی یک کمیتی با کیفتی بهتر و در حد مقدورات ما در مجلس شکل بگیرد که بتواند در مسأله‌ای مانند برجام اکثریت را با خود همراه کند یا اینکه بتواند در مورد FATF این همراهی را به وجود آورد. این همان نگاه کلانی است که ما نسبت به منافع ملی کشور و دور کردن تهدیدها داشته و داریم.

بیشتر لیست امید حساب خود را از اصلاح طلبان جدا کردند

ما می‌دانستیم افرادی که از آنها حمایت می‌کنیم، ممکن است در خصوص بسیاری از لوایح و حتی در هنگام انتخابات هیأت‌رییسه مجلس، خودشان تبدیل به رقیب اصلاح‌طلبان شوند. این تا حدودی قابل پیش‌بینی بود. به همین دلیل در دوسال آخر مجلس دهم«فراکسیون امید» لیستی مستقل برای هیأت رییسه ارائه داد و با اصولگرایان میانه‌رو ائتلاف نکرد تا تعدادشان مشخص ‌شود.

بی‌تردید اینکه مثلا سخنگوی شورای‌نگهبان با یک روزنامه‌نگار گفت‌و‌گو می‌کند به معنای تعامل نیست. زیرا مذاکره و گفت‌و‌گو باید ضمن مشخص بودن موضوعش دارای خروجی مشخصی باشد.


تعداد آرای اصلاح‌طلبان در انتخابات هیأت رئیسه و حتی کمیسیون‌ها وزن واقعی آنها را در مجلس نشان می‌دهد. بنابراین اصلاح‌طلبان به دلیل همان ملاحظاتی که در انتخابات گذشته مجلس داشتند در اکثریت نیستند و یکی از مشکلات انتخابات آتی مجلس این است که بیشتر لیست مورد حمایت اصلاح‌طلبان در انتخابات 94، چه آنهایی که ناشناخته بودند چه کسانی که جزو اصولگرایان کمتر تندرو، مستقل یا معتدل محسوب می‌شدند، حساب خود را از اصلاح طلبان جدا کردند.

فراکسیون امید از همه ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی استفاده نکرده است

ما در انتخابات قبل تجربه‌ای را برای تحقق انسجام و مشارکت حداکثری پشت سر گذاشتیم که بعد از گذشت 4 سال باید ببینیم انتخابمان تا چه اندازه موفق بوده است؟ هنوز هیچ ارزیابی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته و فراکسیون امید نیز گزارش منسجم و روشنی به افکار عمومی در ارتباط با عملکرد خود ارائه نکرده و این نقدی بوده که به آن وارد است. نقد من به کلیت فراکسیون امید است که در نوع مواجهه‌اش با افکار عمومی از همه ظرفیت‌های موجود اصلاح طلبی برای ارتباط، گزارش‌دهی، پاسخگویی به افکار عمومی و شفافیت استفاده نکرده است.

نمی توان فردی در قامت یک نماینده مجلس بگوید نمی‌خواهد بسیاری از تصمیماتش را رسانه‌ای کند.؛در حالی که رسانه باید ابزار او برای ارتباط با افکار عمومی باشد. به نظرم فراکسیون امید از رسانه و ارتباط با افکار عمومی غفلت کرده و باید در این فرصت باقیمانده ضعف خود را در این خصوص جبران کند. والا همین ظرفیت‌های موجود را نیز از دست خواهد داد. با اینکه در همین لیستی که برای انتخابات مجلس دهم بسته شد، نیروهایی هستند که در مجلس خوش درخشیدند و اصلا تصور نمی‌شد که بتوانند به این شکل از عهده نمایندگی بربیایند، ولی فراکسیون امید نباید از این اصل غافل شود.

مخالفین دولت از همه ظرفیت‌های خود استفاده کرده اند

بی‌تردید آثار رویکردی که ما در دوره دهم مجلس در خصوص کمیت داشتیم، در جامعه دیده می‌شود. به طور قطع اگر این کمیت وجود نداشت ظریفی امروز به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب نمی‌شد یا در صورت فقدان این کمیت، فردی چون زنگنه وزیر نفت نبود یا برخی وزرای دیگر، بنابراین با اینکه معتقدم کارآمدی کابینه دوم آقای روحانی نسبت به کابینه اول ایشان بسیار پایین آمده، ولی نباید ظرفیت‌های موجود را نادیده گرفت.

فراموش نکنیم بخشی از اتفاقی که امروز افتاده به عملکرد دولت آقای روحانی بعد از سال 96 برمی‌گردد. زیرا ما تا قبل از آن با این فضای سرد انتخاباتی مواجه نبودیم. بعد از انتخابات 96 با کابینه‌ای که آقای روحانی معرفی کرد و همین‌طور چینشی که در مجلس ایجاد شد. همچنین عدم همراهی با وزرای پیشنهاد شده، فضای جامعه به سمت ناامیدی سوق پیدا کرد. البته مخالفین دولت در نهادهای انتصابی هم در این مدت بیکار ننشسته‌اند و از همه ظرفیت‌های خود استفاده کردند.

موانع زیادی پیش پای نهادهای انتخابی قرار دارد

برای نمونه، مجلس مدت‌ها روی لایحه اعطای تابعیت به فرزندانی که پدر غیر ایرانی داشتند، کار کرد ولی زمانی که به شورای‌نگهبان ارسال شد، برگشت خورد. همچنین لایحه کودک همسری پس از تصویب از شورای نگهبان برگشت خورد. FATF و CFT نیز مدتهاست تصویب شده ولی مجمع‌تشخیص مصلحت نظام که باید مرضی‌الطرفین و حل‌کننده مسأله باشد، در قامت یک پارلمان مقابل خواست مردم و مصوبه نمایندگان مجلس ایستادگی می‌کند. این‌ها موانعی هستند که پیش پای نهادهای انتخابی قرار دارند.

در طول دولت‌های نهم و دهم یعنی بعد از دولت اصلاحات، نهادهای ملی مجتمع کننده که باید فراجناحی بوده و به هیچ وجه وارد معادلات اقتصادی در کشور نشوند، به دلیل عدم شفافیت قدرت‌شان چندبرابر شد. این‌ها نهادهای مهمی هستند، زیرا وقتی یک نماینده می‌خواهد به FATF یا CFT رای دهد با بی‌نهایت پیامک تهدیدکننده مواجه می‌شود. از این رو یا تهدید و یا تطمیع می شود که به این لوایح رای ندهد.

تداوم نگاه حذفی منجر به کوتوله پروری در کشور شده است

این‌ها موانعی هستند که پیش روی مجلس وجود داشته است. بازهم تاکید می‌کنم لیست ما لیستی حداقلی بود و خیلی از افرادی که به واسطه آن به مجلس راه پیدا کردند، اصلا تجربه نمایندگی نداشتند و معلوم بود وقتی در این جایگاه قرار می‌گیرند ملاحظات خاص خود را هم پیدا می‌کنند.

هر‌چند قاطبه نمایندگان معرفی شده در برابر فشارها ایستاده‌اند ولی من بیشترین ضعف فراکسیون امید را ضعف در مواجهه یا نحوه ارتباط با مردم می‌دانم. اینکه فراکسیون امید نتوانسته از ظرفیت واقعی جایگاه روابط عمومی برای ارتباط با رسانه ها و مردم، همچنین جریان سازی اقدامات مجلس در فضای رسانه ای استفاده کند. لذا این موارد کمک کردند تا با فضای فعلی برای انتخابات مواجه شویم. هر چند از الان نمی‌توان میزان مشارکت مردم در اسفند 98را پیش بینی کرد. ضمن اینکه تداوم این نگاه حذفی منجر به کوتوله پروری نیز در کشور شده است.

طبیعتا وقتی یک جریان سیاسی نتواند نیروهای اصلی خود را به میدان بفرستند از یک طرف فضا برای فرصت‌طلبها و ناکارآمدها بازتر می‌شود و از طرف دیگر چون آن افراد بیشترین تعهد را به منافع فردی خود دارند، این جریان هم رفته رفته اعتبار خود را در بین افکار عمومی با مطرح کردن چنین افرادی برای نمایندگی و مسئولیت‌های اجرایی، از دست می دهد. آفتی که به نظرم پس از انتخابات 92 اصلاح‌طلبان را نیز در بر گرفته است و به نظرم نیاز است تا مجددا ‌اصلاح‌طلب و‌ اصلاح‌طلبی را تعریف کنیم.

*احزاب اصلاح‌طلب به خصوص شورای عالی سیاست‌گذاری برنامه‌ای برای رایزنی با بخش‌هایی از حاکمیت که نقشی موثر در انتخابات دارند، داشته‌اند؟

رایزنی با نهادهای موثر در انتخابات هنوز عملیاتی نشده است

در دوره های گذشته هم این تعامل بین گروهی از شورای عالی سیاستگذاری با بخشی از حاکمیت وجود داشته است. حالا یا به واسطه ارتباطی که اشخاص به صورت فردی داشتند یا از سوی گروهی که تحت عنوان کارگروه تعامل فعالیت می‌کردند. در این دوره نیز در سیاست‌های شورای عالی سیاستگذاری یا همان جبهه ائتلاف اصلاح‌طلبان است که این گفت و گوها را آغاز کرده و رایزنی‌هایی را به انجام برساند. ورای مسائلی که در فضای رسانه ای مطرح می ‌شود می توان در قالب این گفت و گوها، تفاهمی میان نهادی که وظیفه اش نظارت بر انتخابات برای تامین مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است با اصلاح‌طلبان شکل بگیرد.

بی‌تردید اینکه مثلا سخنگوی شورای‌نگهبان با یک روزنامه‌نگار گفت‌و‌گو می‌کند به معنای تعامل نیست. زیرا مذاکره و گفت‌و‌گو باید ضمن مشخص بودن موضوعش دارای خروجی مشخصی باشد. به هر حال با اینکه رایزنی با نهادهای موثر در انتخابات جزو برنامه شورای عالی سیاستگذاری بوده ولی هنوز شکل رسمی و عملیاتی به خود نگرفته است.

منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها